ساعدنیوز
درباره ما
ساعدنیوز
ساعدنیوز

معرفی رمان موزه معصومیت اثر اورهان پاموک

  سه شنبه، 21 اردیبهشت 1400   زمان مطالعه 9 دقیقه
معرفی رمان موزه معصومیت اثر اورهان پاموک
اورهان پاموک نویسنده معاصر ترک و برنده جایزه نوبل ادبیات در سال ۲۰۰۶ است که کتاب‌های بسیار زیبا و ارزشمندی را به نگارش درآورده است. کتاب‌های پاموک به بیش از ۶۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده‌اند. کتاب موزه معصومیت او درباره عشق، روابط بین انسان‌ها، انتقاد از قشر مرفه جامعه و شکستن تابوهای سنتی جامعه ترکیه در گذر از تفکرات سنتی به سمت مدرنیته است.

درباره کتاب موزه معصومیت

موزه معصومیت (The Museum of Innocence) اساسی ترین رمان پاموک در ده سال اخیر شناخته می شود. موزه معصومیت کتابی است که پاموک بعد از دریافت جایزه نوبل ادبیات به نوشتن آن مشغول شد و برای نوشتن آن چهار سال زمان گذاشت. موزه معصومیت هم عنوان کتاب پاموک است و هم نام موزه ای در شهر استانبول که براساس داستان این کتاب ساخته شده است.

موزه معصومیت روایت عشق کمال و فوزون است که اورهان پاموک این عشق وسواس گونه را به بهترین شکل ممکن روایت کرده است. روایت پاموک در واقعا شبیه به یک تحقیق گسترده درباره ی میل و شیقتگی است. او در این کتاب تقابل دیدگاه سنتی شرق با فرهنگ غرب را نشان می دهد.

پاموک درباره ی رمان موزه معصومیت می گوید:« هنگامی که می گوییم «رمان عاشقانه»؛ همه فکر می کنند با رمانی طرفند که می گوید: آه چه داستان شیرینی، چه شیرین به دام عشق افتاد، چه رمانتیک... اما نه! از رمانتیک بازی در کتاب من خبری نیست. من از عشق بت نساخته ام. قهرمان داستان من در ابتدای داستان بی رحم و حتی خیلی جاها خودخواه است. در آن جا است که خوانندگان انتقاد شدید مرا از قشر مرفه ترک می بینند.»

سبک خودبازگردانی (Reflective Writing) درنوشتن رمان موزه معصومیت به کار رفته است. خودبازگردانی به این معنا که اورهان پاموک،نویسنده، هم در کتاب نقش دارد و خواننده در طول خوانش داستان به این امر آگاه است.

موزه معصومیت به روایت فارسی

به همان اندازه که نثر موزه ی معصومیت لطیف است، ترجمه ی آن کاریست دشوار. «علی شاهری»، «گلی غبرائی» و «مریم طباطبایی ها» کتاب موزه معصومیت را به فارسی ترجمه کرده اند. انتخاب بهترین ترجمه از بین این ترجمه ها کار سختی است.

«طباطبایی ها» به زبان انگلیسی و ترکی استانبولی مسلط است و تاکنون حدود ده تا رمان از او منتشر شده است. موزه معصومیت و «خانه سکوت» کتاب هایی از اورهان پاموک هستند که او ترجمه کرده است. جدیدترین کتابی که از او منتشر شده؛ «سه دختر حوا» نوشته ی الیف شافاک است.

«مریم طباطبایی ها» درباره ی ترجمه می گوید:« به نظر من ترجمه هر شخصي منحصر به خودش است. البته منظورم مفاهيم كلي و ساختار و بدنه و لحن يك كتاب و نويسنده نيست. خير. چون ساختار و بدنه هر كتابي تنها و تنها به پديد آورنده آن بر مي گردد و بس. منظورم من سبك استفاده از كلمات، انتخاب بهترين گزينه از ميان معاني موجود براي يك كلمه يا يك جمله و طرز استفاده از آرايه ها و فنون زيبايي كلام است. اصولا ترجمه كاري نيست كه شما بخواهيد آن را از روي دست كسي الگوبرداري كنيد. اما نمي شود كتمان كرد كه روش هاي خوبي هم براي دستيابي به تجربيات لازم وجود دارد كه بزرگان در آنها پيشكسوت هستند و مي شود آنها را ياد گرفت.»

«مریم طباطبایی ها» تمرکزش را روی ادبیات ترکیه گذاشته است. او علت این انتخاب را شباهت ادبیات ترکیه با ادبیات فارسی می داند. «طباطبایی ها» در مصاحبه ای می گوید:« راستش ادبیات ترکیه شباهت های فرهنگی و ساختاری زیادی با ادبیات ما دارد. به واسطه ی دین مشترک ما از لحاظ عقیدتی هم تا حدودی به هم نزدیک هستیم، و این نزدیک بودن ها باعث می شود که ادبیات ترکیه برای خواننده ی ایرانی ملموس تر باشد و همذات پنداری بیشتری بتواند با آن برقرار کند.»

خلاصه داستان کتاب موزه معصومیت

اﯾﻦ داﺳﺘﺎن از زﺑﺎن ﮐﻤﺎل، ﻓﺮزﻧﺪ ﺳﯽ ﺳﺎﻟﻪ ی ﺧﺎﻧﺪان ﺑﺎ اﺻﻞ و ﻧﺴﺐ ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ رواﯾﺖ ﻣﯽﺷﻮد. کمال در ابتدای رمان با دختری اشراف زاده به نام سیبل نامزد کرده است. کتاب قصه ی ﮐﻤﺎل را در ﻓﺮاز و ﻧﺸﯿﺐ ﻫﺎي رواﺑﻂ ﺧﺎﻧﻮادﮔﯽ و ﻋﺎﻃﻔﯽاش دﻧﺒﺎل ﻣﯽکند.

ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﻣﻼﻗﺎت اورﻫﺎن ﭘﺎﻣﻮك و ﮐﻤﺎل ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ در ﮐﺎﻓﻪاي واﻗﻊ در ﻣﺤﻠﻪ ﺑﯿﻮﮔﻠﻮ، اﺳﺘﺎﻧﺒﻮل اﺗﻔﺎق ﻣﯽاﻓﺘﺎد، ﺟﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﮐﻤﺎل ﺑﺮاي ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺑﺎر ﺷﺮح زﻧﺪﮔﯽاش را ﺑﻪ ﺻﻮرت ﺧﻼﺻﻪ ﺑﺮاي ﭘﺎﻣﻮك ﺑﺎزﮔﻮ ﻣﯽﮐﻨﺪ. اﻣﺎ دوﺳﺘﯽ ﻧﻮﯾﺴﻨﺪه و ﺷﺨﺼﯿﺖ اﺻﻠﯽ داﺳﺘﺎن زﻣﺎﻧﯽ ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﭘﺎﻣﻮك ﻣﺼﻤﻢ ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ اﯾﻦ اﺛﺮ ﻣﯽشود، ﻃﻮري ﮐﻪ پاموک عصرهای زیادی را ﮐﻨﺎر ﺗﺨﺖ ﮐﻤﺎل ﺑﻪ ﻧﻮﺷﺘﻦ ﻣﯽﭘﺮداﺧﺖ.

اورﻫﺎن ﭘﺎﻣﻮك ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺑﻪ ﮐﻤﺎل در ساختن ﻣﻮزه ﻣﻌﺼﻮﻣﯿﺖ ﮐﻤﮏ ﮐﺮد. ﮐﻤﺎل ﺑﺎﺳﻤﺎﭼﯽ، ﻣﺤﻞ زﻧﺪﮔﯽ ﻋﺸﻖ ﻫﻤﯿﺸﮕﯽاش، ﻓﻮزون، را ﭘﺲ از ﻣﺮگ او ﺧﺮﯾﺪاري ﮐﺮد، و آن را ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﻣﻮزه اي دﯾﺪﻧﯽ و ﺳﺮﺷﺎر از ﯾﺎدﮔﺎري ﻫﺎي ﻋﺸﻘﺶ ﮐﺮد. ﮐﻤﺎل ﺑﺎ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﯾﺶ درآوردن اﺷﯿﺎﯾﯽ ﮐﻪ روزي ﺑﻪ دﺳﺖ ﻓﻮزون ﻟﻤﺲ شده اند، اﻣﯿﺪوار ﺑﻮد ﺧﻠﻮص ﻋﺸﻘﺶ را ﺑﻪ همه ی خوانندگان و بازدیدکنندگان موزه ﻧﺸﺎن دﻫﺪ.

درباره نویسنده کتاب موزه معصومیت

اورهان پاموک، اولین نویسنده ی متولد استانبول است که موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است. به دنیا آمدن در استانبول، باعث شده است که محل وقوع بیشتر داستان های پاموک شهر استانبول باشد. پاموک، برخلاف علاقه اش، تحصیلاتش را در رشته ی معماری کامل کرد. دانش معماری پاموک باعث شده است، در وصف مکان ها در داستان هایش بی نظیر باشد.

او در کتاب موزه معصومیت، آپارتمان مادرش را این طور توصیف می کند: « مادر این آپارتمان را حدود بیست سال پیش هم برای پس انداز کردن پولش و هم به خاطر داشتن جایی برای استراحت خریده بود. اما در مدت کمی به این نتیجه رسید که این آپارتمان از مد افتاده و در نهایت جایی شد برای قرار دادن وسایل به درد نخور و به قول خودش قدیمی.

بچه تر که بودم آرامش این آپارتمان و بازی در سایه ی درختان حیاطش را خیلی دوست داشتم. نام این آپارتمان هم در نوع خودش خاص بود. حوالی سال 1934 بود که به دستور آتاتورک همه ی ملت ترکیه می بایست نام خانوادگی داشته باشند، و از همان موقع بود که ساختمان های زیادی با نام های خانوادگی ساخته شدند.»

نثر ساده و لطیف پاموک، داستان هایش را بسیار جذاب می کند. او تا امروز هفده رمان نوشته است، و از این هفده رمان، رمان «استانبول» او اتوبیوگرافی است. لیلی گلستان، در سخنرانی اش هنگام برگزاری مراسم بزرگداشت پاموک می گوید: « من استانبول را با پاموک شناختم.» او می گوید:« تا قبل از خواندن کتاب «استانبول» پاموک، چندین سفر به شهر استانبول کرده بودم اما شهر استانبول را بعد از خواندن کتاب «استانبول» با پوست و استخوان احساس کردم.»

رمان های پاموک تاکنون به بیش از 50 زبان دنیا ترجمه شده اند. نثر پاموک آن قدر عمیق و تاثیرگذار است که عده ای از خوانندگان نثر او را مشابه نثر «گابریل گارسیا مارکز» می دانند. پاموک چنان اثر مهمی در ادبیات ترکیه داشته است، که خوانندگان معتقدند اگر «جویس» نویسنده ی دوبلین است و «بورخس» آرژانتین را به تصویر کشیده است، پاموک بی تردید با رمان هایش استانبول را جاودانه ساخته است.

قسمتی از کتاب موزه معصومیت

گوشه ای از کاغذ دیواری روی دیوار سمت چپ خانه را بریدم و برداشتم. گوشه ای از اتاق، لباس پاره شده عروسک فسون روی زمین افتاده بود، آن را نیز بر داشتم. هر چیزی را که فکر می کردم می توانم از فسون برای خودم خاطره ساز کنم، پیدا کردم و در جیبم گذاشتم.

ساعت حدود پنج بود که من هنوز در رختخواب دراز کشیده بودم. یادم آمد که مادر بزرگم بعد از فوت پدربزرگ برای خاطراتش را فراموش کند اتاقش را عوض کرده بود. تمام اراده ام را به کار گرفتم تا به خود بقبولانم که باید برای فرار از خاطراتم از این اتاق و این اشیای قدیمی دل بکنم. چیزی درونم ندا میداد که کاملاً برعکس عمل کنم و بیشتر به سمت اشیا کشیده شوم. یا من نسبت به مادربزرگم خیلی ضعیف بودم یا اینکه این اشیا تسلی خاطری برای من بود و نمی توانستم از آن ها دل بکنم.

اشیا مثل دارویی بودند که نگاه کردنشان دردم را کم می کرد و تا از آن ها دور میشدم بیماری دوباره اوج می گرفت. این تضاد انگار یک جاهایی به من جسارت می داد، اینکه به زودی به زندگی عادی هم بر می گردم و می تواند سیبل را از صمیم قلب دوست بدارم. تمام این ها را با شادی و غم پیش خودم مرور می کردم. اما تمام این قول ها و حرف ها و حدیث ها تنها یک روز و یا حتی چند ساعت بیشتر طول نمی کشید. انگار حالا این اشیا بودند که مرا بازی می دادند و آن ها بودند که حالم را تعریف می کردند.

وقت هایی که من نبودم فسون سیگارش را تا انتها می کشید. حتی گاهی از ته سیگارها می فهمیدم که شرایط در خانه چندان مناسب نبوده. سیگار کشیدنش به احساسات او در آن روز خاص برمیگشت. شب هایی که من در آنجا بودم ویا شب هایی که آرام بود، سیگار را تقریباً نیمه رها می کرد. اما با تمام این ها گویی فسون به هر ته سیگارش روحی جدید می داد. ته سیگارها را در آپارتمان مرحمت از جیبم بیرون می آوردم و با دقت نگاه می کردم و هر کدام را جداگانه ارزش گذاری می کردم. گاهی حس می کردم بعضی از آن ها به چیزی اشاره دارند؛ یک اخطار و یا یک خبر خوش. آن هایی که در موزه می گردند، می دانند که اینجا حدود ۴۲۱۳ ته سیگار وجود دارد که با صبر و حوصله زیر هرکدام تاریخی نوشته ام. هر سیگار حسی دارد که فسون هنگام روشن کردن اش به آن القا کرده است. مثل سیگارهایی که در روز شنیدن خبر فیلمبرداری فیلم «زندگی های از هم گسسته» روشن کرده بود؛ که پر از کینه و نفرت و خشم بود. این ته سیگارهای له شده نشان می دهد که افزون همه آرزوهای کوچک و بزرگش را نقش بر آب می دید. آن سیگارهایی که بهتر خاموش شده بودند و له نشده بودند، نشان می دهد که افسون آن روز حال بهتری داشته.

شناسنامه کتاب موزه معصومیت

نویسنده: اورهان پاموک

مترجم: مریم طباطبایی ها

ناشر: پوینده

تعداد صفحات:514


دیدگاه ها


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
فال قهوه با نشان روز سه شنبه 18 دی ماه 1403/ خیر و نعمت بیش از حد در راه است (1 نظر) از پرده سینما تا مجمع عمومی حزب موتلفه؛ حسام نواب صفوی کجای ماجراست؟+عکس (1 نظر) بازیگوشی پسر ایلان ماسک و واکنش جالب ترامپ؛ یه ای کاش می‌تونستم یه نیشگون ازت بگیرمِ خاصی توی نگاه ترامپ هست+ویدیو (1 نظر) فال قهوه با نشان روز یکشنبه 16 دی ماه 1403/ خبرهای خوشی که مدتها منتظرش بودید به شما می رسد (1 نظر) علی لاریجانی به دولت پزشکیان پشت کرد؟ (1 نظر) مدیران دولتی به شعور ملت توهین نکنند! / چرا دلار گران شد؟ (1 نظر) (ویدئو)شوکه شدن بهرنگ علوی از دیدن وضعیت داغون ماشینش در شب!/ شکستن این طلسم بستگی به خودت داره، نیمه شب منتظرتم! (1 نظر) آیت الله علم‌الهدی: جوانان پای اسلام و انقلاب نمی‌ایستند اگر ... (1 نظر) پشت پرده رویداد تلخ دیپلماتیک در لبنان: آن چمدان ها چرا باز شد؟ (1 نظر) پشت پرده شکست عشقی جولانی؛ رهبر 43 ساله تحریرالشام تا حالا چندبار ازدواج کرده؟ (1 نظر) جشن پرشکوه سال نو میلادی در کشور های مختلف/ بازیگران ایرانی و خارجی در تب و تاب سال 2025 بغض مهران مدیری با اشعار عاشقانه و ناب "نیما یوشیج" اشک به چشمانتان می آورد / خشک آمد کشتگاه من... کویر گردی برونا بیانکاردی، همسر نیمار، و ژست گرفتنش کنار شتر/چه خوراکی های خوشمزه ای چیدن رو میز فعال سیاسی اصولگرا: جلیلی باید از سرنوشت تلخ قالیباف درس بگیرد؟! مهران مدیری: مردم دارن همدیگرو تیکه تیکه می کنند / معلومات روابط اجتماعی را اصلاح می کند و به زندگی سالم دست پیدا می کنید+ ویدئو
تیتر امروز   
درآمد نجومی رونالدو در عربستان بازهم خبرساز شد/ ابرستاره جهان بالاتر از نیمار و بنزما
تجدید خاطرات لیونل مسی با بچه محل های قدیمی/ تعطیلات لذتبخش ابرستاره جهان در آرژانتین+عکس
جنایت باورنکردنی در شمال کشور، فقط بر سر پاکت عروسی
واکنش جنجالی نمایندگان به ادعای آیت الله علم الهدی درباره استخدام جاسوس از مجلس شورای اسلامی!
پشت پرده کشف جسد یک زن در فردیس کرج چه بود؟
سرانجام تلخ و ناگوار دوست پسر بازی یک مادر میانسال!
از ارزهای دیجیتال چه خبر؟ | قیمت بیت کوین، اتریوم و ارزهای پرطرفدار امروز سه‌شنبه 18 دی 1403 + جدول
از بوکسور عاشق تا قصاب کرمانشاهی؛ کسانی که بخاطر غلامرضا تختی خودشان را کُشتند!
از بازار چه خبر؟ | قیمت خودروهای خارجی و وارداتی امروز سه‌شنبه 18 دی 1403
از بازار چه خبر؟ | قیمت خودروهای داخلی و مونتاژی، امروز سه‌شنبه 18 دی 1403
پالس مثبت ترامپ به چین: می توانیم با هم کنار بیاییم!
زمین لرزه‌ ساعاتی پیش دهرم فارس را لرزاند / اولین تصاویر از خسارت زلزله؛ کمک رسانی به مناطق زلزله زده ادامه دارد
شایعه یا واقعیت؟ شگفتی در پرسپولیس / سرنوشت صندلی خالی گاریدو به زودی مشخص می شود
از بازار چه خبر؟ | قیمت سکه و طلا امروز سه‌شنبه 18 دی 1403 + جدول
از بازار چه خبر؟ | قیمت دلار و یورو امروز سه‌شنبه 18 دی 1403 + جدول
منتخب روز   
مهم‌ترین عناوین ورزشی سه‌شنبه 18 دی 1403 در یک نگاه! / استقلال هنوز هم به دنبال علی کریمی (ویدئو) به نام خدا، متخصص قلب هستم/ شیرین زبونی‌های هلیا، دختر طلای سریال «سوجان» اطلاعیه پلیس راهور: بارش برف در جاده‌های 8 استان با کاهش دید و لغزندگی سطح جاده‌ها / رانندگان احتیاط کنید شاخص آلودگی هوا امروز سه شنبه 18 دی تهران، تبریز، اصفهان، مشهد و اهواز + وضعیت آب و هوای کلان شهرها خلاقیت خاص و باورنکردنی هنرمند ایرانی در محله‌های قدیمی شیراز غوغا به پا کرد خر واقعی شرک مرد؛ پایان یک عصر برای دانکی محبوب و خاطرات شرک+ عکس با کودکی که از جمع فراریه چه میکنین؟ به زور مجبورش میکنین که با بقیه ارتباط برقرار کنه؟ معماری خیره‌کننده تبریز و آذربایجان؛ آناهیتا درگاهی شیفته این بنای باشکوه و بی‌نظیر شد+ عکس انتقاد تند و تیز ویدا جوان از منتقدین و رسانه‌های رشوه‌گیر و بی‌وجدان/ چاه بر سر راهتون می‌کنید! (ویدئو) محمدرضا شریفی‌نیا و آیفون 16 جنجالی؛ ماجرای جایزه عجیب چیست؟ تصویرسازی میهمانی مجلل شاه هخامنشی براساس کتیبه ها و حکاکی ها/ چه غذاهایی! عجب چیدمانی! (ویدئو) کامنت احساسی نعیمه نظام‌دوست برای جدیدترین موزیک ویدئوی جذاب عمو پورنگ+ عکس
آخرین ویدیو ها