درباره کتاب استونر
ویلیام رمان استونر در پایان قرن نوزدهم و در یک خانواده ی کشاورز و فقیر اهل ایالت میزوری، چشم به جهان گشود. او که به منظور تحصیل در رشته ی کشاورزی به دانشگاه دولتی فرستاده شده، عاشق و شیفته ی ادبیات انگلیسی می شود و زندگی دانشگاهی را با کمال میل در آغوش می کشد؛ زندگی ای بسیار متفاوت با دوران سخت و مشقت بار گذشته ی او. اما با گذر سال ها، رمان استونر با سلسله ای از شکست ها و ناامیدی ها مواجه می شود: ازدواج با خانواده ای «آبرومند»، او را از والدین خود دور می سازد، در شغل خود جای پیشرفت نمی بیند، همسر و دخترش، رویشان را به سردی از او برمی گردانند و فرصت تجربه ی عشقی جدید را به خاطر ترس از رسوایی از دست می دهد. رمان استونر برای غلبه بر این مشکلات، به ژرفای درون خود پناه برده و با کشف دوباره ی سکوت و گوشه نشینی رواقی گرایانه ی نیاکانش، با انزوایی لازم و ضروری روبه رو می شود. شخصیت ویلیام رمان استونر، در رمان درخشان و بسیار تکان دهنده ی جان ویلیامز، نه تنها به عنوان نمونه ای از شخصیت کهن الگویی آمریکایی، بلکه به عنوان قهرمانی غیرمعمول، مانند فیگوری در نقاشی های ادوارد هاپر، در مقابل مشکلات دنیایی بی رحم ایستاده است.
خلاصه داستان کتاب استونر
داستان مردی را روایت می کند که زندگی اش توسط نظام آموزش عالی شکل گرفته است. در این کتاب مسیر زندگی «بیل استونر» دنبال می شود. دانشجوی فعال و رو به پیشرفتی که مزرعه پدری را برای نام نویسی در دانشگاه میسوری ترک می گوید؛ جایی که تمام زندگی خود را به تحصیل و تدریس در آن اختصاص خواهد داد.
درباره نویسنده کتاب استونر
جان اوارد ویلیامز، زاده ی 29 آگوست 1922 و درگذشته ی 3 مارچ 1994، نویسنده، ویراستار و استاد دانشگاه آمریکایی بود. او بیشتر به خاطر کتاب های استونر و آگوستوس شناخته می شود.ویلیامز در شمال تگزاس دوران کودکی را گذراند و با روزنامه ها و ایستگاه های رادیویی همکاری می کرد. او با نام نویسی در نیروی هوایی آمریکا، دو سال و نیم با درجه ی گروهبانی در هند و برمه مشغول به خدمت بود. در زمان قبل از جنگ بود که پیش نویس اولین رمانش را به رشته ی تحریر درآورد.
قسمتی از کتاب استونر
کتاب را باز کرد و وقتی این کار را کرد دیگر کتاب مال او نبود. گذاشت انگشتانش صفحه ها را ورق بزنند و احساس مورمور کرد، گویی آن صفحه ها زنده بودند. احساس مورمور شدن از انگشتان به پوست و استخوانش رسید. آن را دقیقه به دقیقه احساس می کرد و منتظر بود تا همه ی وجود او را فراگیرد و سرانجام هیجان قدیمی، مانند وحشت، او را در جایی که دراز کشیده بود میخکوب کرد. آفتابی که از پنجره می تابید روی صفحه ی کتاب افتاد و او نتوانست نوشته های آن را ببیند.
در کتابخانه ی دانشگاه در میان قفسه های هزارها کتاب می گشت، و بوی چرم، پارچه ی نم کشیده، و صفحه های خشک و شکننده را فرومی کشید گویی بخوری نادر را بو می کند. گاهی می ایستاد، کتابی را از قفسه ای برمی داشت، و لحظه ای آن را در دست های بزرگ خود نگه می داشت، که از حسِ هنوز ناآشنای شیرازه، جلد و ورق های خم پذیر کتاب دچار لرزشی خفیف می شد. سپس کتاب را ورق می زد و قطعه ای را اینجا و آنجا می خواند. با احتیاط ورق می زد مبادا انگشتان ناشی اش برگ های کتابی را که جان می کندند تا کشفش کنند، بدرند و نابود کنند.
شناسنامه کتاب استونر
نویسنده: جان ویلیامز
مترجم: مرجان محمدی
ناشر: قطره
تعداد صفحات: 293