درباره کتاب کینکاس بوربا
رمان کینکاس بوربا ابتدا به صورت داستان پاورقی در یکی از مجلات مختص به بانوان منتشر می شد. اما پس اصلاح برخی از قسمت ها و تجدید نظرهای عمده توانست در سال 1891 مجوز انتشار بگیرد. این کتاب آخرین بخش از یک سه گانه به شمار می آید و دنباله ای برای کتاب های «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» و «دن کاسمورو» است. شخصیت اصلی قصه به نام کینکاس بوربا یک فیلسوف پیر و از کار افتاده است. در واقع دِ آسیس با طراحی یک شخصیت فیلسوف و بیان اندیشه های نامتعارف او تلاش کرده است فلسفه های رایج قرن نوزدهم را به سخره بگیرد و آنها را مورد انتقاد قرار دهد. علاوه بر آن این رمان را می توان یک رمان اجتماعی و سیاسی در دوران امپراتوری برزیل دانست. د آسیس در سه گانه ی خود به ویژه این کتاب به خوبی آرزوی اروپایی شدن آمریکای لاتین را به تصویر کشیده است.
ماشادو در آثار خود لحن و زبانی مختص به خود ابداع کرده است. او با لحنی جدی مهم ترین مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود را با مخاطب به اشتراک می کذارد و در عین حال با او شوخی می کند و روایتی شیطنت آمیز را بیان می کند.
ماشادو این داستان را در 201 بخش نوشته است. هریک از این بخش ها کوتاه است و به سرعت به سراغ بخش بعدی می رود.
خلاصه داستان کینکاس بوربا
رمان کینکاس بوربا ابتدا به صورت داستان پاورقی در یکی از مجلات مختص به بانوان منتشر می شد. اما پس اصلاح برخی از قسمت ها و تجدید نظرهای عمده توانست در سال 1891 مجوز انتشار بگیرد.
این کتاب آخرین بخش از یک سه گانه به شمار می آید و دنباله ای برای کتاب های «خاطرات پس از مرگ براس کوباس» و «دن کاسمورو» است.
شخصیت اصلی قصه به نام کینکاس بوربا یک فیلسوف پیر و از کار افتاده است. در واقع دِ آسیس با طراحی یک شخصیت فیلسوف و بیان اندیشه های نامتعارف او تلاش کرده است فلسفه های رایج قرن نوزدهم را به سخره بگیرد و آنها را مورد انتقاد قرار دهد. علاوه بر آن این رمان را می توان یک رمان اجتماعی و سیاسی در دوران امپراتوری برزیل دانست. د آسیس در سه گانه ی خود به ویژه این کتاب به خوبی آرزوی اروپایی شدن آمریکای لاتین را به تصویر کشیده است.
ماشادو در آثار خود لحن و زبانی مختص به خود ابداع کرده است. او با لحنی جدی مهم ترین مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود را با مخاطب به اشتراک می کذارد و در عین حال با او شوخی می کند و روایتی شیطنت آمیز را بیان می کند.
درباره نویسنده کتاب کینکاس بوربا
ژواکیم ماریا ماشادو د آسیس (زاده ۲۱ ژوئن ۱۸۳۹ – درگذشته ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۸) که با نام ماشادو د آسیس شناخته شده است، نویسنده، شاعر، نمایشنامه نویس و نویسنده داستان کوتاه بود. او به عنوان بزرگترین نویسندهٔ ادبیات برزیل شناخته شده است، هر چند در زمان حیات به محبوبیت گسترده ای خارج از مرزهای برزیل دست نیافت. او به زبان های فرانسه، انگلیسی و آلمانی تسلط داشت و در اواخر عمر زبان یونانی را نیز آموخت. آثار وی تأثیر بسزایی در ادبیات برزیل در مدارس و دانشگاه ها در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم داشته است. از جمله تحسین کنندگان وی می توان ژوزه ساراماگو، کارلوس فوئنتس، وودی آلن، سوزان زونتاگ و هارولد بلوم را نام برد.
قسمتی از کتاب کینکاس بوربا
مرد بیمار چند لحظه به آن چهره ی تکیده و چشم های تب آلود خیره شد که نشان از مرزهای قلمرو مرگ داشتند، قلمرویی که او با گام هایی آرام اما قاطع به سوی آن می رفت. بعد، با لبخندی بی حال و گزنده: «هر چیزی که آن جا، در بیرون، می بینم، با چیزی که در درون خودم احساس می کنم مطابقت دارد. من دارم می میرم، روبیائوی عزیز… دست تکان نده، دارم می میرم. مگر مردن چه عیبی دارد که این جور به وحشت افتادی؟»
اصلاً چیزی به اسم مرگ وجود ندارد. تلاقی دو گستره یا گسترش دو قالب، ممکن است به سرکوب یکی از آن ها منجر شود، اما اگر دقیق تر بگوییم، چیزی به اسم مرگ وجود ندارد. هرچه هست حیات است، چون سرکوب یکی شرط لازم برای بقای دیگری است و انهدام گزندی به آن اصل عام مشترک نمی رساند. همین نکته ما را به خصلت صیانت کننده و سودمند جنگ می رساند. یک مزرعه ی سیب زمینی را در نظر بگیر با دو قبیله ی متخاصم. سیب زمینی فقط به مقداری است که یک قبیله را سیر کند و این ها وقتی سیر شدند می توانند از کوه بالا بروند و خودشان را به دامنه ی آن طرفی برسانند که سیب زمینی فراوان است. اما اگر این دو قبیله با صلح و صفا سیب زمینی این مزرعه را بین خودشان تقسیم کنند به هیچ کدامشان غذای کافی نمی رسد و آخر سر از گرسنگی می میرند. در این حالت، صلح انهدام است و جنگ صیانت. یکی از قبیله ها آن یکی را نابود می کند و غنیمت را برمی دارد. این که مردم بعد از پیروزی شادی می کنند و سرود می خوانند و غرامت می گیرند و از این جور کارها می کنند، به همین خاطر است. اگر ماهیت جنگ غیر از این بود، این جور تظاهرات پیش نمی آمد، چون انسان فقط چیزهایی را دوست دارد و براشان جشن می گیرد که به او لذتی می بخشند و سودی می رسانند، و کاملاً منطقی است که هیچکس کاری را که اسباب نابودی اش بشود تقدیس نمی کند. سهم مغلوب نفرت یا ترحم، سهم فاتح، سیب زمینی.
شناسنامه کتاب کینکاس بوربا
نویسنده: ماشادو د. آسیس
مترجم: عبدالله کوثری
ناشر: نی
تعداد صفحات: 445