به گزارش سرویس اقتصادی پایگاه خبری ساعدنیوز، این کارشناس اقتصادی که سابقهای طولانی در ارائه نظرات خود در این حوزه دارد، به تشریح این موضوع پرداخت که چگونه منابع طبیعی و فرآوردههای حاصل از آن، که حق تمام مردم است، با قیمتهای فعلی به ابزاری برای نفع بردن طبقات برخوردار و تقویت قاچاق تبدیل شده است. در ادامه، مشروح این مصاحبه را در دو بخش ملاحظه میکنید:
ساعدنیوز: به یاد دارم که شما در آثار و کتب خود و برخی برنامههای گفتگومحور خود، بر بحث اقتصاد انرژی تمرکز ویژهای داشتید. شما از حامیان اصلی اصلاح قیمت انرژی، بهخصوص بنزین، هستید. اگر بخواهیم به زبان ساده به مردم توضیح دهیم که چرا این اصلاح قیمت به نفع آنهاست، توضیح شما چیست؟
دکتر قدیری ابیانه: منابع نفتی و هر منبع و معدن خدادادی دیگر، اعم از طلا، مس و سایر معادن، جزو انفال بوده و متعلق به همه مردم است و همه در آن سهم مساوی دارند. پالایشگاهها، مزد نیروهای کار و هزینههای حملونقل و امکانات دولتی نیز با پول مردم تأمین شده است. بنابراین، فرآوردهها — اعم از بنزین، نفت سفید، گازوئیل و... — متعلق به مردم است و همه حق مساوی در منافع آن دارند. تفاوتی بین فقیر و غنی در مالکیت این منابع طبیعی وجود ندارد.
«منابع طبیعی حق تمام مردم است و قیمتهای فعلی، آن را به ابزاری برای نفع بردن طبقات برخوردار و تقویت قاچاق تبدیل کرده است.»
اما اگر نفت خام 80 دلاری صادر شود، لیتری بیش از نیم دلار ارزش دارد. صادرات عمده نفت خام از خلیج فارس، که یکی از ارزانترین نقاط دنیا برای خرید است، بیش از نیم دلار در هر لیتر قیمت دارد. پس از بردن آن به پالایشگاه و صرف هزینه پالایش و انبارداری، ارزش هر بشکه به حدود 100 دلار میرسد.
«نفت سفید که سوخت جت است، هر چهار بشکه آن در داخل کشور کمتر از یک دلار عرضه میشود و سود قاچاق سوخت از قاچاق مواد مخدر نیز بیشتر است.»
این نکته را نیز اضافه کنم که قیمت جهانی نفت سفید و گازوئیل بیشتر از بنزین است؛ یعنی اگر صادر کنیم، درآمد بیشتری کسب میکنیم و اگر وارد کنیم، باید پول بیشتری بپردازیم. اما چون در ایران این فرآوردهها را بسیار ارزان عرضه میکنیم، مردم فکر میکنند ارزش کمتری دارند. نفت سفید که سوخت جت است و فقط به آن ضد یخ اضافه میشود، به نرخ امروز، هر چهار بشکه آن در داخل کشور کمتر از یک دلار عرضه میشود! گازوئیل نیز دو نوع است: سهمیهای (300 تومان برای اتوبوسها و کامیونها) و آزاد. گازوئیل سهمیهای تقریباً بشکهای یک دلار است، در حالی که ارزش واقعی آن 100 دلار در هر بشکه است. ما این فرآورده باارزش را به این قیمتهای مضحک عرضه میکنیم و در نتیجه، اولاً اسراف میشود و ثانیاً قاچاق. سود قاچاق سوخت از قاچاق مواد مخدر نیز بیشتر است.
«10 درصد جمعیت ثروتمندتر، 30 برابر 10 درصد جمعیت فقیرتر از یارانه پنهان سوخت بهره میبرند.»
مجموع تفاوت بین قیمت تمامشده و قیمت عرضه داخلی، حدود 100 میلیارد دلار در سال تخمین زده میشود که ما آن را یارانه پنهان مینامیم؛ زیرا در بودجه هیچ انعکاسی ندارد. چون این فرآوردهها را با قیمتی عرضه میکنیم که حتی هزینه حملونقل را هم پوشش نمیدهد، هر کس بیشتر مصرف کند و پولدارتر باشد، در ایران نه تنها مالیات بیشتری نمیدهد، بلکه یارانه بیشتری دریافت میکند. در حقیقت، ما به ازای هر ایرانی، ماهیانه 100 دلار از سهم او از بیتالمال برداشت کرده و در پایین آوردن قیمت اختصاص میدهیم؛ به طوری که 10 درصد جمعیت ثروتمندتر، 30 برابر 10 درصد جمعیت فقیرتر از یارانه پنهان سوخت بهره میبرند. این با عدالت همخوانی ندارد.
«اگر سهم هر ایرانی (ماهیانه 70 دلار) به خانوادهها داده شود، یک خانواده پنج نفره ماهیانه 35 تا 40 میلیون تومان دریافت میکند.»
ما باید سهم همه ایرانیان، از هر قوم و قبیلهای، را به خودشان بدهیم. این ماهی 100 دلار، شامل شیرخوارگان و تمام اعضای خانواده میشود. یعنی از جیب هر خانواده پنج نفره، ماهی 500 دلار از حق آنها از بیتالمال برداشت میکنیم تا سوخت ارزان بماند. من معتقدم این پول باید به خود مردم داده شود تا هزینههای دولت هم جبران شود. از این ماهی 100 دلار، 30 دلار آن سهم دولت برای جبران هزینهها و 70 دلار آن میتواند به هر ایرانی تعلق بگیرد. یعنی یک خانواده پنج نفره ماهیانه 35 تا 40 میلیون تومان. اگر این مبلغ را به مردم بدهیم، کاملاً به نفع آنهاست. خانوادههایی هستند که گفته میشود شش ماه است گوشت نخوردهاند؛ چرا باید سهم آنها از بیتالمال به جیب امثال بنده برود؟ خانوادههایی که خودرو ندارند، روستایی و کپرنشین هستند، نفری معادل 70 دلار سهم دارند که اگر به خودشان داده شود، عادلانهتر است.
«اگر عدالت پیاده شود، باید قیمت بنزین را به 70 هزار تومان در هر لیتر برسانیم و مابهالتفاوت را به طور مساوی به مردم اختصاص دهیم.»
ساعدنیوز: با این حساب، شما طرحهای فعلی افزایش قیمت، مانند افزایش از 3000 به 5000 تومان را تأیید نمیکنید؟ این طرح تأثیر چشمگیری بر کاهش مصرف یا قاچاق خواهند داشت؟
دکتر قدیری ابیانه: قیمت 5000 تومان اثر زیادی بر قاچاق سوخت ندارد، چون همچنان سود قاچاق بسیار زیاد است. البته این یک قدم مثبت به سمت عدالت است، اما اگر بخواهیم عدالت پیاده شود، باید قیمت نفت سفید، بنزین و گازوئیل را به 70 هزار تومان در هر لیتر برسانیم. اما تفاوت بین این 70 هزار تومان و قیمتی که در حال حاضر عرضه میکنیم را باید به طور مساوی به همه مردم اختصاص دهیم. اگر این کار را انجام دهیم، اولاً قاچاق از بین میرود، چون دیگر بهصرفه نیست که سوخت را 70 هزار تومان بخرند و بخواهند آن را با موتور یا شتر قاچاق کنند. گفته میشود روزی 30 میلیون لیتر سوخت از کشور ما نه تنها به افغانستان و پاکستان، بلکه حتی به عربستان، کویت، قطر و امارات نیز قاچاق میشود، در حالی که آنها خودشان کشورهای نفتخیز هستند. لذا بنده معتقدم اگر ما قیمت سوخت را واقعی کنیم، به شدت به نفع مردم و کشور خواهد بود، به شرطی که این پول (مابهالتفاوت) به مردم داده شود.
ساعدنیوز: امروز آقای پزشکیان در صحبتهای خود گفتند که اصلاح قیمت بنزین، قدم اول برای شکستن تابو است (که احتمالاً منظورشان اشاره به اعتراضات آبان 98 پس از افزایش قیمت بنزین در دولت روحانی است). به نظر میرسد احتمال اعتراض مردم به افزایش قیمت بنزین، بهخصوص با توجه به فشارهای اقتصادی، باعث شده تا مسئولین برای واقعی کردن قیمتها مردد باشند، زیرا تجربه سال 98 وجود دارد. راهکار شما برای جلوگیری از اعتراضات احتمالی چیست؟
«راهکار جلوگیری از اغتشاش این است که پول (ماهی 40 میلیون تومان) را قبل از اصلاح قیمت، به حساب خانوادهها واریز و برداشت آن را مسدود کنیم.»
دکتر قدیری ابیانه: راهکار این است که ما قیمت را واقعی کنیم، یعنی همان 70 هزار تومان در لیتر، و بلافاصله و حتی قبل از اصلاح قیمت، این پول (سهم مردم) را به خودشان بدهیم. مثلاً، برای یک خانواده 5 نفری، این مبلغ ماهانه 350 دلار است که به قیمت امروز حدود 40 میلیون تومان میشود. برای جلب اعتماد و اطمینان مردم، اگر بیاییم یک ماه از این مبلغ (40 میلیون تومان) را به حساب خانواده واریز اما برداشت آن را مسدود کنیم و بگوییم که از زمانی که قیمت سوخت واقعی شود، ما هر ماه چنین مبلغی را به حساب خانواده خواهیم ریخت، آن وقت نه تنها اغتشاش نخواهد شد، بلکه مردم مطالبه واقعی شدن قیمت سوخت را خواهند کرد. چه کسی میآید اگر ماهی 40 میلیون تومان به یک خانواده 5 نفری بدهند، اعتراض کند؟
اینکه منابع نفت خام، که خدادادی هستند، جزو انفال و مال مردم است، سخنی حق است. اینکه دولت برای ایجاد این انفال زیرزمینی کاری نکرده و هزینهای نکرده نیز درست است. اما انفال متعلق به همه مردم است و همه صاحب حق هستند و سهم مساوی در انفال دارند. عدالت ایجاب نمیکند که ثروتمندان سهم بیشتری از انفال ببرند، در حالی که در حال حاضر اینگونه است. اگر قیمت سوخت واقعی شود و پولش به مردم داده شود، اولاً قاچاق برچیده میشود، زیرا دیگر خرید سوخت 70 هزار تومانی برای قاچاق صرفه اقتصادی ندارد. بر اساس ارزیابیها، روزانه 30 میلیون لیتر سوخت قاچاق میشود، نه فقط به پاکستان و افغانستان، بلکه به کشورهای نفتخیزی چون عربستان، کویت، قطر و امارات. لذا، جلوگیری از این قاچاق به نفع مردم و حکومت است.
«بحث ما بر سر مقایسه درآمدها با کشورهای منطقه نیست؛ بلکه این است که وضعیت فعلی سالی 6 میلیارد دلار فقط واردات بنزین برای خزانه ما هزینهزاست.»
منتقدان این افزایش قیمتها ایراد میگیرند که فاصله معناداری بین حقوق و مزایای پرداختی در کشور ما و کشورهای منطقه وجود دارد و نمیتوان قیمت بنزین را با آنها یکسان کرد، زیرا درآمدها پایینتر است. اما بحث ما بر سر قیمت سوخت در کشورهای دیگر نیست؛ بحث این است که این وضعیت برای کشور خودمان چقدر درآمد یا هزینه دارد؟ ما اکنون سالی 6 میلیارد دلار فقط بنزین وارد میکنیم و مصرف بالای بنزین که یکی از دلایلش عرضه ارزان آن است، برای خزانه ما هزینهزاست. ما نمیگوییم قیمت را با کشورهای خلیج فارس مقایسه کنید؛ بلکه میگوییم چقدر صادر کنیم گیرمان میآید و چقدر وارد کنیم باید هزینه کنیم.
«سهم یک سال صادرات نفت هر تبعه کویتی معادل 95 سال سهم یک ایرانی است.»
خلیج فارس خود ارزانترین محل عمدهفروشی نفت در دنیاست. من مقایسهای انجام دادهام: با توجه به میزان صادرات نفت ما (حدود 1.4 میلیون بشکه در روز) و جمعیت بومی کشورهای حوزه جنوبی خلیج فارس و صادرات نفتشان (کویت، قطر، امارات)، نتیجه این شده که سهم یک سال صادرات نفت هر تبعه کویتی معادل 95 سال سهم یک ایرانی است؛ یک سال سهم یک اماراتی معادل یک قرن یک ایرانی؛ و یک سال سهم یک قطری معادل یک و نیم قرن یک ایرانی است.
ما با کشورهای دیگر کاری نداریم؛ هر کشوری متناسب با وضعیت خود قیمت میگذارد و کف قیمت، قیمت تمامشده است. در هند که بسیاری از مردمش فقیرند، بنزین گرانتر از آمریکاست. من میگویم این انفال مال همه مردم است و ما حق نداریم طوری توزیع کنیم که ثروتمندان سهم بیشتری از بیتالمال ببرند.
در سایر نقاط جهان، هر کس ثروتمندتر و پرمصرفتر است، مالیات بیشتری میدهد؛ اما در ایران هر کس ثروتمندتر و پرمصرفتر است، یارانه بیشتری میگیرد و این خطاست.
در طرحهای بانک جهانی، پول به مردم برگردانده نمیشد، اما اگر ما پول را بلافاصله به حساب مردم بریزیم، نه تنها اغتشاش نخواهد شد بلکه استقبال هم خواهند کرد.»
برخی میگویند بیش از 100 کشور توصیههای بانک جهانی مبنی بر افزایش قیمت سوخت را اجرا کردند و در آنها اغتشاش رخ داد، اما در آنجا بحث برگرداندن این پول به خود مردم مطرح نبود. پولی که ما اکنون به صورت یارانه پنهان میدهیم، در حقیقت حق همه مردم است که به ثروتمندان بیشتر اختصاص پیدا میکند. این حق مردم است، مال مردم است و همه، اعم از فقیر و ثروتمند، سهم مساوی دارند. ما باید قیمتها را واقعی کنیم و بلافاصله پولش را به حساب مردم بریزیم. مطمئنم نه تنها اغتشاش نخواهد شد، بلکه مردم استقبال هم خواهند کرد.
«با اجرای تدریجی عدالت مخالفم؛ باید یکباره حق محرومین را به آنها داد.»
همچنین با نظر کسانی که میگویند باید این کار را بهتدریج انجام داد، مخالفم. اگر حق محرومین خورده میشود، چرا باید به تدریج آن را پس بدهیم؟ باید یکباره حقشان را به آنها بدهیم. امام علی (ع) نیز معتقد به اجرای بلافاصله عدالت بودند و فرمودند اگر خلیفه شوم، به همه مساوی از بیتالمال میدهم و هر کس بیش از حقش برداشته باشد، پس میگیرم. اگر حق محرومی به جیب بنده میآید، چرا بگوییم یواش یواش کم کنیم؟ برخی رسانهها در اینجا شیطنت کرده و تنها قسمت دوم بحث را (افزایش قیمت سوخت به 70 هزار تومان) نقل میکنند، اما آن روی سکه که باید این پول به خود مردم و محرومین با سهم مساوی داده شود را حذف میکنند. البته این حرفها را بیش از 30 سال است که بیان میکنم و ربطی به دولت خاصی ندارد. عدالت ایجاب میکند که حق مردم از بیتالمال به خودشان داده شود.
نکتهای که در اینجا مطرح میشود این است که میگویند با گران شدن سوخت، همه چیز گران میشود. این صحت دارد که سوخت گران شود، همه چیز گران میشود، اما قدرت خرید مردم بیشتر میشود، چون ماهیانه نفری 7 میلیون تومان معادل 70 دلار دریافت میکنند (که با تغییر قیمت دلار، این مبلغ نیز تغییر خواهد کرد). من معتقدم این اقدام به نفع ارزش پول ملی است، زیرا صرفهجویی 30 میلیون لیتر در روز، به نفع اقتصاد ایران است و از طرفی، از واردات فرآورده بینیاز میشویم. ما اکنون سالی 6 میلیارد دلار واردات بنزین میکنیم. چرا باید میلیاردها دلار از بودجه مردم را صرف کنیم تا فرآورده را به قیمت جهانی بخریم و سپس آن را مفت در اختیار مرف کنندگان بگذاریم؟ کدام عقل سلیمی میپذیرد که بیش از چهار بشکه نفت سفید را کمتر از یک دلار در داخل عرضه کنیم؟ این احمقانه است و معتقدم ما شایسته مدال حماقت جهانی بابت نرخگذاری سوخت در داخل کشور هستیم.
«طرفداران ثابت نگه داشتن قیمت سوخت، ناخواسته به نفع مافیا و قاچاقچیان موضع میگیرند.»
اگر قیمت سوخت واقعی شود، علاوه بر 30 میلیون لیتری که در روز از قاچاق صرفهجویی میشود، حداقل همین مقدار نیز در داخل صرفهجویی خواهد شد که میتوانیم آن را به قیمتهای جهانی صادر کنیم و پولش به خزانه بیاید تا به نفع مردم هزینه شود. طرفداران ثابت نگه داشتن قیمت سوخت، شاید بدون اینکه بدانند، به نفع مافیا و قاچاقچیان، رانتخواران موضع میگیرند. اگر من قاچاقچی یا رانتخوار بودم، از افزایش نیافتن قیمت سوخت حمایت میکردم، چون به شدت به نفع آنهاست. خلاصه کلام من این است که همه مردم در این بیتالمال سهیماند و باید حق خودشان را به خودشان داد، نه به ثروتمندان.
سایر اخبار اقتصادی را اینجا دنبال کنید