به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز، عمه نبات و پناه نوشت: سلام، رفته بودم مدرسه دنبال نبات و پناه، این وضعیتیه که میبینید
دوستش هم بود مگه میومد! هی میگفتم پناه منتظره بریم دنبالش! مامان منتظرمونه. آخر پناه اومد دم کلاس نبات و دوستش هم چون داشت میرفت. راضی شد بریم
با حرفهای منطقی و حتی گول زدنی موفق نشدم
بعدش رفتیم براشون جایزه بخرم با سلیقه خودشون
خیلی کیف داد
نبات دنبال اسباب بازی بود و پناه دنبال تل و گل سر و براق کننده لب
قربونش برم که داره بزرگ میشه