درباره کتاب میرا
این رمان در آن زمان به اوراوی داستان میرا «Mortelle» خصوصیات و ویژگی زندگی اش و انسان هایی را بیان می کند که توسط دولت اصلاح شده اند.آن گاه که اصلاح شوی، «به تو یاد خواهند داد که هر وقت تنها شدی از ترس فریاد بکشی، یاد خواهند داد که مثل بدبخت ها به دیوار بچسبی، یاد خواهند داد که به پای رفقایت بیافتی و کمی گرمای بشری گدایی کنی. یادت خواهند داد که بخواهی دوستت بدارند، بخواهی قبولت داشته باشند، بخواهی شریکت باشند.مجبورت خواهند کرد که با دخترها بخوابی، با چاق ها، با لاغرها، با جوان ها، با پیرها. همه چیز را در سرت به هم می ریزندبرای اینکه مشمئز شوی، مخصوصاً برای اینکه از امیال شخصی ات بترسی، برای این که از چیزهای مورد علاقه ات استفراغت بگیرد.و بعد با زن های زشت خواهی رفت و از ترحم آن ها بهره مند خواهی شدو همچنین از لذت آن ها، برای آنها کار خواهی کرد و در میان شان خودت را قوی حس خواهی کرد و گله وار به دشت خواهی دوید، با دوستانت، با دوستان بیشمارت، و وقتی مردی را ببینید که تنها راه می رود کینه یی بس بزرگ در دل گروهی تان به وجود خواهد آمد و با پای گروهی تان آنقدر به صورت او خواهید زد که چیزی از صورتش باقی نماند و دیگر خنده اش را نبینید، چون او می خندیده است.» روزی راوی هم اصلاح می شود و همانند دیگران نقاب به چهره، بر همگان لبخند می زند. رفعت بی همتایی دست می یابد زیرا بالزاک دورنگر است.
خلاصه کتاب میرا
این کتاب یک پادآرمان شهر را به تصویر می کشد و افرادی تک و توک که سعی می کنند مقاومت کنند. . میرا را می توان داستانی علمی تخیلی دانست ولی در عین حال داستانی سوررئالیستی نیز به شمار می رود. داستان میرا در جامعه ای رخ می دهد که در آن ارزش ها، ضدارزش شده اند.
در این جامعه همه باید به هم لبخند بزنند و اگر کسی از این کار طفره برود او را جراحی می کنند. سپس نقابی بر چهره اش می گذارند که قابل برداشتن نیست و بعد از مدتی جذب صورتش می شود و به همان حال می ماند. در این جامعه زوج وجود ندارد، یعنی مفهوم زوجیت معنا ندارد و همه به صورت گروهی به تفریح می روند. جامعه بر فرد مقدم است و حقوق دیگر انسان ها محترم تر.
درباره نویسنده میرا
کریستوفر فرانک (5 دسامبر 1942 ، بیکنسفیلد ، باکینگامشایر ، انگلیس - 20 نوامبر 1993 ، پاریس ، فرانسه) یک نویسنده، فیلمنامه نویس و کارگردان فیلم فرانسوی متولد انگلیس بود. او برنده جایزه رنو در سال 1972 به دلیل رمان خود آمریكایی La Nuit شد كه اساس این فیلم را برای آندرژ زولاوسكی مهمترین چیز: عشق فراهم كرد. درب

درباره مترجم کتاب میرا
لیلی گلستان (تقوی شیرازی) (زادهٔ ۲۳ تیر ۱۳۲۳ - تهران) مترجم و نگارخانه دار ایرانی، و عضو کانون نویسندگان ایران است. وی دختر ابراهیم گلستان و فخری گلستان و خواهر کاوه گلستان است که با نعمت حقیقی ازدواج کرد و پس از ۶ سال از او جدا شد. حاصل آن ازدواج سه فرزند است: مانی، صنم، محمود.در تاریخ ۲۶ آبان ماه ۱۳۹۳ جایزه شوالیه ادب و هنر فرانسه (نخل آکادمیک) توسط سفیر دولت فرانسه در تهران به لیلی گلستان اهدا شد.در ۱۳۶۰ در گاراژ خانه اش کتاب فروشی گلستان را دایر کرد. این کتاب فروشی به زودی معروف شد و نویسندگان و شعرایی نظیر احمد شاملو، محمد زهری، احمد محمود، علی اکبر سعیدی سیرجانی، عبدالحسین نوایی و بسیاری دیگر مرتب به آن جا می رفتند.نگارخانهٔ گلستان هنوز دایر است و جزو نگارخانه های سرشناس ایران محسوب می شود.پس از مرگ برادرش کاوه گلستان در عراق، لیلی به همراه تنی چند از دوستان کاوه بنیاد کاوه گلستان را تأسیس کرد و جایزهٔ کاوه گلستان به دبیری او هر سال به عکس های خبری برگزیده شده توسط هیئت داوران بنیاد اهدا می شود.
قسمتی از کتاب میرا
لابد دارند از اولین ملاقات شان حرف می زنند، ویا از اولین شبشان. بدون شک دارند از یک اولین حرف می زنند، چون دارد به آخرینش نزدیک می شود.
دوست داشتنِ خوبی های دیگری دلیل عشق نیست، بلکه دوست داشتنِ عیب های دیگری بزرگ ترین دلیل عشق است.
نمیدانم چه قدر وقت لازم است تا دیگران دردی را که در زیر نقاب خندان من وجود دارد کشف کنند.
هنوز در چشم هایش پرتوی از بدبختی دارد که جرئیاتش را فراموش کرده ولی سنگینی بارش را حفظ کرده است… چون دیگر آینده یی ندارد، از گذشته حرف می زند. وقتی خیلی دویده باشیم و نفسمان بند آمده باشد، برمی گردیم و راهی را که دویده ایم انداره می گیریم…
به تو یاد خواهند داد که هر وقت تنها شدی از ترس فریاد بکشی، یاد خواهند داد که مثل بدبخت ها به دیوار بچسبی، یاد خواهند داد که به پای رفقایت بیافتی و کمی گرمای بشری گدایی کنی. یادت خواهند داد که بخواهی دوستت بدارند، بخواهی قبولت داشته باشند، بخواهی شریکت باشند. مجبورت خواهند کرد که با دخترها بخوابی، با چاق ها، با لاغرها، با جوان ها، با پیرها. همه چیز را در سرت به هم می ریزند، برای اینکه مشمئز شوی، مخصوصاً برای اینکه از امیال شخصی ات بترسی، برای این که از چیزهای مورد علاقه ات استفراغت بگیرد. و بعد با زن های زشت خواهی رفت و از ترحم آن ها بهره مند خواهی شد و همچنین از لذت آن ها، برای آنها کار خواهی کرد و در میان شان خودت را قوی حس خواهی کرد، و گله وار به دشت خواهی دوید، با دوستانت، با دوستان بیشمارت، و وقتی مردی را ببینید که تنها راه می رود ، کینه یی بس بزرگ در دل گروهی تان به وجود خواهد آمد و با پای گروهی تان آنقدر به صورت او خواهید زد که چیزی از صورتش باقی نماند و دیگر خنده اش را نبینید، چون او می خندیده است…
همه با او حرف می زنند به جر من. او با همه حرف می زند به جز من…
من شما را دوست دارم. من باید شما را دوست بدارم؛ پس شما را دوست دارم. شما انسان هستید پس من شما را دوست دارم. من همه انسان ها را – هرطور که باشند – دوست دارم. من هرگز انتخاب نمی کنم. دانشمند و عمله هردو برای من یکسان اند. چون هردو نفس می کشند، پس با هم برابرند. چون آدمها نفس می کشند، پس به هم شبیه اند و چون شبیه اند پس ارزش دارند. انسان ارزش ندارد مگر با عشق به دیگران. انسان بدون عشق وجود ندارد. من باید به شما کمک کنم؛ پس می خوام کمکتان کنم…
ندیدن برایشان ناراحت کننده نیست بلکه دیده نشدن برایشانن تحمل ناپذیر است.
شناسنامه کتاب میرا
- نویسنده: کریستوفر فرانک
- ترجمه: لیلی گلستان
- انتشارات: بازتاب نگار
- تعداد صفحات: ۹۶
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد
مشخصات کتاب صوتی میرا
- گوینده: مرتضی حسنلو
- مدت:110 دقیقه
معرفی کتاب فرهنگ فشرده لغات چینی به انگلیسی برای عشاق اثر گوئو شیائولو










































