به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، یکی از شایع ترین مشکلات در بین خانواده ها، روش دستور دادن به کودک است به طوری که کودک آن را به خوبی درک کرده واجرا کند.دستورهایی که معمولاً موثر واقع نمی شود دارای یکی از خصوصیات زیر است:
دستورهای زنجیره ای: دستورهایی هستند که پشت سر هم به کودک داده می شود و کودک توانایی به خاطر سپردن همه آن ها را ندارد. بنابراین برخی از آن ها را فراموش کرده و انجام نمی دهد مانند لباست را بپوش، دندان هایت را مسواک بزن، موهایت را شانه کن، بعد بیا صبحانه بخور.بهتر است این دستورها را به بخش های کوچک تر تقسیم کرده و هر کدام را به تنهایی از کودک درخواست کرد.
دستورهای مبهم: دستورهایی هستند که برای کودک واضح و روشن نیستند و به خوبی نمی توانند منظور گوینده را منتقل کنند. به عنوان مثال هنگامی که ما انتظار داریم بچه ها بدون درگیری و خشونت با هم بازی کنند و دعوا نکنند ولی فقط به آن ها بگوییم: «بچه هاي خوبي باشيد».کودک ممکن است نداند از او چه خواسته شده است و باید چه کار کند که از نظر والدین بچه خوبی باشد؟ این دستورها مبهم هستند، بنابراین بهتر است به صورت مشخص و اختصاصی به آن ها بگوییم: «با اسباب بازی هايتان با هم و به آرامي بازی كنيد».
دستورهای پرسشی: در این گونه دستورها از کودک سوال می شود که آیا دوست دارد که این کار را انجام دهد؟ مثلاً، «آيا دوست داری كه اتاقت را تميز كنی؟» که ممکن است یک کودک لجباز به راحتی بگوید: «نه دوست ندارم». در این گونه دستورها ما به بچه حق انتخاب می دهیم. پس دور از انتظار نیست که او آن را انجام ندهد.
دستورهایی که به دنبالش دلیل و منطق آورده می شود
مانند «زود باش اتاقت را مرتب كن چون امشب مهمان داريم و از اين كه خانه نامرتب باشد نگران و عصبانی مي شوم.» در این مثال ممکن است کودک دستور اصلی را فراموش کند، بنابراین بهتر است که دستور به این شکل باشد: «امشب مهمان داريم و خانه نامرتب من را نگران و عصباني مي كند پس لطفاً هر چه سريع تر وسايلت را جمع كن.» یعنی ابتدا توضیح داده بعد دستور مورد نظر گفته شود.
روش های صحیح دستور دادن به کودک :
۱ – چگونه به کودکان دستور دهیم ؟ دستور را روشن و واضح بیان کنید : اگر به فرزندتان بگویید پسر خوبی باش ، یا کار بد نکن ، چه مفهومی دارد ؟ این دستورها ، مبهم است . باید منظورتان را کوتاه و جزء به جزء بیان کنید ؛ برای مثال ، در مهمانی چیزی خواستی ، اجازه بگیر ؛ یا روی مبل ها راه نرو .
۲ – دستور باید کوتاه باشد . هر چه شمار کلمات کمتر و جمله کوتاه تر باشد ، امکان اجرای آن بیشتر است . برای مثال ، اگر بگوییم عزیزم ؛ مسواک ؛ یا مامان ؛ چاقو ، مطمئن باشید که کودک ، مفهوم آن ها را می فهمد .
۴- در دستورها ، اسم کودک را صدا نرنید . چون تمرکز روی رفتار است و نه روی اشخاص . پس سعی کنید در دستورها ، جمله را با عزیزم ، پسرم ، دخترم شروع کنید تا اسمش را نیاورید . برای مثال ، بگویید : عزیزم ، مسواکت . اگر با فریاد بگویید : مرررریم… کودک زیر سوال می رود و اصلا متوجه نمی شود که برای چه کاری توبیخ می شود .
۵ – در دستور ، ابتدا کار مثبت او را زیر ذره بین ببرید ، و او را تشویق کنید . سپس در انتها خواسته تان را بگویید . این جور ، احتمال اجرا خیلی بیشتر می شود .
مثال : تو که دختر خوبی هستی و مشق هایت را به موقع نوشته ای ، حالا وسایلت را هم جمع کن . درست است که مرتب بودن کودکان خیلی مهم است اما اگر درست بیان نکنیم ، خواسته مان اجرا نمی شود ، اما اگر بگوییم : هر وقت مشق هایت را می نویسی ، بعدش وسایلت اینجا ریخته ، کودک منظور ما را متوجه نمی شود .
۶ – در مواقعی که می دانید کودک مثلا به علت خستگی زیاد ، فرمان شما را اجرا نخواهد کرد ، هرگز خواسته تان را به زبان نیاورید و آگاهانه بی توجهی کنید . برای دستورهایتان صبور باشید ؛ زیرا اگر از کوره در بروید ، به هدف مورد نظرتان نمی رسید .
در دستورهایی که می دهیم ، باید عزت نفس ، اعتماد به نفس ، خلاقیت و مسئولیت پذیری کودک حفظ و تقویت شود .
روش های صحیح دستور دادن به کودکان از اصول فرزندپروری صحیح است
لازمه فرزند پروری ، داشتن صبر و حوصله و تحمل و احترام به فرزندان است .
باید از خود بپرسیم چگونه دستور دهیم که خدشه ای به روان و شخصیت کودک وارد نشود . وقتی به کودک خود دستور می دهید ، مراقب باشید که خلاقیت کودک ، استعداد کودک و اعتماد به نفس او تخریب نشود و نشان دهید که او را دوست دارید .
اگر به کودک فشار تربیتی وارد کنید ، تعادل روانی او به هم می خورد ، یا گوشه گیر می شود و دست به کاری نمی زند ، یا بی خیال همه چیز می شود و ممکن است در این موقع با مقوله ی لجبازی در کودکان مواجه شوید که پیشتر در این باره با شما صحبت کرده ایم .
باید نبایدهای دستور دادن چیست ؟
در دستوردادن ، از فعل های معکوس استفاده نکنید . مثال ، وقتی بچه کار خطایی می کند ، نگویید : آفرین ، آفرین ؛ زیرا بچه دچار دوگانگی می شود .
دیگه نبینم : وقتی بچه مشغول کار بدی است ، به او نگویید : دیگر نبینم به آن ( چاقو ) دست بزنی . با این حرف ، کودک فکر می کند که شما می گویید وقتی حواس من نیست ، به چاقو دست بزن . پس برای او توضیح دهید که چاقو خطرناک است و اجازه بده من برای تو پوست میوه را بگیرم .
– موقع دستور دادن ، او را تحقیر و سرزنش نکنید . برای مثال ، نگویید :
تو شلخته ای و اتاقت همیشه ریخته است ؛ برو جمعش کن . بلکه بدون تحقیر و توهین ، خواسته تان را به روش های ذکر شده بیان کنید . وقتی به بچه برچسب می زنید ، کودک در دل می گوید : من که شلخته هستم ؛ پس چرا باید اتاقم را جمع کنم .
– موقع دستور دادن ، کودک را نترسانید ؛ چون ممکن است کودک در آن لحظه دستور را اجرا کند ؛ ولی آن ترس همیشه دز ذهنش می ماند و آن دو موضوع را در ذهنش به هم مرتبط می کند . برای مثال ، نگویید : اگر غذایت را نخوری ، کوچولو می شوی . در این صورت ، کودک از غذا لذتی نمی برد و آن را از روی ترس می خورد .
– برای اجرای دستور ، به کودک رشوه ندهید .
اگر رشوه بدهید ، کودک یاد می گیرد که همیشه قبل از انجام کاری ، تقاضای پاداش کند . شما باید وقتی کودک ، دستوری را به رفتار تبدیل کرد ، برای مثال ، ۵ روز متوالی مسواک زد ، به او جایزه بدهید .
– یک دستور را بارها تکرار نکنید . کودک یاد می گیرد که مامان ، دستور را باز هم تکرار می کند ؛ پس دفعات اول لازم نیست دستور را اجرا کنم .
اگر خواسته تان را در زمان مناسب مطرح کنید ، نیازی نیست بارها آن را تکرار کنید .
پس برای کلام و دستورهایتان ارزش قائل شوید و بارها آن را تکرار نکنید .
برای مثال ، پشت سر هم به کودک نگویید : جیش داری ؟ دستشویی برو ؛ بلکه حدود دو یا سه ساعت یکبار را تا دستشویی همراهی کنید .
۳نکته در دستور دادن و پاسخ به سوال چگونه به کودک دستور دهیم
وقتی به کودک دستور می دهید ، مراقب باشید که اعتماد به نفس او تخریب نشود . برای این کار باید :
الف . به کودک بفهمانید که دوستش دارید . برای مثال ، کودک را در آغوش بگیرید که بفهمد دوستش دارید ؛ یا هم قد او شوید با صدای ملایم و آرام با او صحبت کنید و سپس خواسته تان را بگویید .
ب . او را سرزنش نکنید . مثلا نگویید همیشه اتاقت نامرتبه ! برو جمعش کن .
ج . خواسته تان متناسب با توانایی کودکتان باشد . اگر خواسته تان طوری باشد که کودک توانایی انجام آن را نداشته باشد ، و کودک نتواند آن را انجام دهد ، اعتماد به نفس کودک کم می شود و به خود می گوید : من از عهده هیچ کاری بر نمی آیم .
«من که بهت گفته بودم»
یکی از بدترین و آسیب زننده ترین حرفها این است که بگویید «من که بهت گفته بودم».این حرف را به هیچ کس نگویید به خصوص فرزندتان.وقتی به کسی میگویید من که گفته بودم یعنی:
۱-تو نمیفهمی
۲-من از تو بیشتر میفهمم
۳-از این به بعد به حرف من گوش کن
۴-حق اشتباه نداری
۵-خوشحالم به حرف من رسیدی
۶-و حقت است که به دردسر بیفتی
که موارد بالا به مرور فرد را دچار احساس گناه و خشم فروخورده میکندک.
این در حالی است که پیام ما باید این باشد:
همه اشتباه میکنند هر اتفاقی بیفتد من در کنار توام کمک خواهم کرد نگران نباش‚شکست و اشتباه معنی اش آن نیست که تو نمیفهمی یا انسان بدی هستی.