متن آهنگ آغوش امن از سعید مشرقی
یادت رفت اونی که بالتو بست منم روی زخم تو مرحم زدم حالا بی من پرواز کن آره من بدم اومدی با دو تا چشم قرمز با یه قلب شکسته ی بی حس گفتی برس به دل خسته و داغون منم شدم برات مثه بارون وقتی شب میرفت بالا تبت مثه شمع بودم بالا سرت وقتی دور شدن ازت همه دلت من نخواست جا بزنه تکست آهنگ آغوش امن از سعید مشرقی هیشکی برات من نمیشه نه سری تو سرا شدی تو پیش من کدوم آدمها همیشه اند کو دیگه اینا گوشه اند وقتی شب میرفت بالا تبت مثه شمع بودم بالا سرت وقتی دور شدن ازت همه دلت من نخواست جا بزنه
5 سال پیش