معرفی رمان اسکندر اثر الیف شافاک

  چهارشنبه، 12 آبان 1400   زمان مطالعه 4 دقیقه
معرفی رمان  اسکندر اثر الیف شافاک
تفاوت و شکاف بین نسل‌های مختلف یکی از معضلات خانواده‌های امروزی است و آموزه‌های جدید و تکنولوژی نیز این موضوع را تشدید می‌کنند. این تفاوت‌ها و اختلاف‌ها بین خانواده‌های کشورهای شرقی نظیر ایران و ترکیه بسیار بیشتر است؛ زیرا کودکان و نوجوانان در بستری مدرن و در ارتباط با سایر جوامع بزرگ می‌شوند درحالی‌که خانواده‌ها در بستر مذهبی و سنتی قرار دارند.

درباره کتاب اسکندر

کتاب «اسکندر» İskender اثر «الیف شافاک» سال 2011 منتشر شده است. این کتاب روایت زندگی مردم طبقه ی پایین جامعه است که در جریان مهاجرت به کشورهای غربی قرار می گیرند. مردمانی از کشوری سنتی و با چهارچوب های متناقض که با مدرنیته ی حاکم بر کشورهای غرب سردرگم می شوند. ناموس و غیرت از مفاهیم اصلی این داستان است و نویسنده آن ها را به خوبی در رفتارهای شخصیت های داستان نشان می دهد.

خلاصه کتاب اسکندر

داستان این رمان جذاب به خانواده ها، عشق و سوءتفاهم هایی می پردازد که در زندگی دو خواهر دوقلوی روستایی، تأثیرگذار هستند. در حالی که جمیله در روستا می ماند تا ماما شود، پِمبه به همراه شوهر خود، آدام، و به امید شروع یک زندگی جدید و آرام به لندن می رود. این زوج در لندن با انتخابی مواجه می شوند: یا به سنت های قدیمی خود پایبند بمانند و یا این که تمام تلاش خود را بکنند تا با این محیط جدید و ناآشنا سازگار شوند. پس از این که آدام، خانواده اش را ترک می کند، اسکندر که پسر ارشد است، باید وارد میدان شود و نگذارد که نام خانواده اش با بی آبرویی عجین گردد. وقتی پِمبه با مردی به نام الیاس وارد رابطه می شود، اسکندر درمی یابد که می توان با تمام قلب خود، کسی را دوست داشت و در عین حال، برای صدمه زدن به آن شخص، احساس آمادگی کرد.

درباره نویسنده کتاب اسکندر

الیف شافاک یا الیف شفق، زاده ی ۲۵ اکتبر ۱۹۷۱ استراسبورگ فرانسه) نویسنده ای ترک تبار است. او از دانشگاه تکنیک اورتا دو غوی آنکارا لیسانس روابط بین الملل و فوق لیسانس مطالعات زنان و دکترای علوم سیاسی گرفت. او در هنگام تحصیل در دوره ی فوق لیسانس، اولین کتاب داستانش را در سال ۱۹۹۴ و در سال ۱۹۹۷ هم رمان دومش را منتشر کرد. پس از اتمام دوره ی دکترا به استانبول آمد و آینه های شهر را نوشت. شافاک در سال های ۲۰۰۴–۲۰۰۳ با درجه استادیاری در دانشگاه میشیگان و بعد در بخش مطالعات خاور نزدیک دانشگاه آریزونا مشغول به کار شد و از ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۹ نیز ستون نویس روزنامه ی زمان بود.شافاک دو رمان به انگلیسی نوشته است که به خاطر اشاره به نسل کشی ارمنیان در رمان دومش به نام حرام زاده ی استانبول، از سوی دادگاه های ترکیه به جرم «اهانت به ترک بودن» متهم شد. پرونده ی او در ژوئن ۲۰۰۶ بسته شد ولی در ژوئیه ی همان سال دوباره گشوده شد و وی با احتمال سه سال زندان روبرو شد. مترجم و ناشر او هم با همین تعداد سال حبس روبرو شدند. در ۲۱ سپتامبر ۲۰۰۶ بخاطر کمبود مدرک، پرونده ی او از نو بسته شد.

سایر آثار الیف شافاک، نویسنده ترکیه ای

الیف شافاک، رمان نویس بریتانیایی – ترکیه ای است که به هر دو زبان ترکی و انگلیسی می نویسد، او تا کنون هفده کتاب منتشر کرده است، که یازده از آنها رمان می باشد، از جمله پرفروش ترین آنها: حرامزاده استانبول، ملت عشق (چهل قاعده عشق) و سه دختر حوا است. نوشته های او به پنجاه زبان مختلف ترجمه شده است. هم چنین در سال 2017 توسط Politico به عنوان یکی از دوازده نفری که جهان را به جایی بهتر تبدیل می کنند، انتخاب شد.

از دیگر آثار او می توان به موارد زیر اشاره کرد:

آناتولی ای برای چشم های بد

  • پنهان
  • برزخ
  • صوفی
  • آینه های شهر
  • مَحرم
  • شپش پالاس
  • تقدس نخستین دیوانگی ها
  • پدر و حرام زاده
  • شرافت
  • من و استادم
  • آینه های شهر
  • کتاب شیر سیاه
  • کتاب اسکندر( بعد از عشق)

الیف شافاک

ترجمه کتاب اسکندر به فارسی

کتاب «اسکندر» اثر «الیف شافاک» را «مریم طباطبائیها» به فارسی ترجمه کرده و آن را «نشر قطره» سال 1395 منتشر کرده است. «مریم طباطبائیها» مترجم این اثر کتاب «سه دختر حوا» را نیز از این نویسنده ی مشهور به فارسی ترجمه کرده و در اختیار علاقه مندان به ادبیات ترکیه قرار داده است. او مترجم جوانی است و تحصیلاتش را در رشته های زيست شناسي سلولي مولکولی، مديريت بازرگاني، زبان انگليسي و زبان تركي استانبولي به سرانجام رسانده است. از ترجمه های دیگر او می توان به کتاب های «ما همه باید فمینیست باشیم» اثر «چیماماندا انگوزی آدیشی»، «صداهای شب» اثر «عايشه كولين» و «نترس قلب من» اثر «احمد باتمان» اشاره کرد

قسمتی از کتاب اسکندر

زن ساده و بی غل و غش وجود ندارد. زن ها دو دسته هستند. آن هایی که به شکلی بارز، پیچیده اند و آن هایی که با یک نگاه نمی شود متوجه پیچیده بودنشان شد.

کاش راهی برای برگرداندن زمان وجود داشت. کاش لااقل راهی برای بازگشت به زمان هایی خاص وجود داشت.

اتاقش را نشان خواهم داد. بعد، آرام در را به روی برادرم باز می گذارم و بر روی کسانی که به هیچ طریقی از ذهنم پاک نمی شوند، خواهم بست. از توی اتاقی در خانه نگاهش خواهم کرد. نه زیاد دور است و نه نزدیک. میان چهاردیواری است. توی جعبه ای در قلبم خواهد بود. اسکندری که نه می توانم دوستش بدارم و نه از او متنفر باشم.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر