وحشت شب‌های اجرای حکم اعدام در بند قتل از زبان یک قاتل

  یکشنبه، 27 آذر 1401 ID  کد خبر 234796
وحشت شب‌های اجرای حکم اعدام در بند قتل از زبان یک قاتل
ساعدنیوز: «باورم نمی‌شد روزی برسد که بتوانم دوباره آزادانه در خیابان‌ قدم بزنم و کابوس اعدام دست از سرم بردارد.» این چکیده صحبت‌های مرد محکوم به قصاص است که با بخشش اولیای دم از مجازات مرگ رهایی یافته و بعد از ۱۵ سال تحمل حبس از زندان آزاد شده‌ است.

به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعدنیوز به نقل از همشهری آنلاین، او می گوید در همه مدتی که در زندان بوده، کابوس اعدام یک لحظه هم رهایش نمی کرد و حالا آزادی اش را مدیون گذشت خانواده مقتول و تلاش خیرینی است که باعث شدند با پرداخت مبلغ دیه، آزادی را به او هدیه کنند. مرد جوان از ماجرای حادثه ای می گوید که او را به پشت میله های زندان کشاند و تا یک قدمی مرگ پیش برد.

از جزئیات قتلی که مرتکب شدی بگو، آن روز چه اتفاقی افتاد؟

ماجرا برمی گردد به شهریور سال ۸۶. در آن زمان افتاده بودم در کار خلاف و مالخری می کردم. نمی دانید با یادآوری آن روزها چقدر احساس پشیمانی و ندامت می کنم. جنس دزدی از سارقان می خریدم و می فروختم. آخرین بار از سارقی چند تراول چک گرفتم که بعد متوجه شدم جعلی بوده است. رفتم بازار و تراول ها را خرج کردم. مقتول در بازار کار می کرد. متوجه جعلی بودن تراول ها شد و مچم را گرفت. اگرچه با او درگیر شدم اما ضربه هایی که زدم کشنده نبودند.

بیشتر توضیح بده؟

دلم نمی خواهد به آن سال ها برگردم. گفتم که احساس بدی پیدا می کنم. هم خودم به هم می ریزم و هم ممکن است خانواده مقتول داغ دلشان تازه شود. آنها عزیزشان را از دست داده اند. فقط این را بگویم که من با اجرای مراسم قسامه به قصاص محکوم شدم. چون خودم هرگز قبول نکردم که قاتل هستم. اصلا قصدم کشتن کسی نبود. ۵۰ نفر در دادگاه حاضر شدند و قسم خوردند که من قاتل هستم و دادگاه مرا به قصاص محکوم کرد.

حادثه در کجا اتفاق افتاد؟

در یکی از محله های شیراز. من اهل یاسوج هستم و روز حادثه برای خرج کردن تراول چک ها به بازار شیراز رفته بودم که با مقتول درگیر شدم. به همین دلیل سال ها در زندان شیراز بودم اما چون خانواده ام در یاسوج زندگی می کردند درخواست دادم مرا به زندان یاسوج منتقل کنند چند سال اخیر را در زندان یاسوج بودم.

برگردیم به پرونده ات، بعد از اینکه به قصاص محکوم شدی چه احساسی داشتی؟

صبح تا شب کابوس می دیدم. همه اش خودم را پای چوبه دار می دیدم. زندگی برایم شده بود جهنم. هر لحظه منتظر بودم صدایم کنند و مرا به اتاق اجرا ببرند. خیلی شرایط سختی است. واقعا اگر کسی این شرایط را تجربه کند، هرگز دست به چاقو نمی شود. زمانی که چاقو همراهت باشد، ممکن است در یک درگیری ساده سرنوشتی مثل من پیدا کنی و زندگی برایت جهنم شود. این جهنم برای من سال ها طول کشید تا اینکه دل اولیای دم به رحم آمد و مرا بخشیدند. باورم نمی شد که آنها این لطف بزرگ را در حق من بکنند. من زندگی ام را مدیون آنها هستم.

پس از بخشش، آزاد شدی؟

نه. باید دیه را پرداخت می کردم اما توانایی پرداخت آن را نداشتم. برای همین همچنان در زندان ماندم. اما این بار حس دیگری داشتم. بخشش اولیای دم، بار سنگینی را از زندگی من برداشته بود.

دیه را چطور پرداخت کردی؟

خانم آذر شهسواری، از اعضای گروه صلح یار خیلی برای آزادی من تلاش کرد. بخش زیادی از این پول را او تهیه کرد. تلاش او و بقیه خیرین باعث شد امروز طعم آزادی را بچشم آن هم بعد از ۱۵ سال. نمی دانید چه لذتی داشت وقتی در زندان باز شد و من از آن خارج شدم.

اید برایتان عجیب باشد اما چند ساعت بعد از آزادی، وقتی به خودم آمدم که سر از کوهستان در آورده بودم و تقریبا گم شده بودم. زنگ زدم به یکی از بستگانم و او آمد دنبالم. حواسم نبود که ساعت ها بی هدف می چرخیدم و خدا را شکر می کردم که آزاد شده ام.

متاهلی؟

من متولد سال ۵۳ هستم و یک دختر دارم. در این مدت دلم برای دخترم یک ذره شده بود. اما تلخ ترین اتفاق زندگی ام مرگ همسرم بود. سال ۸۸ فوت شد، در واقع دق کرد. من خودم را نمی بخشم و در مرگ همسرم مقصر می دانم. او از زمانی که من به زندان افتادم مریض شد و نتوانست این وضعیت را تحمل کند. دخترم هنوز یک سالش نشده بود که من زندانی شدم و همسرم روزهای سختی در زندگی اش گذراند.

دخترت را دیدی؟

بله. بعد از آزادی رفتم دیدن او و یک دل سیر بغلش کردم. برای خودش خانمی شده است. پیش خواهرخانمم زندگی می کند. در این مدت با یکدیگر تماس تلفنی داشتیم اما می دانم که او هم به خاطر مرگ مادرش و هم نبود من از دستم شاکی است. به زمان نیاز دارم تا همه چیز را درست کنم.

گفتی که قبل از همه این حوادث، مال دزدی خرید و فروش می کردی. چرا؟

من برای خودم آدم با آبرویی بودم. کار پوشاک می کردم، می رفتم بندرعباس لباس می خریدم و در شیراز و یاسوج می فروختم اما یک رفیق ناباب زندگی ام را تباه کرد. راستش خجالت می کشم از گذشته بگویم. از حماقت هایی که کردم. اما اینها را بنویسید، شاید یکی بخواند و عبرت بگیرد. دوستم پیشنهاد داد با هم مالخری کنیم. می گفت سودش زیاد است و لازم نیست این همه راه بروم و جنس بیاورم و بفروشم. من هم طمع کردم و به امید به دست آوردن پول بیشتر تبدیل به یک مجرم شدم. اما حالا به شدت پشیمانم و به جای ضرر زدن به مردم هر کاری از دستم بربیاید برای آنها انجام می دهم. همانطور که در زندان برای چند زندانی انجام دادم.

چه کارهایی در زندان انجام دادی؟

بعد از مرگ همسرم، اعدام یکی از همبندی هایم تقریبا نابودم کرد. او در جریان اختلاف ملکی یکی از بستگانش را به قتل رسانده بود. فکر نمی کردم اعدامش کنند اما یک روز او را بردند و دیگر برنگشت. بعدا متوجه شدم که اولیای دم رضایت ندادند و او به دار آویخته شد. نمی دانید بر من و دیگر همبندی هایم چه گذشت. برای همین می گویم که اگر کسی تجربه زندان و زیر تیغ قصاص بودن را داشته باشد، هرگز دست به قتل نمی زند. از فردای روزی که دوستم قصاص شد تلفن را برداشتم و زنگ زدم به اولیای دم دیگر همبندی هایم که محکوم به قصاص بودند. التماسشان می کردم که از قصاص بگذرند. تا اینکه دل ۲ نفرشان به رحم آمد و رضایت دادند. خوب یادم است که وقتی بخشیده شدند، در زندان برایشان جشن گرفتیم، نمی دانید چه احساس خوبی برای زندانیان است وقتی یک قاتل از قصاص رهایی می یابد.

برنامه ات از این به بعد چه خواهد بود؟

وقتی در زندان بودم و با اولیای دم تماس می گرفتم نذر کردم که اگر خودم بتوانم رضایت بگیرم و آزاد شوم به چند یتیم کمک کنم. هرچند بعضی از شب ها به شدت ناامید بودم و تا صبح نمی خوابیدم اما هیچ وقت خدا را فراموش نکردم. با محبت اولیای دم، تلاش زن خیر و لطف خدا از زندان آزاد شدم و یک راست به سراغ چند یتیم رفتم و در حد توانم به آنها کمک کردم. الان هم کار پیدا کرده ام و ماهانه از حقوقم، مبلغی کنار می گذارم برای کمک به زندانیان. برای آنهایی که به خاطر پول در زندان هستند.


  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
همسر رهبر معظم انقلاب بعد از خریدن مبل دست دوم توسط رهبری: تا الان زندگی ‌ما طلبگی بوده، الان هم مبل در خانه نیاورید! (193 نظر) تزئین میز عزای سعید راد با شمع و گل و خرما و عکس های یادگاری در خانه مجللشان/ خدا رحمتشون کنه+عکس (105 نظر) مراسم عزای جگرسوز همسر جوان فریبا نادری عروس حشمت فردوس و ضجه های خانم بازیگر/ روحش شاد+ عکس (66 نظر) تصویری از خانه ابدی سعید راد، میرزا رضا سریال گیلدخت /روحش شاد و یادش گرامی (60 نظر) رهبر معظم انقلاب: ما درخانه تنها یک فرش دستباف داریم که جهیزیه همسرم بوده بقیه خانه موکت است/ ساده زیستی ایشان مثال زدنی است (35 نظر) خلاقیت خنده دار هندوانه فروش سمنانی برای جذب مشتری حماسه آفرید/ مغز نیست که معدن طلای خالصه😂+عکس (27 نظر) مهران مدیری: 11 سال است که از یک مار نگهداری می کنم؛ الان 2 متر و 20 سانتی‌متر هست+عکس (24 نظر) تصویری از خانه ابدی برادر زاده نرگس محمدی / روحش شاد و یادش گرامی (22 نظر) مراسم تشییع مادر پژمان جمشیدی، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (11 نظر) مادر رهبر معظم انقلاب خطاب به همسر رهبری: تو چرا ساکتی، آه و ناله کن، چون تو همه ‌اش احساس راحتی می‌ کنی سیدعلی هم دلگرم می‌ شود و به دنبال این کارها می‌رود (10 نظر) نگاهی به بازیگران و سلبریتی‌هایی که حیوان خانگی دارند+عکس/ از گربه محمدرضا گلزار و نفیسه روشن تا سگ پاکوتاه بهرام رادان و بهاره افشاری (8 نظر) مراسم تشییع پدر سحر ولدبیگی، بازیگر فوت شده سریال مختارنامه با حضور بازیگران و چهره های سرشناس/ روحش شاد و مسیرش پرنور+عکس (8 نظر) جشن تولد ساده و خلوت فرزاد فرزین، آرشام سریال قطب شمال با دو کیک زیبا/ مبارکا باشه+عکس (8 نظر) نگاهی به گالری طلا و جواهرات علی دایی و همسرش مونا خانوم/ چه گالری اعیان و لوکسی+ عکس (8 نظر) 24 عکس از برادرزاده محمدرضا گلزار که سوپراستار سینما در یک استوری منتشر کرد/ علاقه شدید آقای بازیگر به آپامه خانوم (7 نظر)
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
تیتر امروز   
اعدام برای متجاوز هزار چهره / متهم نقش تاجر ،‌پرستار و ... را بازی می کرد
فال روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال شمع روزانه امروز دوشنبه 8 مرداد 1403
فال ابجد روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
فال قهوه با نشان روز دوشنبه 8 مرداد ماه 1403
فال حافظ با تفسیر روز دوشنبه 8 مرداد 1403 + فیلم
ماجرای جالب دعوت مقام‌معظم رهبری به یک عروسی و واکنش ایشان به این درخواست+ عکس
فال انبیاء روزانه دوشنبه 8 مرداد 1403
پای رمال ها به باشگاه پرسپولیس باز شد/ متلک سنگین ناصر محمدخانی به رضا درویش! +عکس
فرار دختر ساده‌لوح با مرد غریبه / تتو آرتیست رویایی سابقه‌دار بود!
روایتی جالب از خرید رفتن ساده همسر رهبر معظم انقلاب با ماشین پیکان تا منع پسر از غذای دولتی
نقش شرم و حیا و وجدان در اکوسیستم جهانی توسعه
رهبر معظم انقلاب به پسرانشان:من راضی نیستم داخل اقتصاد شوید، در غیر اینصورت قسمت نام فامیلی در شناسنامه‌تان را عوض و لقب خامنه‌ای را بردارید!
آلبالوپلو قالبی، خوشمزه‌ترین آلبالوپلویی که تابه‌حال خورده‌اید!
مردی که بعد از 19 سال پی به مَرد بودن زنش برد
منتخب روز   
حضور مصطفی زمانی در مراسم تشییع پدر شهاب حسینی +ویدئو/روحش شاد و یادش گرامی سکانس عاشقانه امیر و ارغوان سریال دلدادگان/ تا به تو فکر می کنم خودت زنگ میزنی+ویدئو نگاهی به آشپزخانه دلباز و زیبای مسعود پزشکیان با رونمایی از عکس جوانی همسرش بالای کمد/باورتون میشه این خونه ساده مال رئیس جمهور مملکته+عکس طرز تهیه غذای محبوب ناصرالدین شاه قاجار! /فسنجان ناصری با مواد اعلا ابتکار جالب یک مرد خلاق در دادن انواع لقب به مسعود پزشکیان حماسه آفرید+ویدئو/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (فیلم) سکانس فوق عاشقانه شهاب حسینی و لیلا حاتمی در فیلم "پرسه در ماه" / ما کاملا شبیه همیم طرز نگاهامون دو دو زدن چشامون ...😍 استارت تمرینات سخت علیرضا بیرانوند در تراکتور +فیلم/ آقای دروازه بان آمادگی بدن بالایی دارد! سکانس عاشقانه دل باختن قباد به شهرزاد/ نشود فاش کسی آنچه میان من و توست (فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌