درباره کتاب سه - سقوط مرگبار - جلد سوم: بخش اول
کتابی که پیش روی شما قرار گرفته، سومین جلد مجموعه ای به نام «سقوط مرگبار» است. اگر به رمان های تخیلی - فانتزی علاقه مند باشید، بعید است تا به حال نام این مجموعه و نگارنده اش را نشنیده باشید. معین فرد در اثر خود فضایی آخرالزمانی را به تصویر می کشد که شخصیت اصلی اش در میان هیولاها و جهش یافته های رادیواکتیوی به دنبال یافتن برادر گم شده ی خویش است. ماجرای کتاب سه در ادامه ی ماجراهای کتاب بمب خویش (جلد دوم این مجموعه) به نگارش درآمده. نوان که به دنبال گم شدن برادرش مجبور به ترک پناهگاه آسمان شده، اتفاقات عجیب وغریبی را از سر می گذراند؛ از روبه رو شدن با هیولاهای عجیب گرفته تا مواجهه با بیابان گردها... اما ماجرا به اینجا ختم نخواهد شد. نوان پس از آن که متوجه می شود تحت تعقیب گروهی مرموز قرار گرفته است، تصمیم عجیبی می گیرد: سفر به آخر دنیا... هیچکس نمی داند عاقبت این تصمیم چه خواهد بود! در افسانه ها چنین آمده که انتهای دنیا مکانی ست واقعی که در آنجا هیچ چیز وجود ندارد و جهان به پایان می رسد. حالا قهرمان کتاب سه تصمیم گرفته تا به انتهای دنیا سفر کند. او در این ماجراجویی چیزهای زیادی را از سر می گذراند و به نظر می رسد که دنیا با او سر ناسازگاری برداشته است. همانطور که قبلاً نیز اشاره کردیم، کتاب حاضر سومین جلد از مجموعه ی سقوط مرگبار است که دو جلد دیگر آن پیش تر با عناوین باران سیاه و بمب خویش منتشر شده اند. بدون شک رمان سه طرفداران رمان های تخیلی را شیفته ی خود خواهد کرد.
مجموعه ی سقوط مرگبار
معین فرد در این مجموعه ی جذاب و هیجان انگیز ماجراجویی های مردی به نام زایراس در آینده ای نامشخص را به تصویر می کشد. مجموعه ی سقوط مرگبار یکی از بهترین آثار در ژانر علمی - تخیلی و ادبیات پسارستاخیزی به شمار می آید و قدرت خیال نویسنده ی آن نیز بسیار ستودنی و خیره کننده است. علاقه مندان به کتاب های فانتزی و تخیلی مخاطبان اصلی اثر پیش رو هستند.
در بخشی از کتاب سه - سقوط مرگبار - جلد سوم: بخش اول می خوانیم:
گویی خیابان انتهایی ندارد. شهر در محاصره ی هیولاهاست و شوان بی پناه این جا رها شده است. وقتی به او فکر می کنم پاهایم قدرت می گیرند. اجازه نخواهم داد به او آسیبی برسد. صدای نفس کشیدنم داخل ماسک می پیچد. ناگهان به جمعیت زیادی از ماشین ها برخوردم می کنم. مغزم دستور می دهد از روی ماشین ها مسیر را ادامه دهم. ماشین ها غرش کنان اعتراض می کنند. همه ی آن ها در ترافیک سنگین جامانده اند. به کمک سنگ ها عرض رودخانه ای را رد می کنم و هر آن نزدیک است سقوط کنم. سقف بعضی از ماشین ها زیر پایم له می شوند. وقتی به چهارراه پر از درخت می رسم ناگهان پاهایم متوقف می شوند. خیابان های منتهی به چهار راه تا بی نهایت ادامه دارند. درختان و ماشین ها، خیابان را همراهی می کنند. به کدام سو باید بروم؟ بارش باران فضا را تیره تر کرده است. هیچ نوری راه اصلی را نشان نمی دهد. چشمانم سراسیمه به اطراف نگاه می کنند. ساختمان های تیره رنگ و ویران؛ درهای زنگ زده؛ تیربرق های خمیده؛ ماشین های واژگون و پل های شکسته. تنها موجودات زنده ، قطرات آب هستند که مثل سیل از آسمان فرود می آیند. رعد و برق، ابرها را می شکافد. وسط چهارراه روی ماشینی ایستاده ام. قطرات باران از روی ماسکم لیز می خورند و پایین می چکند. علف ها و بوته ها همراه با باران می رقصند. مدت طولانی در همین نقطه می ایستم و به خیابان های بی روح نگاه می کنم. یکی از خیابان ها درهم شکسته و گویی زلزله ای ویران گر آن را تکان داده است. از ویرانی ها پیداست که این خیابان مرکز انفجار بمبی بزرگ بوده است. نشست زمین، از خیابان پله ساخته است. تیرهای برق زانو زده اند و تعدادی از ساختمان ها به هم دیگر تکیه داده اند.
فهرست مطالب کتاب
- عشق
- ابرهای سیاه
- باران
- آغوش اجباری
- دندان های تیز
- انتظار
- خروش
- جزیره
- دریچه
- افق
- مسخ
- جاده
- شکارچی
- گمشده
- کابوس
- خون
- مرداب
- کشتی زنگزده
- موج خروشان
- تحت تعقیب
- بوسه ی سیاه
- عشق ممنوعه
- آخر دنیا
- مه
- درّه
شناسنامه کتاب سه_ سقوط مرگبار
- نویسنده: معین فرد
-
زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر خدمات فرهنگی کرمان
- تعداد صفحات: 455
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان ایرانی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.