درباره جول اوستین
جول اسکات اوستین که در ۵ مارس ۱۹۶۳ به دنیا آمده است یک واعظ، کشیش تلویزیونی، نویسنده و کشیش ارشد در کلیسای لیک وود است. این کلیسا بزرگترین کلیسای پروتستان در شهر هیوستن ایالت تگزاس آمریکاست. خطابه های تلویزیونی او توسط بیش از ۷ میلیون بیننده در هفته و بیشتر از ۲۰ میلیون نفر در ماه در بیش از ۱۰۰ کشور دیده می شود. او نویسنده هفت کتاب پر فروش نیویورک تایمز است. مردم جهان او را با نام مستعار «کشیش خنده رو» می شناسند. اوستین در سایتش، خود را متعهد به کمک به مردم در تمام حوزه های زندگی که عشق بدون قید و شرط و امید بی پایان برای رابطه شخصی با عیسی مسیح کرده است. او در قسمت دیگری در معرفی خودش اظهار داشته که: ما این امید را با دیگران به اشتراک می گذاریم با ارائه نیازهای اساسی غذا، لباس و وسایل پزشکی به کسانی که نیاز دارند. ما از تلویزیون، اینترنت، پادکست ها و دیگر فناوری های جدید استفاده می کنیم تا به دیگران با خبر خوب انجیل برسیم.
درباره کتاب رستگاری در تاریکی
به عقیده جول اوستین (Joel Osteen) هر انسانی که دستاوردی عظیم داشته از نقاط تاریک زندگی خود به سلامت گذشته است. کتاب رستگاری در تاریکی (Blesse In The Darkness) بیان می کند که شاید از این نکته غافل باشید، اما به واقع در همین نقاط سردرگم زندگی است که می توان رشد کرد. در همین مرحله است که شخصیت واقعی شما شکل خواهد گرفت و اعتماد به خداوند و استقامت ورزی را آموزش می بینید. زمانی که شرکت محل کارتان به تعدیل نیرو دست می زند و شما از کار بیکار می شوید، زمانی که در رابطه ی عاطفی خود شکست می خورید و باید از نو شروع کنید، چه برکت هایی در این اوقات در جریان هست که به آن توجه نمی کنید؟ در زندگی همه، لحظاتی هست که از میان نقاط تاریک حیات شان عبور می کنند. این نقاط تاریک می تواند طلاق، از دست دادن یک عزیز و یا شکستن قلب شان باشد. در این مواقع دلسردی، دور شدن از رویاهایی که در سر داشتند و اندیشیدن به پایان راحت ترین کار است. دانه ای را در ذهن خود مجسم کنید. این دانه تا زمانی که در نور است جوانه نزده و هرگز آن گیاهی که باید از آن پدید نمی آید. بلکه در خاک، در جایی تاریک، تا آن قوه درونی اش صورت واقعی به خود می گیرد. بنابراین، در وجود انسان ها نیز دانه های تعالی در قالب رویاها، اهداف، استعدادها و توان بالقوه شان به امانت گذاشته شده که تنها در مکانی تاریک مجال بروز آن است. به بیان نویسنده انسان ها خود تصمیم می گیرند که بیش تر به خیر خداوند و زندگی عمیق متوسل شوند نه به گناه. او تلاش می کند تا اصول کتاب مقدس را به شیوه ای ساده آموزش دهد، با تاکید بر قدرت عشق و نگرش مثبت.
در بخشی از متن کتاب رستگاری در تاریکی می خوانیم:
هنگامی که قرار بر به صلیب کشیدن حضرت مسیح شد، او به مردم گفت، "شما می توانید این مقبره را ویران کنید، اما من سه روز بعد برخواهم خواست". آن ها گمان کردند منظور مسیح آن مقبره است، اما او داشت در مورد خویشتن حرف می زد. او این اصل را می دانست که پایان کارش تثبیت شده است. صحنه نهایی زندگی او را فیلمبرداری کرده بودند. صحنه نهایی زندگی اش خیانت و بدرفتاری دیدن، آویخته شدن روی صلیب با درد بسیار یا دفن شدن در مقبره ای که کفن پیچیده شده بود؛ نیست. او می دانست در صحنه نهایی زندگی در کنار خداوند خواهد نشست، با دارا بودن تمام قدرت، و کلیدهای مرگ و جهنم. به همین دلیل است که می گویند، "به خاطر خداوند که در مقابل او قرار داشت سبب می شد تا او صلیب را تاب بیاورد و شرم را تحمل کند". در اوقات صعب، برای اینکه شادی خود را حفظ کنید باید چشم به آینده داشته باشید و بدانید پایان از قبل مشخص شده است، شما پایانی شکوفا خواهید داشت، خداوند همواره سبب ساز کامیابی شماست. می گویند بدن مسیح در گوری امانتی گذاشته شده بود. او حتی جایی نداشت که او را در آن دفن کنند. یکی از حواریونش آمد و جسد را در گوری گذارد که متعلق به خودش بود. مسیح، پیش از مصلوب شدن، از آن حواری درخواست کرد که آیا می تواند گور او را به صورت امانی در اختیار داشته باشد. او می گفت، "من نیازی به خرید این گور ندارم. زیرا پایان زندگی من اینگونه نیست. من شکست نمی خورم. آنچه برایم روی می دهد موقتی است. ظرف چند روز آینده اینجا خواهم بود. من پایانی مشخص دارم که خداوند برایم تعیین کرده است و هیچ دشمنی قادر به تغییر دادن آن نیست. آنان می توانند من را در خاک قرار دهند، اما نمی توانند مرا زیر خاک نگاه دارند. من پایانی از پیش معینی دارم". ما نیز بایستی هنگام روبرو شدن با سختی و مشکلات، همانند عیسی چنین دیدگاهی در پیش بگیریم و بگوییم، قرار نیست که من همواره اینجا باشم. اینجا منزلی است موقت. نیازی نیست مقبره ای برای خود بخرم. اعتیاد پایان کار من نیست. این بدهی، این بیماری یا این فقدان صرفا یک صحنه از زندگی ام است. می دانم صحنه دیگری در راه است – صحنه ای از پیروزی، صحنه ای از ارتقا، صحنه ای از راهگشایی، صحنه ای از احیا.
خلاصه کتاب رستگاری در تاریکی
رستگاری در تاریکی کتابی پر از حرف های مهم است. جول اوستین در این کتاب دوست داشتنی حرف های بسیار زیادی برای انسان دارد. او معتقد است انسان هم مانند دانه ی یک گیاه است. گیاه در روشنی ریشه نمی کند بلکه زیر خاک ریشه می زند و در روشنی سر در می آورد؛ و معتقد است سختی ها روح انسان را مانند الماسی جلا می دهند و هر انسان پس از گذراندن سختی های بزرگ به انسانی بزرگ تر تبدیل می شود. کتاب پیش رو کتابی آرامبخش برای کسانی است که سوگی عمیق را پشت سر گذاشته اند یا شرایط بسیار دشواری را در زندگی تجربه می کنند. آموزه های این کتاب درصدد این است که رابطه ی انسان با خدا را بازسازی کند و به او می گوید که خداوند همواره ناظر و همراه اوست. جول اوستین معتقد است در وجود هر انسانی توانایی های بالقوه ی زیادی وجود دارد که سختی ها و دردها آن ها را شکوفا خواهد کرد. خواندن کتاب حاضر برای هرکسی واجب است این کتابی است که می تواند دیدگاه شما را به زندگی تغییر دهد و باعث شود آرامش بیشتری را تجربه کنید. این اثر به بررسی زندگی افراد در مواقعی که اوقات واقعا دشواری را پشت سر می گذرانند پرداخته و دید آن ها در این زمان ها را به چالش می کشد. به عقیده جول اوستین هر انسانی که دستاوردی عظیم داشته از نقاط تاریک زندگی خود به سلامت گذشته است. کتاب رستگاری در تاریکی بیان می کند که شاید از این نکته غافل باشید، اما به واقع در همین نقاط سردرگم زندگی است که می توان رشد کرد. در همین مرحله است که شخصیت واقعی شما شکل خواهد گرفت و اعتماد به خداوند و استقامت ورزی را آموزش می بینید.
فهرست مطالب کتاب
- فصل اول: متبرک شده در دل تاریکی
- فصل دوم: فصل های تاریک
- فصل سوم: رنجش های نهان
- فصل چهارم: اعتماد بی قید و شرط
- فصل پنجم: درد خود را هدر ندهید
- فصل ششم: سعادتمندی بدست دشمنان خود
- فصل هفتم: همه چیز خیر و برکت است
- فصل هشتم: هیچ چیز هدر نمی رود
- فصل نهم: مشکلات وسیله حمل و نقل شما هستند
- فصل دهم: از قلم افتادن به معنای فراموش شدن نیست
- فصل یازدهم: توازن حساب ها
- فصل دوازدهم: ایمانی فراتر از میانه راه
- فصل سیزدهم: لنگر انداختن در ساحل امید
- فصل چهاردهم: خداوند شما را به سمت هدفتان رهنمود می کند
- فصل پانزدهم: قدم به ناشناخته بگذارید
- فصل شانزدهم: من همچنان ایستاده ام
- فصل هفدهم: رویای خود را به یاد بیاورید
- فصل هجدهم: پایان مورد انتظار
شناسنامه کتاب رستگاری در تاریکی
- نویسنده: جول اوستین
- مترجم: هنگامه خدابنده
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر شادن پژواک
- تعداد صفحات: 265
- موضوع کتاب:کتاب های موفقیت و خودسازی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.