نفس ، آن، لحظه، تنفس، دم، روان، سرشت و گوهر. عمل دم و بازدم را گویند، مایه زندگی، کسی که وجودش مانند نفس کشیدن برای زندگی لازم است. در اشعار شاعران اصطلاحا به معنی آواز، نغمه، بوی خوش و لحظه استفاده شده وحافظ شیرازی فرموده است:
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد
مشخصات اسم نفس
- جنسیت: دختر
- افراد دارای این نام: 10,000
- ابجد : 190
- ریشه نام: فارسی
- نام به انگلیسی: nafas
- تلفظ به فارسی: نفس
- تلفظ نام به انگلیسی: /nafas/
معنی اسم نفس در لغت نامه دهخدا
جان، روح، روان، قوه ای است که بدان جسم زنده، زنده است.
معنی نفس در فرهنگ معین
تن، جسم. شخص، ذات. جان، خون. حقیقت هر چیز. روح، روان. دم، هوایی که با تنفس وارد ریه می شود. مهلت، زمان.
معنی نفس در فرهنگ فارسی عمید
حقیقت هر چیز. جان. [قدیمی] تن، جسد، شخص انسان. [قدیمی] خون.
نام های هم آوا و مشابه با نفس
نوا، نورا، نسیم، نارین، نرمین ، نیکو، نینا، نیکتا، نهال و نفیسه، نیما، نویان، نوید، نامی، نیرومند، نیرم و نریمان