به گزارش سایت خبری ساعد نیوز و به نقل از بهداشت نیوز،سرطان یعنی رشد، تکثیر و گاهی انتشار غیر طبیعی سلول های بدن، جسم انسان از میلیون ها سلول تشکیل شده است که در کنار هم، بافت هایی مانند ماهیچه، استخوان و پوست را می سازند. اغلب سلول های طبیعی بدن در پاسخ به تحریکاتی که از داخل و خارج بدن به آنها وارد می شود، رشد و تولید مثل می کنند و در نهایت می میرند. اگر این فرآیند در مسیر تعادل و صحیح خود اتفاق بیفتد، بدن سالم می ماند و عملکرد طبیعی خود را حفظ می کند.. شکل سلول های ظاهری و نیز عملکرد سلول های سرطانی شده با سلول های طبیعی تفاوت دارد. جهش یا تغییر ایجاد شده در دی ان ای یا ماده ژنتیکی سلول اتفاق می افتد. وقتی دی ان ای یک سلول تغییر می کند، آن سلول با سلول های کنار خود تفاوت می یابد و دیگر کار سلول های طبیعی بدن را انجام نمی دهد. اغلب سرطان ها به سه دسته تقسیم می شوند:
کارسینوم
شامل سرطان های می شود که از سلول هایی که سازنده پوست هستند( مثل سرطان پوست) ویا لایه داخلی اعضا را می پوشاند(مثل سرطان ریه) و یا سازنده غدد هستند (مثل سرطان پستان) منشا می گیرد.
سارکوم
این دسته سرطان هایی هستند که از بافت همبند مثل غضروف، استخوان و ماهیچه منشا می گیرند. از این رو سرطان های استخوان یا ماهیچه را در هر نقطه از بدن سارکوم می گویند.
لوسمی و لنفوم ها
شامل سرطان هایی هستند که از سلول های تشکیل دهنده خون و سلول های ایمنی منشاء می گیرد. سرطان خون یا لوسمی حدود 8 درصد کل سرطان های جمعیت انسانی را شامل و به عنوان پنجمین سرطان شایع در جهان شناخته می شوند. سرطان های بافت های خونساز بدن، شامل مغز استخوان و دستگاه لنفاوی، توسط سلول های سفید خون و لنف به وجود میایند.
سرطان خون براساس طیف، شدت و سرعت پیشرفت روند بیماری به دو دسته حاد و مزمن تعریف می شود
لوسمی حاد، رشد سریع همراه با تعداد زیادی گلبول های سفید نارس است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن بسیار کوتاه است.
لوسمی مزمن، رشد آهسته همراه با تعداد بیشتری سلول های سرطانی بالغ است و مدت فاصله زمانی بین شروع بیماری و گسترش دامنه آن طولانی تر است. لوسمی نیز با توجه به نوع سلول های موجود در بافت مغز استخوان که دچار سرطان شده است تعریف می شود و اشکال مختلفی از این نوع سرطان وجود دارد که هر کدام نشانه ها و عوارض خاص خود را دارند.
حقیقت را بگویید
ماهیت تهدید کننده سرطان خون وروش های درمان تهاجمی آن، استرس های هیجانی و عملی زیادی را برای فرد مبتلا به بار می آورد. دست و پنجه نرم کردن با ترس های گوناکونی چون ترس از مرگ، ترس از ناشناخته ها و مجهولات، ترس از عدم توانایی ها و محدودیت های خود، همگی به قسمت های جدا ناپذیری از زندگی آنان تبدیل می شود. همچنین اعضای خانواده با خرافات، جهل و دخالت دیگران نیز درگیر می شوند. آنها مجبورند که در زندگی روزانه خود تغییرات قابل ملاحظه ای ایجاد کنند. وقتی خانواده با این واقعیت جدید، یعنی تشخیص سرطان در یکی از والدین مواجه می گردد، پنهان کردن آن عملا غیر ممکن بوده و بهتر است تمامی اعضای خانواده علی الخصوص کودکان در جریان بیماری والدین خود قرار گیرند
باور کنید موضوع مهم است
که کودک درک کند می تواند به والد خود اعتماد کند و در صورت داشتن هرگونه سؤالی به او مراجعه نماید همچنین مخفی نگاه داشتن بیماری انرژی زیادی از بیمار مبتلا می گیرد. در حالی که او به نیروی زیادی برای مقابله با بیماری و عوارض درمانی آن نیاز دارد. حتی اگر والدین این مسئله را از کودک مخفی نگه دارند، آنها این مسئله را حس خواهند نمود.
اغلب کودکان از آنچه والدین می پندارند آگاه تر هستند، آنها حالات والدین را نظاره می کنند. ( استراق سمع صحبت های بزرگترها توسط کودکان، امری اجتناب ناپذیر است.) وقتی کودکان نمی دانند چه اتفاقی در حال رخ دادن است دچار اضطراب می شوند و اگر والدین حقیقت را به کودکان نگویند، کودکان خیال پرداز، مسائلی به مراتب بدتر را در ذهن خود به تصویر می کشند. نگفتن حقیقت به کودکان می تواند منجر به ایجاد احساس عدم اعتماد در آنان شود.مطرح کردن بیماری با فرزندان زمانی صورت گیرد که فرد مبتلا مراحل پذیرش بیماری، آگاهی کامل از بیماری را طی کرده و همچنین پیرامون آنچه که فکر می کنند کودک باید بداند، تصمیم گیری گنند.
بهترین شخص برای بیان مسئله
والدین باید در مورد چگونگی طرح مسئله و محتوای گفتگو با فرزندان، با یکدیگر به اتفاق نظر برسند. در صورت عدم توافق از یک مشاور در این خصوص همفکری بگیرند. بهتر است ابتدا جملاتی که قرار است به عنوان طرح مسئله به کودک گفته شود را بر روی کاغذ بنویسند و اگر والد مبتلا به بیماری نمی تواند در هنگام مطرح کردن مسئله در کنار فرزند خود قرار بگیرد، بهتر است والد دیگر و یا فردی از اعضای نزدیک خانواده در کنار کودک باشد. ( معمولا جلسات خانوادگی، بهترین روش برای به اشتراک گذاشتن اطلاعات با اعضای خانواده از جمله کودکان می باشد.)
آنچه کودکان باید بدانند
فقط حقیقت را به کودکان بگویید، در عین حال آنها نیازی به شنیدن کل اطلاعات و جزئیات تخصصی بیماری ندارند. با آنان باید به زبانی صحبت کرد که برای آنها قابل درک باشد و در این زمان فرصت پرسیدن سوال هایشان را بدهید.
انتظارات کودکان از والدین
آنها به صبرو توجه والدین، به تشویق و حمایت والدین برای کشف احساسات خود نیاز دارند. برای مثال از او بپرسید: «واقعا دوست دارم بدانم درباره این اتفاق چه احساسی داری؟». انتظار دارند به احساسات آنها احترام گذاشته شود.آگاه شوند که دیگران نیز احساساتی مشابه آنها دارند و احساس کنند که همیشه از حمایت شما برخوردار هستند.
واکنش کودکان درباره ابتلا والدین به سرطان
واکنش کودکان بر اساس سنی که در آن قرار دارند متفاوت خواهد بود، اما عموما دچار استرس خواهند شد و اولین فکری که به ذهن کودک خطور خواهد کرد این است که از این پس چه کسی از آنها مراقبت خواهد نمود. از این رو بی قرار شده و بی دقتی در رفتار آنها بروز می کند. برخی کودکان نگران این هستند که در ماه های آینده چه بر سر والدین آنها خواهد آمد.
پایان به خاطر داشته باشید
ممکن است کودکان مشکلات دیگری داشته باشند، همه مشکلات به بیماری والدین ارتباطی ندارد. شخصیت کودکان به نوع مقابله آنها با استرس ارتباط دارد،کودکان افسرده و نگران نیاز به کمک بیشتری دارند. بسیار اهمیت دارد که درباره احساساتشان سوالاتی پرسیده شود. اگر در کنار فرزندان خود حضور داشته باشید می توانید مقداری از فشار وارده را کاهش دهید. پیشنهاد به کودکان برای گفتگو می تواند به اندازه خود آن اهمیت داشته باشد.