متن آهنگ همخونه از مجید خراطها
منِ همخونه تو ول کن ، با وجود من وداع کن دارم از این خونه میرم، تو فقط من و دعا کن یا بمون منم بمونم ، یا بذار نیستی نباشم لااقل اشکامو پاک کن ، زشته اینجوری جدا شم بعد رفتنم از اینجا زندگی از هم میپاشه در و همسایه به طعنه میگن جاش خالی نباشه راستی عکسم رو دیواره، اونم از خودت جدا کن اگه دلتنگ شدی روزی در و دیوار و نگاه کن یادگاری ندارم که مبادا جا بذارم جلومو بگیر بمونم … آخه من جایی ندارم … کاش میشد فقط یه هفته دیگه با من سر میکردی به قول خودت روزاتو پیش من هدر میکردی مگه میشه وقتی نیستم چشماشو رو هم بذاره واسه من خبر میارن که فلانی بی قراره یعنی الان تو خیابون داره دنبالم میگرده باز خیالاتی شدم من … این خیابونا چه سرده … انگار جدی جدی بی تو یه فقیر کوچه گردم با اینکه رفتم ولی باز بگی «برگرد» بر می گردم به خدا قسم که بی تو یه فقیر کوچه گردم گر چه مغرورم ولی تو بگی «برگرد» برمیگردم