درباره حسین رحمتی زاده
یکی از نویسندگان جوان نسل دهه شصت که تاکنون سه رمان از او به چاپ رسیده است، حسین رحمتی زاده نام دارد. او در رشته کارشناسی مهندسی پزشکی تحصیل کرده اما علاقه اش به نوشتن باعث شده که پا به عرصه نوشتن بگذارد این نویسنده جوان فعالیت حرفه ای خودش را از سال 1393 با نگارش رمان «انتخواب، انتخاب بی خوابی» آغاز کرد. رمان بعدی او نیز با نام «آن ها که نیستند» به چاپ رسید و جایگاهش را در دنیای ادبیات و نویسندگی تثبیت کرد. « دفترچه ی پیدا شده حوالی خیابان انقلاب» سومین رمان رحمتی زاده است که با حجمی از دغدغه ها و مشکلات خاص هم نسلانش به بازار آمده و گوشه هایی از سختی ها، حسرت ها و فقدان های متولدین دهه شصت را به تصویر می کشد.
درباره کتاب دفترچه پیدا شده حوالی خیابان انقلاب
حسرت، جزء جدانشدنی زندگی بشر است! اگر کمی میان زندگی آدم ها، در هر جایی از دنیا جست وجو کنید، حسرت های ریز و درشتی را در زندگی شان می یابید که برخی از آن ها هیچوقت قابل جبران نیستند. اما داستان فقدان و ازدست دادن ، دویدن و نرسیدن و حسرت و جدایی برای نسل دهه شصت بسیار متفاوت است. شاید اگر پای صحبت های جوانان این دوره بنشینید، تازه حفره هایی را پیدا کنید که پیش از این ندیده بودید. کتاب دفترچه ی پیدا شده حوالی خیابان انقلاب نوشته حسین رحمتی زاده روایتی زیبا و عاشقانه از این نسل است! این کتاب داستان زندگی، درگیری ها و حسرت های جوانی را به تصویر می کشد که با شکل گیری روابط و حفظ آن ها در زندگی اش درگیر است. کتاب دفترچه ی پیدا شده حوالی خیابان انقلاب دو عنصر زنده و مهم را دربرمی گیرد: عشق و رابطه انسانی! با خواندن این کتاب می توانید چند ساعتی را در میان دغدغه های این نسل بگذرانید و در عمق پیچیدگی های روابط انسانی زندگی شان حرکت کنید.
در بخشی از کتاب دفترچه ی پیدا شده حوالی خیابان انقلاب می خوانیم...
حسم صدای خرد شدن استخوان می داد. صدای جیک و جیک و یکدفعه سکوت و بعد صدای افتادن چیزهایی روی زمین. می خواستم بگویم بالاشهری نیستم. بی غیرت؟ نمی دانم. یخ کرده بودم. هزار آدم برفی چاق خودشان را به در و دیوار سینه ام می مالیدند. با این حال تنم خیس بود. دهانم خشک. هنوز ایستاده بودم به تماشای ماشینی که پگاه را با خود برده بود و حالا شاید توی کافه ای همان اطراف، قهوه یا چایی چیزی می خوردند. همه را می دیدم. که چه طور میشل فوکو با آن کله ی تقریباً طاس و عینک احمقانه اش دارد قربان صدقه ی پگاه می رود. کاش پگاه می دانست که همه ی میشل فوکوها ایدز دارند و همه شان این را مخفی می کنند. حالا دیگر قلبم تند نمی زند. نسیم اگر بود می گفت لرزش دست هایت عوارض ناشی از حادثه است. چیزی شبیه «این بالاشهری های بی غیرت» که ساقی گفته بود. برگشتم سمت آن طرف خیابان. نبود. دیوانه شده بودم. آن جا چه کار می کردم؟ وسط این تهرانپارس لعنتی که هیچ ارتفاعی ندارد تا بتوانی خودت را از آن پرت کنی پایین. حس می کنم تا ماشینم زیادی راه است. آن قدر که توانش را ندارم. نمی توانم پایم را بلند کنم. یک صلیب بزرگ نامرئی روی دوشم سنگینی می کند. نمی توانم سوییچ را بچرخانم. نمی توانم خودم را برسانم خانه. یکی بیاید من را ببرد خانه. نمی توانم. من که این صحنه ها را دیدم و نتوانستم کاری بکنم دیگر هیچ وقت نمی توانم. استارت زدم. رادیو خود به خود روشن شد. گوینده ی اخبار گفت خبر رسیده دسته ای از پرنده های مهاجر خودشان را به دیوار خانه ای در تهرانپارس کوبیده اند. و هیچ کس هنوز نتوانسته علت این واقعه ی عجیب را تشریح کند.
فهرست مطالب کتاب
- عاشقانه ترین اتفاق تاریخ اتوبان قم
- اتوبان نواب، یک سرزمین کمونیستی فراموش شده
- یک باغ وحش بزرگ وسط اتوبان اشرفی اصفهانی
- قرار است مسیح را در شرق تهران به صلیب بکشند
- تهرانپارس، جایی که پرنده های مهاجر می میرند
- زمان منجمد، مکان سیال، طول و عرض و ارتفاع تنهایی
- تهران شهر بی آسمان
شناسنامه کتاب دفترچه پیدا شده حوالی خیابان انقلاب
- نویسنده: حسین رحمتی زاده
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر سنگ
- تعداد صفحات: 224
- موضوع کتاب:کتاب ادبیات ایران
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
همه کسانی که به داستان ها و رمان های عاشقانه ی ایرانی علاقه دارند، از خواندن این کتاب لذت می برند. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.