انار یکی از زیباترین میوه های زمستانه است و همچنین روایت است که انار یکی از میوه های بهشتی می باشد. شاعران و نویسندگان بسیاری در وصف زیبایی انار نوشته اند و افراد بسیاری به دنبال متن زیبا در وصف انار برای صفحات مجازی خود هستند. در ادامه میخواهیم متن ادبی زیبا در مورد انار برای فضای مجازی را در اختیار شما عزیزان قرار می دهیم.
عاشقانه ترین و احساسی ترین متن با مضمون انار
انار یعنی زیبایی،
عشق و مژده ی آمدن پاییز
فصل زرد و قرمز ها شده بود و او
مثل انار ترک خورده ی روی شاخه،
دانه های دلش پیدا بود
غصه می خورد از بی رحمی آدم ها
از قرارهایی که قرار بود ببیند…
دست هایی که قرار بود میان دستانش بماند
گفته بود پاییز را برایش خاطره انگیز می کند…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
فکرش بکن، عاشق که باشی
پاییز که باشد، باران که ببارد
انار که هیچ،
سنگ هم باشی دلت ترک می خورد…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
رنگ انار
و عطر شهریور
هنگامه ی
غوغای پاییز است
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دوباره شروع می شود
باران های تند
چترهای باز
دلشوره های خیس خورده
پشت چراغ قرمز
فال های نم کشیده
انارهای سرخ
نارنگی های سبز
دوباره شروع می شود
روزهای نصفه نیمه
شب های بی پایان
عطر قهوه های تلخ کنج کافه ها
نیمکت های خط خطی
ایستگاه های شلوغ
ترافیک های صبور
شروع دوباره زندگی
پر از بوی برگ، بوی خاک
بوی عشق…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
انار آیه ای است که خدا در پاییز نازل کرد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
چه کسی گفته پاییز دلگیر است؟
اصلا انگ دلگیری به پاییز نمی چسبد
فصل انار
فصل نارنگی
فصل رنگ های قرمز و نارنجی
فصل بادهای باموقع و بی موقع
که می پیچد لای موهایت
و عطرش مرا مست می کند
فصل قدم زدن زیر باران
کجایش دلگیر است؟
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
انار سرخ قلبم را
دانه دانه می کنم
تا پاییزم شادمانه بدرقه شود
و زمستان سپید مرا بیاراید..!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دلم برای انارها تنگ است
برای دانه های سرخ و سفید
یاقوت های عاشق
منتظرم تا برگ ها زرد شوند
تا انارها سرخ شوند
و پاییز بیاید و همه عاشق شوند
پاییز بیاید و دلتنگی من شاید
با همه ی برگ های خزان زده
کم کم بریزد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
ترانه ی باد را می شنیدم
در انبوه درختان پاییزی
میان آن باغ قدیمی
رقص برگ های زرد
چه دلنواز بود..
نارنج ها می خندیدند
انارها دانه به دانه
می ترکیدند…!
آواز پرنده ها کمی عجیب بود!
مانند کودکی
از درختی بالا رفتم
تا جهان را حس کنم
در زیر پاهایم
اما…
تو را دیدم
چشمان تو
جهان کوچک من شد
من در این جهان
غرق شدم
به قلب مغرورم
خندیدم!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
جایَت کنارمـ خالیست
مثلِ نبات کنارِ چای
مثلِ گلپر رویِ انار
مثلِ بویِ نم وقتِ باریدنِ باران
مثلِ برگ هایِ طلایی در پاییز
همینقدر ساده
همینقدر مهم
همینقدر حیاتی…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
مهر طلوع می کند و نور بر دل انارها می ریزد
این آغاز خزان نیست
این شروع زیبایی است
فصل بوی نارنگی
فصل بوی پوست پرتقال روی بخاری
فصل بوی نم بارون
فصل خواب زیر پتو کنار بخاری
فصل خرمالو
فصل انار
فصل عشق مبارک
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
سرخی انار نوید رسیدن پاییز را می دهد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
آذر آمد که روی لب های پاییز انار بگذارد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بازم نارنگی،
انار،
خرمالو،
داره میاد
پاییز رنگارنگ
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
انارها دانه دانه از درون یاقوت می شوند
رویشان که سرخ شد
ناچیده بر زمین خواهند افتاد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
پاییز آرام آرام پایش را لب پنجره ی اتاق گذاشته
و ما را به تماشا دعوت می کند
پاییز از روی درختان حیاط گذشته و رنگ خزان در رخسارشان ریخته
پاییز عطر باران
بوی خاک باران خورده
بوی انار سرخ ترک خورده و رقص لرزان برگ ها در باد را
آورده
و من و تو
غرق نقاشی رنگین پاییز شده ایم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
پاییز جان!
تا میتوانی زرد شو
انار هایت را قرمز کن
برگ هایت را ببار
خیالت هم راحت؛
ما حالمان خوب است…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
بخند خنده های تو
ترکیدن شاهوار کوهستان های انار است
و چشمه های خون دلم که روح مرا خیس می کند
بخند و کشتی سرگشته را به جزیره ای رهنمون شو
که جز برای تو کالایی ندارد
فرو شو در آب دریاچه فرو شو و آب را بشوی
در شعله زار تشنه فرو شو و آتش را گرم کن
دهان بر دهان زمین بگذار
و جان تازه به این مرده بخش.
در آب دریاچه فرو شو
و مرا در اتش خاموشت شست و شو ده.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
الا برای توست من آنجا نمی روم
فالی بزن به نیت باران غزل بخوان
من می روم کنار خدا یا نمی روم
من باز هم رفوزه شدم تنبل کلاس
بالاتر از حروف الفبا نمی روم
دارا انار داشت آه آن طرف
دیگر سراغ غربت سارا نمی روم
مردی که اسب داشت بیامد غروب
تا شیهه طلوعست از آنجا نمی روم
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
باز من و
پنجره ی رو به باغ…
و انارهایی که از فرط نبودنت،
ترک برداشته اند…
لیلی زیر درخت انار نشست
درخت انار عاشق شد
گل داد… سرخ سرخ
گل ها انار شد… داغ داغ
هر اناری هزار تا دانه داشت
دانه ها عاشق بودند
دانه ها توی انار جا نمی شدند
انار کوچک بود…
دانه ها ترکیدند… انار ترک برداشت
خون انار روی دست لیلی چکید
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید
مجنون به لیلی اش رسید
خدا گفت: راز رسیدن فقط همین بود
کافی است انار دلت ترک بخورد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
نیامدی و نچیدی
انار سرخی را
که ماند بر سر این شاخه
تا زمستان شد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
مرا چو مست کنی زین شجر برآرم سر
به خنده دل بنمایم به خلق همچو انار
مرا چو وقف خرابات خویش کردستی
توام خراب کنی هم تو باشیم معمار
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
چکان قطره ز سرهای انار تازه پنداری
که هر دانه که بوده ست اندرون پنهان همی بارد
خوش آن وقتی که مطرب در سماع، و نیکوان سرخوش
خرامان در میان سبزه و باران همی بارد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
پاییز دستم را می گیرد و مرا به باغ های انار می برد
انارها را می چینی و در دامنم می ریزی
چهره ام چون روی انار گلگون است
غرق در عشق بازی پاییز و انارم که دستت به سویم می آید
بوی انار می دهند دستانت …
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
در کنج دنج ذهنم جایی که کسی جز تو راهی به آن ندارد شهری ساخته ام چهار فصلش پاییز
پرچین هایش همه زرد از رخسار برگ و از پس دیوارهای کاه گلی اش شاخه های انار آویزان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
هر دو سرخیم ولی فاصله ما از هم
پرده هایی ست که در قلب انار افتاده
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
صد دانه یاقوت دسته به دسته
با نظم و ترتیب یک جا نشسته
هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان
قلب سفیدی در سینه آن
یاقوت ها را پیچیده با هم
در پوششی نرم پروردگارم
هم ترش و شیرین هم آب دار است
سرخ است و زیبا نامش انار است
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دلم را چون انارى کاش یک شب دانه مى کردم
به دریا مى زدم در باد و آتش خانه مى کردم
چه مى شد آه اى موساى من، من هم شبان بودم
تمام روز و شب زلف خدا را شانه مى کردم
نه از ترس خدا، از ترس این مردم به محرابم
اگر مى شد همه محراب را میخانه مى کردم
اگر مى شد به افسانه شبى رنگ حقیقت زد
حقیقت را اگر مى شد شبى افسانه مى کردم
چه مستى ها که هر شب در سر شوریده مى افتاد
چه بازى ها که هر شب با دل دیوانه مى کردم
یقین دارم سرانجام من از این خوبتر مى شد
اگر از مرگ هم چون زندگى پروا نمى کردم
سرم را مثل سیبى سرخ صبحى چیده بودم کاش
دلم را چون انارى کاش یک شب دانه می کردم
از انار و از ترنج و شاخ سیب
وز شراب و شاهدان بی حساب
یا از آن دریا که موجش گوهرست
گوهرش گوینده و بیناورست
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
خط گرفت از حسن بی پروا عنان اختیار
مشت خاری پیش سیل نوبهاران را گرفت
در دلم صد عقده خونین گره شد چون انار
تا چو به، گرد خط آن سیب زنخدان را گرفت
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
پاییز
فصل رسیدن انارهای سرخ است
و انار
چه دل خونی دارد
از رسیدن!
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
شد سخن از من دل خوش یافتم
چون انار از ذوق می بشکافتم
گفتم ار چیزی نباشد در بهشت
غیر این شادی که دارم در سرشت
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
کشتن و مردن که بر نقش تنست
چون انار و سیب را بشکستنست
آنچ شیرینست او شد ناردانگ
وانک پوسیده ست نبود غیر بانگ
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
آسمان آبی تر
آب آبی تر
من در ایوانم، رعنا سر حوض
رخت می شوید رعنا
برگ ها می ریزد
مادرم صبحی می گفت :
موسم دلگیری است
من به او گفتم : زندگانی سیبی است ‚ گاز باید زد با پوست
زن همسایه در پنجره اش تور می بافد می خواند
من ودا می خوانم گاهی نیز
طرح می ریزم سنگی ‚ مرغی ‚ ابری
آفتابی یکدست
سارها آمده اند
تازه لادن ها پیدا شده اند
من اناری را می کنم دانه به دل می گویم
خوب بود این مردم دانه های دلشان پیدا بود
می پرد در چشمم آب انار : اشک می ریزم
مادرم می خندد رعنا هم…
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
آفتاب سر کوه نور افشونه، سماور جوشه
یارم تنگ طلا دوش گرفته، غمزه می فروشه
یه دونه انار دو دونه انار، سیصد دونه مروارید
می شکفه گل، می پاشه گل، دختر قوچانی …
عجب ابرو، عجب لب و عجب رو، دختر قوچانی
عجب گیسو بسان برگ بو، دختر قوچانی …
نگارم برلب بوم اومد و رفت، چاره ندارم
دوباره برلبم جون اومد و رفت، چاره ندارم
چراغو پُر کنید از روغن گل، چاره ندارم
که یارم چشم گریون اومد و رفت، چاره ندارم …
یه دونه انار دو دونه انار، سیصد دونه مروارید
می شکفه گل، می پاشه گل، دختر قوچانی …
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
مژه ام جلوه گاه پروین است
گل خورشید طلعتان این است
سیب غبغب اگر به دست افتد
بهتر از صد انار یاسین است
!🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
آنکه مهتر بود بهتر از پی سیبی به چوب
پوست بر تن سر به سر بشکافتندش چون انار
همچو آتش چوب می خوردند و می دادند زر
وانکه از بی طاقتی بر خاک می مردند زار
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
راز از انار ترکیده آغاز می شود
و عشق از دل شکسته و از دل شکسته
حجم بزرگ تنهایی
می افتد و
می لغزد
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
دختر ها به صف
به صف کنار رودخانه
امروز درس عملی اخلاق است
دخترکان منتظرند
صدای شیپور
چیزی قِل می خورد
روی آب
شاید
هندوانه بریده ای باشد
یا
اناری درشت
نه
سر بریده زنی است
که گیسوانی بلند دارد
سر با موج رود خانه
بالا و پایین می رود
و دخترکی روی موج
ماهی قرمز می بیند
و دیگری دسته ای گل سرخ
و سومی
اناری شکفته
با دانه های درشت یاقوتی
لبخند می نشیند بر لبان دخترکان
و شلاق بر شانه هایشان
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
صد دانه یاقوت دسته به دسته
با نظم و ترتیب یک جا نشسته
هر دانه ای هست خوش رنگ و رخشان
قلب سفیدی در سینه آن
یاقوتها را پیچیده با هم
در پوششی نرم پروردگارم
هم ترش و شیرین هم آب دار است
سرخ است و زیبا نامش انار است
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
اَنارِ تُرشِ مَن!
باوَر کُن کِه با این هَمہ غُصہ، دَرد، اَندوه، مُشکِلات و گِرفتاری ها،
بِخواهی یا نَخواهی، زِندِگی جریان دارد!
اَما این تُو هَستی کِہ تَصمیمِ نَهایی را می گیری..
گِریہ یا خنده،
غَم یا شادی،
حَسرت یا استفاده،
سِیر کَردن دَر گُذَشتہ یا حال..
باوَر کُن تَصمیم گیرَندِه ی نَهایی تُویی!
مَن می گویم خوب بودَن را بَرگُزین
کِہ بِہ کوتاهیِ آن لَحظہِ ی شادی کِہ گُذَشت،
غُصِہ هَم می گُذرد!
امیدوارم از مطالب ارائه شده لذت برده باشید و با دوستان خود به اشتراک بگذارید.برای دیدن مطالب پر محتوای دیگر به بخش سرگرمی(اس ام اس) ساعد نیوز مراجعه نمایید.