اسم آسا یکی از نام زیبای دخترانه ترکی، دخترانه لری، فارسی و پسرانه عبری است در دارای معناهای متفاوتی از جمله عزیز، و آسایش دهنده، بسیار و … است. این نام زیبا در 4 زبان مختلف ترکی، فارسی عبری و نیز در قوم عزیز لر مورد استفاده قرار میگیرد که برای دیدن معنی آن د رهر یک از این زبانها تا انتهای مطلب با ما همراه باشید.
مشخصات اسم آسا
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام: 614
- ابجد کبیر:62
- ریشه نام:فارسی
- نام به انگلیسی:asa
- تلفظ به فارسی:آسا
- تلفظ نام به انگلیسی:/āsā/
معنی اسم آسا در ثبت احوال
۱- آسودن؛۲- آسايش دهنده؛ ۳- وقار، ثبات؛ ۴- آراينده؛ ۵- (در قديم) شكل و شمايل.
معنی اسم آسا در لغت نامه دهخدا،فرهنگ معین،فرهنگ فارسی و عمید
- لغت نامه دهخدا:( آسا ) آسا. ( اِ ) گشاده شدن طبیعی دهان آدمی است بصورتی خاص از غلبه خواب یا ملال و یا شراب زدگی و یا پاره ای بیماریها. پاسک. باسک. دهان دره.دهن دره. دهن در. خمیازه. بیاستو. هاک. خامیازه. فاژ.فاژه. خامیاز. ثوباء. تثاوُب. آهنیابه
- فرهنگ معین:( آسا ) ( اِ. ) خمیازه ، دهان دره .( اِ. ) ۱ - زیب ، زینت . ۲ - وقار، تمکین . ۳ - طرز، روش . ۴ - پسوندی است که شباهت را می رساند مانند: رعدآسا.
- فرهنگ فارسی:( آسا ) سومین شهریار یهودا بعد از سلیمان . وی در ۹۵۵ ق م . در گذشت . او پرستش خدای یگانه را تجدید و بت پرستان را اخراج کرد . دوره پادشاهی وی از همه پادشاهان یهودا نیکو تر و باشکوه تر بود . تورات بارها تقوای او را بعنوان نمونه و مثل یاد می کند .
( اسم ) ۱ - زیور زینت آرایش . ۲ - وقار ثبات تمکین آهستگی . ۳ - هیبت صلابت . ۴- طرز روش قاعده قانون . یاباسا. بطوریکه معمول است چنانکه رسم است آلامد . ۵ - بصورت پسوند باخر اسم ملحق شود و صفتی دال بر شباهت و مانندگی سازد : آسمان آسا پیل آسا شیر آسا . یا بر آسای . مانند بمنزل. : بر آسای دستور بودی ورا ( فردوسی ). - فرهنگ عمید:( آسا ) ۱. خمیازه، دهان دره: چنان نمود به ما دوش ماه نو دیدار / چو ماه من که کند گاه خواب خوش آسا (بهرامی: شاعران بی دیوان: ۴۰۴ ).۲. زیب، زینت، زیور، آرایش: به انواع نفایس خویشتن را / به سان نوعروسی کرده آسا (عسجدی: ۲۱ ).۳. وقار، ثبات، آهستگی: سرو اگر با قد رعنای تو هم بالاستی / کی چنان مطبوع و خوش اندام و با آساستی (ابن یمین: لغت نامه: آسا ).۴. طرز، روش.مثل، مانند، شبیه، نظیر (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): برق آسا، تگرگ آسا، شیرآسا، گرگ آسا.۱. = آسودن۲. آسایش دهنده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): تن آسا، جان آسا، دل آسا، روان آسا، کم آسا.
نام های هم آوا با آسا
کسا،هورسا،احصا