درباره انوره دوبالزاک
اُنوره دو بالزاک (به فرانسوی: Honoré de Balzac) (زاده ۲۰ مه ۱۷۹۹ - درگذشتهٔ ۱۸ اوت ۱۸۵۰) نویسندهٔ نامدار فرانسوی است که او را پیشوای مکتب واقع گرایی (ادبیات) اجتماعی می دانند. «کمدی انسانی» نامی است که بالزاک برای مجموعه آثار خود که حدود ۹۰ رمان و داستان کوتاه را دربرمی گیرد برگزیده است. توصیفات دقیق و گیرا از فضای حوادث و تحلیل نازک بینانه روحیات شخصیت های داستان بالزاک را به یکی از شناخته شده ترین و تأثیرگذارترین رمان نویسان دو قرن اخیر تبدیل کرده است.
درباره کتاب زنبق دره
داستان با پسری به نام فلیکس آغاز می شود، نوجوانی که تا به حال از طرف خانواده خود محبتی دریافت نکرده و شناختی از احساسات ندارد. او جوانی نحیف، رنگ پریده و کوتاه قد است که چهره ای کودکانه و نازیبا دارد و در یکی از مهمانی های نجیب زادگان، با کنتسی به اسم هنریت آشنا می شود. آن ها در آینده بر حسب اتفاق همدیگر را ملاقات می کنند و این آغاز یک دوستی طولانی است که در گذشت زمان بارها و بارها تغییر شکل می دهد. بالزاک در کتاب زنبق دره (The Lily of the Valley) با دقتی ستودنی لحظات تعیین کننده این رابطه را توصیف می کند و همدردی خواننده را برمی انگیزد. هنریت بانویی بلندمرتبه، زیبا و باحیا است که ابتدا با دیده ترحم فلیکس را می بیند. احساسات او مادرانه و دلسوزانه هستند، اما زمانی که ارتباط فلیکس با خانواده کنتس بیشتر می شود، این پسر جوان است که سعی می کند سرخوردگی های عاطفی هنریت در زندگی خانوادگی اش را جبران کند. ارتباط آن ها مدتی به این شکل می گذرد اما فلیکس در سایه آموزش ها و رسیدگی های کنتس به سرعت به رشد عقلی و شخصیتی می رسد. احساسات او با گذشت زمان رنگ و بوی عاشقانه می گیرند و هنریت هم متوجه می شود پسر ترحم برانگیزی که روزی به راهنمایی های او نیاز داشت حالا تبدیل به مردی جوان و موفق شده، موضوعی که رابطه دوستانه – مادرانه آن ها کاملا دگرگون می کند ... . شایان ذکر است که کتاب زنبق دره، رمان مورد علاقه شخص بالزاک بوده و شخصیت هنریت براساس دوست نزدیک او یعنی لور آنتوانت دو برنی (با نام خانوادگی هینر) شکل گرفته است. این بانو 22 سال از بالزاک بزرگ تر بود و مدت کوتاهی بعد از خواندن نسخه کامل این رمان فوت می کند.
در بخشی از کتاب زنبق دره می خوانیم...
او در زندگی چیزی جز وظایفی که بایستی انجام شوند را نمی دید. تمامی زنان سرد و بی عاطفه ای مثل او را که من شناخته بودم، انجام وظیفه را مذهب خود می دانستند. برای او احترام و تعظیم در مقابلش همانقدر ضروری بود که روشن کردن عودها در مراسم عشای ربّانی برای یک کشیش ضروری بود. برادر بزرگترم اندک حس مادرانه ای که در وجود او بود را تماماً بسمت خود جذب کرده بود و مادرم پیوسته با نیش و کنایه هایش مرا آزار می داد نیش و کنایه هایی که سلاح افراد بی عاطفه بود و از این سلاح بر ضد من استفاده می کرد و من در جواب چیزی نمی توانستم بگویم. علیرغم وجود این موانع پرزحمت و مشکل آفرین، احساسات غریزی چنان در انسان ریشه دوانده که ترس آمیخته با احترام برانگیخته شده توسط مادری که آزردن و ناخشنود کردنش عواقب خطرناکی بدنبال دارد، با چنان رشته هایی به ما پیوند دارد که خطای باشکوه و دلپسند اگر ما آن را اینگونه بنامیم عشق ما نسبت به مادرمان تا روزی ادامه یافت که ما در نهایت در مورد او حکم صادر کردیم. این استبداد وحشتناک، تمامی افکار مربوط به لذات و خوشی های شهوت انگیزی که من رویای دستیابی به آن ها در تور را داشتم همگی از ذهنم محو شدند. در کمال ناامیدی به کتابخانۀ پدرم پناه بردم و در آن جا تصمیم گرفتم شروع کنم به خواندن کتاب هایی که نمی شناختم. این دوره های طولانی مطالعۀ سخت و طاقت فرسا مرا از هرگونه تماس با مادرم نجات داد، اما شرایط روحی مرا وخیم تر کردند. گاهی خواهر بزرگتر من که با پسرخاله مان، مارکیز دو لیستومر، ازدواج کرده بود، تلاش می کرد مرا تسلی دهد بدون اینکه قادر باشد خشمی که من قربانی آن بودم را آرام کند. من می خواستم بمیرم.
خلاصه کتاب زنبق دره
فلیکس شخصیت اصلی داستان در شروع کتاب پسری نوجوان از خانواده ای ضعیف، سرد و بی محبت است. ویژگی های ظاهری او مثل اندام نحیف، قد کوتاه و چهره ی رنگ پریده با اخلاق و روحیه ی او در تناسب است. او که به تازگی از مدرسه ی نظامی فارغ شده به یک مهمانی اشرافی دعوت می شود. چنین مهمانی هایی در قرن نوزدهم به منزله ی ورود به جامعه و تعاملات رسمی شناخته می شدند. فلیکس برای اولین بار خانم دوموسورف را در این مهمانی ملاقات می کند. دست سرنوشت با فلیکس همراه است و او اتفاقی در سفری به یکی از مکان های خوش آب وهوا با دره ای سرسبز خانم دوموسورف را دوباره می بیند. آشنایی فلیکس با خانم دوموسورف مرحله به مرحله پیشرفت می کند و با وجود فاصله ی سنی بین آن دو، به عشقی سوزان برای فلیکس منتهی می شود. فلیکس برای نزدیک ماندن به خانم دوموسورف تلاش می کند تا با همسر و فرزندانش رابطه ی دوستانه برقرار کند و به این ترتیب مرتب به خانه ی آن ها در رفت وآمد است. آیا اصرار فلیکس بر ایجاد رابطه ای پرسوز بین او و خانم دوموسورف به نتیجه می رسد؟ فلیکس خیلی زود می فهمد که رابطه ی بین خانم دوموسورف و همسرش شکراب است. تحولات اجتماعی در سیاست نیز فرصتی به فلیکس دست می دهد تا جایگاه اجتماعی خود را ارتقا دهد. فلیکس با استفاده از این پتانسیل ها بیشتر به وصال خود به دلداده اش امیدوار می شود.
نقد و بررسی کتاب زنبق دره
عشق همیشه ستوده شده و تجربه ی آن یکی از زیباترین تجربه های زندگی است. داستان های بسیاری درباره ی شکل گیری این حس عجیب نوشته شده اند و چگونگی وصال دو دلداده به هم را شرح داده اند. داستان هایی که استقبال شمار زیادی خواننده را به همراه دارند و به تیراژهای افسانه ای می رسند. اما عشق هم محدودیت هایی دارد و در هر دوره و زمانه ای، جامعه معیارهایی برای پذیرش رابطه ی عاشقانه در نظر می گیرد. فاصله ی سنی و معشوق متاهل حتی امروز هم از تابوهای اجتماعی به حساب می آیند. بالزاک نویسنده ای است که به همه ی جنبه های اجتماعی علاقه دارد و با نگاهی ژرف این نوع رابطه ی عاشقانه را در داستان زنبق دره شرح می دهد.
فهرست مطالب کتاب
- مقدمه
- نگاهی به رمان «زنبق درّه»
- فصل I: از فلیکس دو واندنس به بانو کُنتس ناتالی دومانِرویل
- فصل II: اولین عشق
- فصل III: دو زن
شناسنامه کتاب زنبق دره
-
نویسنده: انوره دوبالزاک
-
مترجم: فرزانه پورفرزین
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر اختر
- تعداد صفحات: 392
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : دارد
بنابراین مطالعه این اثر به علاقه مندان رمان های کلاسیک پیشنهاد می شود. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.