درباره کالین هوور
کالین هوور (Colleen Hoover) متولد 11 دسامبر 1979 در سولفور اسپرینگز تگزاس است که سال های کودکی خود را در همین شهر سپری کرد. تحصیلات دانشگاهی هوور در زمینه ی علوم انسانی و رشته ی خدمات اجتماعی است. او قبل از شروع حرفه ای نویسندگی، در حوزه ی خدمات اجتماعی و تدریس مشغول به فعالیت بود.
در سال 2011، کالین هوور اولین رمان خود را نوشت که الهام گرفته از ترانه ای از یک گروه موسیقی بود و حتی متن ترانه را عیناً در داستان خود به کار گرفت؛ همین امر باعث شد رمان او توسط افراد مختلفی از جمله ماریس بلک، یک وبلاگ نویس مشهور، دیده شود و به او امتیازی بدهد که باعث شهرت و فروش سریع رمانش شود، تا آنجا که در مدت کوتاهی، این اثر در فهرست پرفروش ترین های نیویورک تایمز قرار گرفت.
درباره کتاب وریتی
خود را آماده کنید؛ زیرا با اثری روبرو هستید که شما را سر جایتان میخکوب می کند. داستان کتاب وریتی (Verity) اثر کالین هوور (Colleen Hoover)، از جایی آغاز می شود که جرمی کرافورد، همسر نویسنده ای پرفروش به نام وریتی کرافورد، از نویسنده ای به نام لوون اشلی می خواهد تا به ازای قراردادی که زندگی او را تأمین می کند، آثار ناتمام همسرش را به اتمام برساند. وریتی کرافورد که اخیراً دچار مشکلات جسمی شده است، دیگر نمی تواند چیزی بنویسد. لوون اشلی نیز که نویسنده ی موفقی به شمار نمی آید و با مشکلات مالی دست به گریبان است، پیشنهاد «جرمی» را به سرعت قبول می کند. بدین ترتیب، لوون به خانه ی جرمی کرافورد می رود تا با مطالعه ی یادداشت های وریتی و نوشته های ناتمامش، بتواند این مسئولیت چالش برانگیز را به انجام رساند. با این وجود، هرچه پیش می رود، به نوشته هایی برمی خورد که هیچ گاه نباید خوانده می شدند. او در میان نوشته های وریتی، خودزندگی نامه ای را می یابدکه پرده از رازهای وحشتناکی برمی دارد. خودزندگی نامه ی وریتی باید چون متنی شیطانی سوزانده می شد؛ اما اکنون در دستان لوون قرار دارد. لوون، در نوشته ی وریتی، به رازهایی پی می برد که به روز مرگ دختر این زوج و دیگر وقایع ناگوار زندگیشان مربوط هستند. اما لوون با فهمیدن این راز سربه مهر، چه کار خواهد کرد؟ او در ابتدا سعی می کند که این رازها را از جرمی مخفی نگه دارد؛ زیرا نمی خواهد او را سوگوارتر کند؛ اما با طولانی شدن اقامت لوون در خانه ی کرافورد، عشقی میان او و جرمی شکل می گیرد و این عشق، سرآغاز دگرگونی همه چیز است. اکنون، لوون با آنکه می داند جرمی چه احساسی خواهد داشت، از او می خواهد که نوشته های وریتی را بخواند؛ نوشته هایی را که آتشی زیر خاکستر بودند. کالین هوور، نویسنده ی بااستعداد آمریکایی، در کتاب وریتی همزمان که معما و دلهره را درهم می آمیزد، عشق را به داستان خود وارد می کند: عشق مادر و فرزند، عشق پدر و فرزند و عشقی که دو نفر به یکدیگر دارند. مجموعه ی این ویژگی ها باعث می شود که به هیچ وجه نتوانید این اثر جذاب را کنار بگذارید. همچنین تا آخر داستان نخواهید فهمید که چه چیزی درست و چه چیز نادرست است.
جوایز و افتخارات کتاب وریتی
- جزو 100 کتاب پرفروش آمازون
- نامزد جایزه بهترین داستان عاشقانه گودریدز سال 2019
- نامزد جایزه ی Lovelybooks Leserpreis در سال 2020
- کتاب پرفروش New York Times ،USA Today ،The Globe ،Mail و Publishers Weekly
نکوداشت های کتاب وریتی
- داستانی مسحورکننده با ضرباهنگ سریع. (Amazon)
- پراحساس، شگفت انگیز و بسیار اعتیادآور. (TotallyBooked Blog)
- هیجان انگیز و غیرمنتظره. کنار گذاشتن این کتاب غیرممکن است. (Claire Contreras، پرفروش ترین نویسنده ی نیویورک تایمز)
در بخشی از کتاب وریتی می خوانیم...
از آشپزخانه که بیرون می آیم، چشمم به عکس های خانوادگی روی دیوار می افتد. بیش ترشان عکس بچه هاست، اما در چندتایی از عکس ها جرمی و وریتی هم هستند. دخترها خیلی شبیه مادرشان هستند، اما کرو شبیه پدرش است. چه خانواده ی زیبایی بوده اند. آن قدر که آدم دلش می گیرد وقتی به این عکس ها نگاه می کند. با دقت به همه نگاه می کنم و متوجه می شوم تشخیص دخترها از هم آسان است. یکی لبخندی پهن و جای زخم کوچکی روی گونه اش دارد و آن یکی به ندرت در عکس ها لبخند زده است. دستم را می آورم بالا تا عکس دختری را که روی گونه اش جای زخم دارد، لمس کنم. چند وقت بوده این زخم را داشته؟ چه طور زخمی شده؟ به ته ردیف عکس ها می روم. جایی که عکسی بسیار قدیمی تر از دخترها را، وقتی نوپا بوده اند، آویخته اند. آن یکی که خنده روست، جای زخم را حتی در این عکس هم دارد. پس برای زمانی است که خیلی کوچک بوده. مشغول تماشای عکس ها هستم که جرمی از پله ها پایین می آید. کنارم از حرکت می ایستد. به قُلی که زخم دارد، اشاره می کنم. «این کدوم یکی شونه؟»
می گوید: «چستین.» به قُل دیگر اشاره می کند. «این هم هارپره.»
«شبیه وریتی ان.»
نگاهش نمی کنم، اما از گوشه ی چشم می بینم سرش را تکان می دهد.
«جای زخم چستین مال چیه؟»
جرمی می گوید: «مادرزادیه. دکتر می گفت مال بافت لیفیه. به خصوص بین دوقلوها چیز غیرعادی ای نیست، چون جا کم دارن.»
این بار نگاهش می کنم و از خودم می پرسم یعنی واقعاً جای زخم چستین، از بافت لیفی است یا به نوعی نتیجه ی تلاش ناموفق وریتی برای سقط شان.
می پرسم: «دو تا دخترها هم حساسیت داشتن؟»
به محض این که سؤال از دهانم درمی آید، دستم را بالا می آورم و با ندامت چانه ام را فشار می دهم. تنها راه فهمیدن حساسیت یکی از دخترها این است که در مورد مرگش چیزی خوانده باشم. و حالا جرمی فهمیده در مورد مرگ دخترهایش چیزهایی خوانده ام.
شناسنامه کتاب وریتی
-
نویسنده: کالین هوور
-
مترجم: زهرا رحیمی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر وزرا
- تعداد صفحات: 265
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
این کتاب به تمام کسانی که خواننده ی رمان های معمایی، دلهره آور و عاشقانه ی خارجی هستند پیشنهاد می شود. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.