به گزارش سرویس سیاسی ساعدنیوز به نقل از فارس، اعترافات مقامات آمریکایی در ناکامی پروژه براندازی حکومت ایران در هر دوره تمدید میشود. آخرین اعترافات به «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا باز میگردد که به وضوح در یک مصاحبه مطرح میکند که آمریکاییها نه تنها در تلاشهای متعدد علیه کشورمان ناکام ماندند بلکه بعد از سالهای متمادی هنوز از جامعه ایران تصور درست و منسجمی ندارند.
این اعتراف نشان میدهد که آمریکاییها در برابر مردم ایران با یک سردرگمی و گیجی خاصی روبرو هستند که این موضوع نیز منبعث از شکستهای متعدد سرویسهای اطلاعاتی غرب در برابر ایرانیان است.
بلینکن با اشاره به شکستهای متعدد میگوید: «از دیدگاه من، اولاً، تحولات داخلی در ایران پیچیده است و ما از بسیاری جهات لزوماً بهترین منبع برای دیدگاه روشنی در این مورد نیستیم، دقیقاً به این دلیل که ما، البته، روابط دیپلماتیک نداریم؛ ما منزوی بودهایم و فکر میکنم ادعای اینکه دقیقاً میدانیم تحولات در داخل ایران چیست، نوعی تظاهر خواهد بود.».
وزیر خارجه آمریکا افزود: «به نظر من اگر به بیست سال گذشته نگاه کنیم، آزمایشهای ما در تغییر رژیم، دقیقاً موفقیتهای چشمگیری نداشتهاند. (خنده حضار) بنابراین فکر میکنم باید با تواضع مناسب به این مشکل بپردازیم».
ناامیدی اوباما از براندازی حکومت ایران
اگر نگاهی به گذشته بیندازیم از این نوع اعترافات از سوی مقامات بلندپایه امریکایی کم نیست. «باراک اوباما» رئیس جمهور اسبق آمریکا از جمله همین مقامات است.
اوباما در اواخر دوره ریاست جمهوری خود نسبت به شکست اقدامات دولتش این گونه اعتراف میکند:« این ایده که ما عدم دستیابی ایران به بمب در قالب یک توافق قابل راستیآزمایی را به شناسایی اسرائیل منوط کنیم واقعا مثل این است که بگوییم ما با ایران توافق امضا نمیکنیم مگراینکه ماهیت رژیم ایران کاملاً دگرگون شود؛ و این به عقیده من، یک سوء قضاوت بنیادین است. میخواهم به این نکته برگردم: ما نمیخواهیم ایران به سلاحهای اتمی دست پیدا کند دقیقاً به این دلیل که نمیتوانیم روی اینکه ماهیت این رژیم تغییر پیدا کند، سرمایهگذاری کنیم. درست به همین دلیل است که ما سلاحهای اتمی نمیخواهیم.»
اوباما به این موضوع اشاره میکند که حضور کاخ سفید در میز مذاکرات هستهای ایران به این علت بوده است که آمریکا توان براندازی ایران را ندارد.
در همان زمان «شهید سرلشکر قاسم سلیمانی» در پاسخ به سخنان اوباما در مورد اینکه به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی نیستیم، گفت: «این سخن شما اظهار لطف نیست بلکه اعلام ناتوانی است، شما نتوانسته و نمیتوانید در پی براندازی نظام جمهوری برآیید.»
روایت هیلاری کلینتون از مداخله آمریکا در حوادث سال 88
«هیلاری کلینتون» وزیر خارجه دولت اوباما نیز در کتاب خاطرات خود درباره اغتشاشات سال 88 مینویسد:« دولت باراک اوباما، رئیسجمهوری آمریکا در سالهای بعد از اغتشاشات انتخابات ریاستجمهوری سال 1388 در ایران با صرف دهها میلیون دلار به آموزش بیش از 5000 نفر از مخالفان ایران در سراسر دنیا پرداخت.»
وزیر خارجه اسبق آمریکا در بخش دیگری از این کتاب تأکید میکند به نظر وی دولت اوباما باید حمایت فعالتری از مخالفان داخلی ایران در زمان اغتشاشات به عمل میآورد، اما سپس اعتراف میکند مشخص نیست که آیا چنین رویکردی به نتایج دیگری از آنچه اتفاق افتاد، ختم میشد یا خیر.
«فیلیپ گوردون» هماهنگکننده کاخ سفید در خاورمیانه در زمان دولت باراک اوباما در کتابی با عنوان «شکست در بازی طولانی» بهطور مفصل به سیاست شکستخورده دخالت در امور کشورهای منطقه غرب آسیا به منظور تغییر نظامهای سیاسی آن پرداخته است.
وی که در دولت دموکراتها مسئولیت داشته با بیان این مسأله که ایالات متحده امریکا پس از جنگ جهانی دوم بهطور میانگین در هر دهه یک حکومت را در منطقه غرب آسیا سرنگون کرده است به بررسی تفصیلی سرنوشت پروژههای رژیم چنج(تغییر نظام) در ایران، عراق، افغانستان، مصر، لیبی و سوریه پرداخته و با ذکر دلایل متعدد تشریح کرده که این راهبرد چگونه علیرغم هزینههای بالا به نتایج دلخواه خود در بلندمدت دست پیدا نکرده است.
گوردون مطرح میکند خاصیت خاورمیانهای به این صورت است که با همه تغییرات برنامهریزی شده مردم نتیجه آن را علیه غرب بهم میریزند.
اعتراف به شکست در برابر ایران
«رابرت مالی» نماینده ویژه امریکا در امور ایران نیز در 11 بهمن ماه 1401 طی گفتوگو با برنامه هارد تاک شبکه بیبیسی سخنانی را مطرح کرد که محل تأمل است. او اعلام کرد: «دیپلماسی هرگز به پایان نمیرسد... مذاکرات غیرمستقیمی را با ایران داشتیم و علناً اعلام کردیم که آمادهایم مذاکرات غیرمستقیم را ادامه دهیم.»
مالی همچنین گفت: «ما به دنبال تغییر رژیم در ایران نیستیم و فکر میکنم به اندازه کافی تجربه غمانگیز در زمینه مهندسی کردن تغییر رژیم بویژه در خاورمیانه داشتهایم.»
این سخنان به مثابه آب سردی روی آتش ضدانقلاب ایران بود که تا آن زمان سعی در ایجاد اغتشاش داشتند اما به وضوح پیامی را از خود آمریکا دریافت کردند که امریکا قادر به تغییر حکومت در ایران نیست.
آژانس خبری آسوشیتدپرس در مطلبی با اشاره به حافظه تاریخی ایرانیان از کودتای 28 مرداد که با همکاری آمریکا به سرنگونی دولت مصدق انجامید مینویسد که اگرچه برای مدت کوتاهی این موضوع موفقیت آمیز جلوه کرد و باعث ثبات ایران (به زعم آمریکا) شد اما همین بدبینی باعث انقلاب ایران به رهبری آیت الله خمینی (ره) شد. همین تصور تاریخی هنوز در بسیاری از ایرانیان نسبت به آمریکاییها وجود دارد.
ترامپ به دنبال منافع سیاسی است یا براندازی؟
دونالد ترامپ نیز درباره رویارویی دولتش با ایران گفته است:« آنها (ایران) در زمان ریاست جمهوری من نمیتوانستند نفت بفروشند، کسی نمیتوانست از آنها نفت خریداری کند اما اکنون به دنبال دشمنی با آنها نیستم و مایلم با آنها کنار بیایم. فقط نمیخواهم که سلاح هستهای داشته باشند. نمیتوانم اجازه دهم به سلاح اتم دست پیدا کنند، زیرا در این صورت، اسرائیل از بین خواهد رفت.»
نکته حائز اهمیت در رویکرد ترامپ حتی در زمان انتخابات ریاست جمهوری نیز عدم بها دادن به اپوزیسیون بوده است. در یکی از روایتهای افراد نزدیک رضا پهلوی که برای یک شام با دریافت پول از سوی ستاد ترامپ قرار بود ملاقاتی در این خصوص ترتیب داده شود، اعضای ستاد ترامپ وقتی با این موضوع روبرو می شوند که فرزند شاه مخلوع نیز در این دیدار حاضر شود به این درخواست پاسخ منفی دادند و برنامه به همین دلیل بهم خورده است.
رایان هوک نماینده ویژه سابق آمریکا در امور ایران نیز در این خصوص مطرح میکند: « ترامپ قصد براندازی حکومت ایران را ندارد اما میخواهد آن را تضعیف و منزوی کند.»
برخی از کارشناسان رسانههای ضدانقلاب از جمله بی بی سی فارسی نیز معتقدند در برنامه ترامپ مردم کشورهای دیگر جایگاهی ندارند و وی فقط به آمریکاییهای سفید پوست میاندیشد و به برنامههای مالی برای این کشور که هزینههای غیر قابل وصولی داشته باشند فکر نمیکند.
بر همین اساس براندازی حکومت ایران یک پروژه کاملا شکست خورده از سوی مقامات آمریکایی تلقی میشود که اگرچه با موج سواری روی برخی حوادث همراه است اما با وجود همه هزینههایی که ایالات متحده کرده، سودی برای این کشور نداشته است.
برای پیگیری اخبار حوزه سیاست کلیک کنید.