درباره پائولو کوئیلو
پائولو کوئلیو (به پرتغالی: Paulo Coelho) (زاده ۲۴ اوت ۱۹۴۷) نویسنده معاصر برزیلی است. رمان های او بین مردم عامه در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است. او از سال ۲۰۰۷ سفیر صلح سازمان ملل در موضوع فقر و گفتگوی بین فرهنگی است. وی همچنین از مدافعین آزاد شدن مواد مخدر مانند ماری جوانا و کوکائین است.
درباره کتاب رورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد، رمانی نوشته ی پائولو کوئیلو است که اولین بار در سال 1998 وارد بازار نشر شد. به نظر می رسد که ورونیکای بیست و چهار ساله، هر چیزی که می تواند آرزو کند را در زندگی خود دارد: جوانی و زیبایی، روابط خوب، شغلی رضایت بخش و خانواده ای صمیمی. اما چیزی در زندگی او کم است و به نظر می رسد در درون ورونیکا، خلاءِ آنچنان عمیقی وجود دارد که هیچ چیز هیچ وقت نمی تواند آن را پُر کند. به همین خاطر، او در صبح یازدهم نوامبر سال 1977 تصمیم می گیرد که بمیرد. ورونیکا چندین قرص را با هم می خورد به امید این که دیگر از خواب بیدار نشود. او از خواب بیدار می شود اما نه در خانه بلکه در بیمارستانی روانی. کارکنان این بیمارستان به ورونیکا می گویند که اوردوز، باعث مرگ آنیِ او نشده اما صدمه ی شدیدی به قلبش وارد کرده است و او حالا فقط چند روز وقت برای زندگی کردن دارد.
جملات برگزیده کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد
- آگاهی از مرگ. ما را تشویق می کند تا شدیدتر زندگی کنیم.
- مردم هیچ گاه با شنیدن چیزی نمی آموزند. باید خودشان به آن پی ببرند.
- مردم فقط وقتی دیوانه می شوند که می خواهند از زندگی روزمره ی خود بگریزند.
- زندان هرگز زندانی را تربیت نمی کند فقط به او می آموزد که جنایت های بیشتری انجام دهد.
- من واقعی چیست؟ همان چیزی است که تو هستی، نه آن چیزی که دیگران از تو می سازند…
- به زودی آخرین تجربه ی زندگی اش را پشت سر می گذاشت و این تجربه کاملا متفاوت بود، مرگ.
- به ما اجازه داده می شود در زندگی اشتباه های زیادی انجام دهیم به جز اشتباهی که ما رانابود کند.
- حقیقت این است که انسان ها از شنیدن بدبختی دیگران خوش حال می شوند. چون باعث می شود باور کنند که خوشبختند!
- در میان همه جانوران جهان. فقط انسان ها اعدام می شوند به وسیله انسان ها. دیگر هیچ جانوری اعدام نمی شود و نمی کند.
- هیچ تصوری نداشت اما این فکر را مزه مزه کرد که به زودی پاسخ سوالی را درمی یابد که همه از خود می پرسند. "آیا خدا وجود دارد؟؟؟"
- در دنیایی که هر کسی به هر بهایی برای بقایش می جنگد، در مورد کسانی که تصمیم خودکشی می گیرند تا بمیرند چه قضاوتی می شود کرد؟
- اگر خدا وجود داشته باشد بدون شک در مورد موجوداتی که تصمیم می گیرند این زمین را زودتر ترک کنند بخشنده خواهد بود و شاید حتی از این که ما را وادار کرده وقت مان را آن جا بگذرانیم معذرت بخواهد.
در نکوداشت کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد
- پوچ گرایی ورونیکا را جذاب و قابل تقدیر خواهید یافت... (Mademoiselle)
- نویسنده ی کتاب مشهور کیمیاگر، در دیگر رمان پرفروش خود، به سوالی اساسی پرداخته است: من اینجا چه کار دارم و چرا به زندگی ادامه می دهم؟ (گودریدز)
خلاصه ای از کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد...
ورونیکا، دختر جوانی که به دنبال مرگ رفته، زندگی را می یابد. او نزدیک یک هفته بین زندگی و مرگ سرگردان است، ولی آگاهی اش از مرگ باعث می شود شدیدتر زندگی کند و کارهایی را انجام دهد که پیش از آن هرگز نکرده بود. ورونیکا به آن چه ندارد می اندیشد و زندگی خود را دوباره ارزیابی می کند. به نظر می رسد که ورونیکا هرچه می خواهد دارد. شب ها برای تفریح بیرون می رود، با مردهای جذاب ملاقات می کند، اما شاد نیست. در زندگی اش چیزی کم است. برای همین است که صبح روز 11 نوامبر سال 1997، تصمیم می گیرد بمیرد. با قرص دست به خودکشی می زند و خودکشی اش با شکست مواجه می شود و برای درمان به یک مرکز روان پزشکی منتقل می شود، دکتر به او می گوید که تا چند روز دیگر می میرد. شنونده از همان آغاز درگیر داستان می شود، قصه با همین ریتم تند تا آخر شنونده را با خود همراه می کند تا از سرنوشت شخصیت محوری داستان، یعنی کسی که تصمیم گرفته خودش را بکشد، سر درآورد. این داستان، ورونیکا را در این روزهای حساس تعقیب می کند، چرا که ورونیکا در کمال تعجب پی می برد که جذب بیمارستانی شده که در آن بستری است. در این شرایط چیزهایی را کشف می کند که بیشتر هرگز به خودش اجازه نداده بود: نفرت، ترس، کنجکاوی، عشق… و این تجربه ها او را به تدریج به درک این حقیقت وادار می کند که هر ثانیه از زندگی اش، گزینشی میان مرگ و زندگی است. ورونیکای بیمار عاشق پسری شیزوفرنیک می شود و این عشق او را از پوچی خلاص می کند و میل به زندگی را کم کم در وجودش شعله ور می کند. تا اینکه دکترها اعلام می کنند ورونیکا بیشتر از یک ماه دیگر زنده نیست و باید به این عشق بی سرانجام خاتمه دهد. ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد (Veronika Decides to Die) بیشتر درباره ی جنون است و نیاز به یافتن راهی متفاوت برای زندگی، برای کسانی که اغلب با پیش داوری های دیگران آزار می بینند، فقط به این دلیل که مثل دیگران فکر نمی کنند. پائولو کوئیلو (Paulo Coelho)، نویسنده معاصر برزیلی است. رمان های او بین مردم عامه در کشورهای مختلف دنیا پرطرفدار است. او به خاطر فعالیت های انسان دوستانه اش در سال 2007، به عنوان سفیر صلح سازمان ملل انتخاب شد. کتاب های او تا به حال به 73 زبان ترجمه شده، 135 میلیون نسخه از کتاب هایش در سراسر جهان به چاپ رسیده و به 168 کشور راه یافته اند. این آثار جایزه های ادبی بسیاری را برای نویسنده به هدیه آورده اند. رمان کیمیاگر معروف ترین کتاب پائولو کوئیلو، یکی از رمان های بسیار پرفروش دههٔ پایانی قرن بیستم جهان است.
شخصیت های پیچیده و تاثیرگذار در کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد
برخی از شخصیت های داستان شگفت انگیز و واقعاً فریبنده هستند. تماشای رشد ورونیکا و کشف شیوه های جدید زندگی و اطلاعات بیشتر در مورد نفس واقعا جالب است. داستان به نوعی پیش می رود که شما ارتباط عمیق تری با ورونیکا احساس کنید و با خوشحالی او خوشحال شوید. سایر بیماران در بیمارستان نیز جذاب و غیرقابل پیش بینی هستند. شما هرگز قادر به حدس زدن واکنش های آن ها نخواهید بود و هرگونه تعامل بین ورونیکا و همسالانش خسته کننده یا تکراری نمی شود. درست عکس چیزی که در کتاب کوه جادو، با موضوعی نسبتا مشابه اتفاق میفتد. علاوه بر این، تعاملات، گفتگوها و تجربیاتی که او با آن ها به اشتراک می گذارد چیزی است که باعث می شود بیش از پیش درباره ی خود بفهمد و تمایل داشته باشد که از آن ها درس بگیرد و درک کند که آزاد بودن و شاد زیستن به چه معناست.
نقد و بررسی ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد
پائولو کوئلیو در کتاب هایش از چیزهای زیادی حرف می زند و ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد را به خودکشی اختصاص داده است. واقعیت این است که زندگی فراز و نشیب های زیادی دارد و افراد مختلف برای معنای زندگی تعاریف متفاوتی دارند. تعاریفی که گاه باعث می شوند آدمی به پوچی برسد و اینجاست که خودکشی به عنوان یک انتخاب مطرح می شود. این همان چیزی است که کوئلیو در کتاب دوست داشتنی اش به آن پرداخته است. کتاب veronica decided to die اولین بار در سال ۱۹۹۸ به زبان پرتغالی منتشر شد. داستان کتاب داستان دختر جوانی به نام ورونیکاست. دختری که اگر از بیرون به زندگی اش نگاه کنید احساس می کنید چیزی کم ندارد و در حال گذراندن یک زندگی نرمال است؛ اما در ذهن ورونیکا چنین نیست. ذهن او به پوچی رسیده است و کوئلیو این پوچی را به خوبی در معرض دید خواننده اش می گذارد. داستان چنان پیش می رود که دخترک با قرص خودکشی می کند؛ اما این خودکشی ناموفق است و او را ابتدا به بیمارستان و سپس به بیمارستان روانی منتقل می کنند. در آنجا قصه ی دیگری برای ورونیکا آغاز می شود. پزشکان به او می گویند که در اثر خودکشی آسیب دیده و چندان زنده نمی ماند و حالا دخترکی که از شب برگشته است چند قطره از روز را بیشتر در مشتش ندارد و همین جاست که کوئلیو آنچه می خواهد را در ذهن خواننده اش می کارد. کتاب ورونیکا تصمیم می گیرد بمیرد؛ مانند بسیاری از کتاب های این نویسنده طرفداران بسیار زیادی در نقاط مختلف دنیا دارد و به بیش از ۵۰ زبان مختلف برگردانده شده است.
شناسنامه کتاب ورونیکا تصمیم میگیرد بمیرد
-
نویسنده: پائولو کوئیلو
-
مترجم: بهناز سلطانیه
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر مجید
- تعداد صفحات: 208
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
بنابراین علاقه مندان به ادبیات داستانی و رمان های فلسفی و روانشناختی از مطالعه ی این کتاب لذت خواهند برد. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.