درباره کتاب جنس دوم
کتاب «جنس دوم» نوشته ی «سیمون دوبووار» و ترجمه ی «قاسم صنعوی» است. بووار به عنوان مادر فمینیسمِ بعد از ۱۹۶۸ شناخته می شود.این کتاب به تفصیل به تجزیه و تحلیل ستمی می پردازد که در طول تاریخ به جنس زن شده است. پس از آنکه این کتاب چند سال پس از چاپ فرانسه، به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد، به عنوان مانیفست فمینیسم شناخته شد. در این کتاب، نویسنده استدلال های خود را از طریق اگزیستانسیالیسمی فمینیستی بیان می کند. دید کلی کتاب این موضوع را بیان می کند که یک انسان زن زاده نمی شود، بلکه تبدیل به زن می شود، چرا دختران از اوان کودکی، نقش های فرهنگی معینی را می پذیرند. تز کلی کتاب، نشان دادن آن است که چگونه زنان به وسیله ی تاریخ و افسانه هایی تعریف و محدود شده اند که آن ها را در جایگاهی پایین تر قرار می دهد.
خلاصه کتاب جنس دوم
سیمون دوبوار در کتابش ابتدا به محدودیت های زیست شناختی زنان اشاره می کند. سپس به این می پردازد که این محدودیت ها اگرچه مهم اند، اما نمی توانند عامل انقیاد زن توجیه شوند. سپس به دوران زن سالاری در تاریخ می پردازد. البته معتقد است که باوجود الهه بودن زن، او از حقوق اجتماعی محروم بوده است. بعد به این می پردازد که قبل از دوران سرمایه داری زن کلا موجودی پست بود و پس از آن، زن تنها مایه احترام بود. بعد از صنعتی شدن و ورود زن به کارگاه ها، وضع او به شدت رقت انگیز می شود. در ادامه به جنبش حق رای اشاره میکند و بعد به این می پردازد که علت عقب ماندگی زنها، کهتری آنها در تاریخ بوده است. پس از آن است که خواست های زنان را مطرح میکند. در ادامه کار خانه داری را زیر سوال می برد. او می گوید زن با ازدواج رعیت مرد می شود. سپس می گوید به واقع زنها از تماس جنسی در ازدواج لذت نمی برند. به نظر دوبوار ازدواج زن را نابود می کند و استعدادهای او را به فنا می دهد. دوبوار سپس به مادری می پردازد و اینکه جلوگیری از سقط جنین موجب تولد فرزندان زجر کش می شود. به نظر دوبوار چیزی که به آن غریزه مادری می گویند، اساسا پدیده ای اجتماعی است و می تواند وجود نداشته باشد. سپس به آرایش و لباس اشاره می کند و می گوید جامعه از زن می خواهد خود را یک شیء جنسی ببیند. علاوه بر پوشش و آرایش، یکی دیگر از بیگاریهایی که اجتماع به زن تحمیل می کند دید و بازدید است. او باید به بهترین وجه پذیرایی کند؛ ظرفهای کریستال خود را به معرض نمایش بگذارد و... . سپس به بردگی زن در روسپی گری می پردازد و البته می گوید در واقع این روسپی گری هم مانند ازدواج نوعی معامله است. او در بحثش از زن مستقل می گوید این حقوق اگر با استقلال اقتصادی همراه نباشد فایده ای ندارد. او با اشاره به وظایف مادری که بصورت سنتی بر عهده زن گذاشته شده است اشاره می کند که زن مستقل امروزه بین منافع حرفه ای و امیال طبیعی اش دوپاره شده است. درباره زن و هنر نیز نویسنده معتقد است هنر تنها به زنان کمک می کند که خودشان را به نمایش بگذارند و نارسیسمشان را بروز دهند. او در رابطه با نظام تعلیم و تربیت معتقد است تمام آموزشهای زن توطئه ای است که راه های طغیان را بر او ببندند. در پایان نویسنده دنیای برابر را دنیایی می داند که در آن هیچ مرزی ناشی از طبقه یا جنسیت به وجود نیاید.
درباره نویسنده کتاب جنس دوم
سیمون دو بووآر، زاده ی 9 ژانویه ی ۱۹۰۸و درگذشته ی ۱۴ آوریل ۱۹۸۶، با نام اصلی سیمون لوسی ارنستین ماری برتراند دوبووار، فیلسوف، نویسنده، فمینیست و اگزیستانسیالیست فرانسوی بود که در پاریس در خانواده ای بورژوا به دنیا آمد.بووار در یک خانواده ی بورژوای کاتولیک به دنیا آمد و پس از گذراندن امتحانات دوره ی لیسانس ریاضیات و فلسفه، به تحصیل ریاضیات در Institut Catholique و زبان و ادبیات در موسسه ی سنت مارین و پس از آن فلسفه در دانشگاه سوربن پرداخت. وی در حلقه ی فلسفی دوستانه گروهی از دانشجویان مدرسه ی اکول نورمال پاریس عضو بود که ژان پل سارتر نیز در آن عضویت داشت ولی خود بووار دانشجوی این مدرسه نبود. با وجود آن که زنان در آن دوره کمتر به تدریس فلسفه می پرداختند، او تصمیم گرفت مدرس فلسفه شود و در آزمونی که به این منظور گذراند، با ژان پل سارتر آشنا شد. بووار و سارتر هر دو در ۱۹۲۹ در این آزمون شرکت کردند، سارتر رتبه ی اول و بووار رتبه ی دوم را کسب کرد. با این وجود، بووار صاحب عنوان جوان ترین پذیرفته شده ی این آزمون تا آن زمان شد.بووآر به عنوان مادر فمینیسم بعد از ۱۹۶۸ شناخته می شود. معروف ترین اثر وی جنس دوم (عنوان اصلی: Le Deuxième Sexe) نام دارد که در سال ۱۹۴۹ نوشته شده است. این کتاب به تفصیل به تجزیه و تحلیل ستمی که در طول تاریخ به جنس زن شده است می پردازد. پس از آن که این کتاب چند سال پس از چاپ فرانسه، به انگلیسی ترجمه و در آمریکا منتشر شد، به عنوان مانیفست فمینیسم شناخته شد.سارتر و بووآر رابطه ی عاطفی پیچیده ای داشتند و همواره بر صداقت در روابط عاطفی تأکید داشتند. با وجود تنش های پیاپی و روابط عاطفی متعدد، این دو در تمام عمر دوستانی جداناپذیر باقی ماندند، اما ارتباط آن ها، برخلاف روابط مرسوم جامعه، شامل وفاداری و تک همسری نبود.سیمون دوبووار در ۱۴ آوریل، ۱۹۸۶ در ۷۸ سالگی به خاطر ذات الریه از دنیا رفت. وی در کنار ژان پل سارتر به خاک سپرده شده است.

قسمتی از کتاب جنس دوم
زن؟ هواداران فرمول های ساده می گویند که زن چیزی بسیار ساده است: رحم، تخمدان؛ موجودی ماده: همین کلمه برای تعریفش کافی است. صفت ماده در دهان مرد، طنینی دشنام گونه دارد؛ ولی مرد از ویژگی حیوانی خود شرمناک نیست، حتی به عکس، اگر درباره اش گفته شود که «او نر است!» احساس غرور می کند. کلمه «ماده» معنایی نامساعد دارد، اما نه از آن رو که زن را ریشه وار در دل طبیعت می نشاند، بلکه به این سبب که او را در جنسیت خود محدود می کند.
گفته شده که زنان به معنای واقع فاقد احساس عدالت هستند و بیشتر از احساسشان فرمان می برند تا از وجدان شان… اما نه طبیعت آنان، بلکه آموزش و زندگی اجتماعی است که این تفاوت را سبب می شود.
در حقیقت زن ها هرگز ارزش های زنانه را در برابر ارزش های مردانه علم نکرده اند: بلکه مردها هستند که با تمایل به حفظ امتیازهای مردانه، به ابداع این تقسیم پرداخته اند؛ مردها قصد خلق قلمروی زنانه – سلطه زندگی و حالیت – را نداشته اند مگر برای این که زن را در آن بند بدارند.
در رفتار مردهای امروزی فریبی وجود دارد که در زن دو پارگی دردناکی ایجاد می کند؛ مردها تا حدود نسبتا زیادی می پذیرند که زن فردی مشابه و برابر باشد؛ ولی باز هم توقع دارند که زن به صورت غیر اصلی باقی بماند؛ این دو سرنوشت برای زن ناسازگارند؛ زن بین این دو مردد می ماند و دقیقا با هیچ یک از این دو تطبیق نمی یابد، و عدم تعادل او هم ناشی از همین است.
دختر، تقدیری را که طبیعت و جامعه برایش تعیین می کنند نمی پذیرد، اما آن را به طور قطعی ترک نمی کند: از نظر درونی بیش از آن تقسیم شده است که با دنیا وارد نبرد شود؛ به همین اکتفا می کند که از واقعیت بگریزد تا به طور نمادین به اعتراض بپردازد.
سرنوشتی که جامعه سنتی به زن عرضه می کند، ازدواج است. اغلب زنان، امروزه نیز، شوهر کرده اند، شوهر کرده بوده اند، آماده ازدواج می شوند یا از این که ازدواج نکرده اند رنج می برند. زن مجرد، خواه محروم مانده از پیوند، خواه طغیان کرده بر آن، و یا حتی بی اعتنا به این نهاد، براساس ازدواج تعریف می شود.
شناسنامه کتاب جنس دوم
- نویسنده: سیمون دوبووار
- ترجمه: قاسم صنعوی
- انتشارات: توس
- تعداد صفحات جلد اول: ۴۴۳
- تعداد صفحات جلد دوم: ۷۲۸
- نسخه صوتی:ندارد
- نسخه الکترونیکی: ندارد
معرفی کتاب آیا مادر خوبی هستم اثر عبدالحسین رفعتیان










































