معرفی رمان آوای فاخته اثر جی کی رولینگ

  چهارشنبه، 03 شهریور 1400   زمان مطالعه 5 دقیقه
معرفی رمان آوای فاخته اثر جی کی رولینگ
کتاب آوای فاخته اثر نویسنده نامدار انگلیسی جی. کی. رولینگ است.قطعا تا به حال نام جی کی رولینگ را بالای جلد کتابی خوانده اید، یا شاید از کسی شنیده باشید.نویسنده ای بریتانیایی که با مجموعه هری پاتر به شهرت جهانی رسید.

درباره کتاب آوای فاخته

کتاب آوای فاخته اولین کتاب از مجموعه ی کتاب های کارآگاه استرایک است که تاکنون سه جلد از آن منتشرشده است. جلد دوم این مجموعه کرم ابریشم نام دارد و جلد سوم این مجموعه رد پای شیطان است. این مجموعه از کتاب های جی کی رولینگ اگرچه مانند هری پاتر دنیایی فانتزی و عجیب ندارند اما به همان اندازه ی هری پاتر روایت داستانی پرکشش و جذاب دارند.جی کی رولینگ در پیشگفتار این کتاب ماجرای مرگ مانکن مشهور را توضیح می دهد و اولین بخش داستان را با معرفی رابین الاکوت آغاز می کند. کتاب آوای فاخته از پنج بخش تشکیل شده است و باید گفت که رولیم در هر بخش خواننده را واقعا غافل گیر می کند.

خلاصه کتاب آوای فاخته

در این داستان کارآگاه کورمورن استرایک به بازرسی پرونده خودکشی یک مدل مشهور میپردازد. او که پس از انفجار مین در افغانستان, یک پایش را از دست داده, اکنون در مقام کارآگاه خصوصی, به سختی روزگار می گذارند. یک مراجع بیشتر ندارد و طلبکارها برایش دندان تیز کرده اند. از سوی دیگر, تازه از نامزدش جدا شده, به ناچار در دفتر کارش زندگی میکند.سپس جان بریستو با مراجعه به او, ماجرای حیرت انگیزی را مطرح میکند: خواهرش, لولا لندری افسانه یی, چند ماه پیش از دنیا رفته و سر و صدای بسیاری به پا کرده بود. پلیس اعلام کرده بود که او اقدام به خودکشی کرده است اما جان حاضر به پذیرش این حکم نبود. از این رو به استرایک مراجعه کرد تا از راز مرگ مشکوک خواهرش پرده بردارد.

درباره نویسنده آوای فاخته

جوآن جو رولینگ، زاده ی ۳۱ ژوئیه ۱۹۶۵، با نام های هنری جی. کی. رولینگ و رابرت گالبریث، نویسنده ی مجموعه کتاب های داستان هری پاتر است. داستان های هری پاتر پس از شهرت جهانی، جوایزی متعدد را از آن خود کرد. این مجموعه ی داستانی به ۶۵ زبان و به طور تقریبی در ۴۰۰ میلیون نسخه منتشر شده است. کتاب های هری پاتر از پرفروش ترین کتاب های تاریخ بشر بوده اند. در سال ۲۰۰۷ فهرست ثروتمندان ساندی تایمز، میزان ثروت رولینگ را حدود ۴۵۴ میلیون پوند (۱٫۰۷ میلیارد دلار) تخمین زد و در بین پولدارترین زنان انگلیس، رولینگ را در رده ی ۱۳ جدول قرار داد. مجله ی فوربز، رولینگ را در رده ی چهل و هشتمین شخصیت معروف در سال ۲۰۰۷ معرفی کرد. او در حال حاضر فعالیت های انسان دوستانه و خیرخواهانه ی بسیاری را به عهده گرفته و پشتیبانی می کند.

جوآن جو رولینگ

درباره مترجم کتاب آوای فاخته

ویدا اسلامیه زاده سال ۱۳۴۶ شمسی است. او فارغ التحصیل رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی است. ویدا اسلامیه ازدواج کرده و دو دختر دارد.او از سال ۱۳۷۰ ترجمه می کند. اولین ترجمه هایش را با داستان های آگاتا کریستی شروع کرد. مدتی مشغول کار ویراستاری بود، تا این که ترجمه کتاب های هری پاتر را آغاز کرد. اسلامیه علاوه بر سری هری پاتر کتاب های زیادی را در حوزه روان شناسی ترجمه کرده است.ترجمه های او توسط انتشارات تندیس منتشر می شود. این انتشارات که عمده فعالیت اش در زمینه نشر کتاب های هری پاتر است، برای انتشار دو کتاب آخر هری پاتر در ایران با ناشر اصلی آن بلومزبری هماهنگی کرده و مجوز رسمی آن را کسب کرده است∗. اما از آنجا که قانون کپی رایت در ایران به رسمیت شناخته نمی شود، ترجمه های متعددی از کتاب های هری پاتر در بازار ایران وجود دارد.

چرا باید این کتاب را خواند؟

جی کی رولینگ یکی از تواناترین نویسندگان در حوزه ی ادبیات نوجوان است، او در کتاب آوای فاخته توانسته است با استفاده از توانایی داستان نویسی اش روایت مرگ یک مانکن مشهور را به زیبایی بیان کند و خواننده را از ابتدای داستان تا انتهای آن با خود همراه کند.

این کتاب برای چه کسانی مناسب است؟

خواندن این کتاب را به نوجوان هایی توصیه می کنیم که دنبال خواندن بک کتاب ماجراجویانه و جنایی جذاب هستند. این کتاب همچنین مناسب کسانی است که می خواهند از خواندن یک روایت داستانی پر کشش لذت ببرند.

قسمتی از کتاب آوای فاخته

– آمبولانس اومد.
واردل این را گفت و با وجود آگاهی از مخالفت شدید کارور دوباره از چادر بیرون رفت که در دیدرس کامل لنز دوربین ها منتظر آمبولانس بماند.

خبر این حادثه، اخبار سیاسی، و جنگ و سوانح طبیعی را کنار زد و روایت های گوناگونش با عکس هایی از چهره بینقص و اندام ترکه ای و چالاک این زن مرده به درخشش در آمد.

گرچه رابین آلاکوت در طول عمر ۲۵ ساله اش لحظات پر تب و تاب و پر فراز و فرود بسیاری دیده بود، هرگز سابقه نداشت روزی با این اطمینان از خواب بیدار شود، که آن روز را تا اخر عمر به یاد خواهد داشت. متیو دوست قدیمی اش اندکی پس از نیمه شب وسط میدان پیکادلی، پای تندیس اروس از او خواستگاری کرده بود.

استرایک همین قدر فهمید که برخوردی پیش آمد، صدای جیغ زنانه بنفشی گوش رسید و او به طور غریزی واکنش نشان داد: دست درازش را جلو برد و چنگی زد و مشتی پارچه گوشت به چنگش آمد.

– بلایی سر کسی نیومده که؟
استرایک در دفترش را محکم پشت سرش بست.
رابین که هنوز کمی به سمت جلو خم شده، دستش روی قفسه سینه اش و پشتش به استرایک بود به دروغ گفت:
– چیزی نیست، خوبم.

استرایک پرسید:
– حالا دقیقا میخوای من چه کاری برات انجام بدم؟
بریستو با دست لرزانش فنجان را روی میز گذاشت، سپس دست هایش را محکم در هم قلاب کرد و گفت:
– میگن خواهرم خودشو کشته، ولی من اینو قبول ندارم.

چند دقیقه ای بود که گفت و گوی دو مرد، روشن و رسا، از تیغه نازک بین دفتر و سالن منتقل میشد، اکنون با سکوت حاصل از توقف ناگهانی صدای مته در خیابان، حرف های بریستو به وضوح قابل شنیدن بود.

شناسنامه کتاب آوای فاخته


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر