به گزارش سایت خبری ساعد نیوز، یکی از باورهای غلط درباره دلایل ترس مردان از ازدواج این است که آن ها به خاطر تنوع طلبی جنسی شان علاقه ای به رابطه پایدار و متعهد ندارند و این زنان اند که خواهان ازدواج هستند! اما حقیقت این است که با وجود تفاوت های زنان و مردان، مردها نیز به یک همراه و همدم نیاز دارند. عدم توجه به این نیازها در طی رابطه زناشویی دیدگاه مردان را نسبت به ازدواج منفی می کند. ترس مردان از ازدواج باعث می شود برای رفع نیازهایشان به دنبال راه های دیگری باشند. بدین ترتیب روابط جنسی پیش از ازدواج، بالا رفتن سن ازدواج، انحرافات جنسی و... گسترش پیدا می کند. آگاهی از دلایل ترس مردان از ازدواج به شما کمک می کند تا راهی برای رفع آن پیدا کنید.
دلایل ترس پسران از ازدواج
دلایل و شرایط متفاوتی برای ترس از ازدواج در پسران وجود دارد و کسانی که دچار این اختلال می شوند باید ابتدا بدانند که دلیل ترسشان چیست و در مرحله بعدی باید به دنبال رفع ان باشند.
ترس از تعهد :
بعضی از افراد مجرد با شکلی از درگیری ذهنی به عنوان ترس از تعهد درگیر می شوند. معنای این اختلال این است که آن ها تمایل ندارند ادامه زندگی خود را تنها با یک فرد بگذرانند. این افراد فکر می کنند که به راحتی می توانند برای مدت کوتاهی زنهای مختلفی را راضی و نگهدارند ، اما جلب کردن رضایت یک خانم برای مدت زمان طولانی به نظرشان کار سخت و دشواری است.
به علاوه این را هم باید در نظر گرفت که در مورد این موضوع گروهی از پسران وجود دارند که کوچک ترین چیزی در مورد رابطه های طولانی مدت نمی دانند و از آن جایی که بیشتر روابطشان کوتاه مدت بوده و ماندگاری چندانی نداشته به این شکل از رابطه عادت کردند و به ازدواج و رابطه دائم به هیچ وجه فکر نمی کنند.
تصور نادرست از ازدواج :
ترس از ازدواج در پسران در برخی مواقع به خاطر تصورات نادرست آن ها می باشد برای مثال آن ها فکر می کنند که ازدواج به معنای ” اتمام زندگی ” است. آن ها این تصور را دارند که اگر ازدواج کنند دیگر نمی توانند مانند گذشته از زندگی لذت ببرند. در این شرایط افکار منفی فرد را احاطه می کنند و فرد مجرد به این نتیجه می رسد که با ازدواج زندگی جنسی اش برای همیشه به پایان خود می رسد. اما همه افراد می دانند این تصورات حقیقت ندارد و با گذشت زمان این مسئله به طور کامل حل می شود.
موسسه ملی روانشناختی آماری را ارائه می دهد که در آن نشان می دهد افرادی که متاهل می باشند و از زندگی مشترک خود رضایت دارند از افرادی که مجرد هستند و از زندگی مجردی لذت می برند در حالت کلی خیلی انسان های سرزنده تر و خوش حال تری هستند.
از طرفی باید با این واقعیت روبرو شد که گروهی از آقایان به کار هایی عادت کردند که ازدواج کردن جلوی آن را می گیرد و به مانند طنابی دور گردنشان می افتد ، به همین علت آن ها از ازدواج دوری می کنند و با این افکار منفی تمایلی به ازدواج ندارند.
مسئله مالی و اقتصادی :
ترس از ازدواج در پسران به این دلیل می تواند باشد که آن ها تمایلی به تقسیم اموال خود با فرد دیگری ندارند. آن ها به این فکر می کنند که بعد از ازدواج به اجبار باید کلیه ی درآمد و دارای شان را با شریک زندگی شان تقسیم کنند و این عملی است که اصلا دوست ندارند انجام بدهند. حتی در برخی مواقع افرادی وجود دارند که به هیچ عنوان دوست ندارند که کسی از آن ها درخواست چیزی کند.
وجود دلبستگی های افراطی :
بعضی از پسران به خاطر وابستگی بیش از اندازه به پدر و مادر خود ، از ازدواج کمی فاصله می گیرند. وجود چنین مشکلی باعث می شود انتظارات بیشتری از شریک زندگی شان بخواهند. اما آن ها می دانند که در آینده آن ها را به مانند مادرشان تحویل نخواهند گرفت ، و از این شرایط ترس دارند ؛ چرا که به اجبار باید از کودکی خارج شده و بزرگانه رفتار کنند ولی رفتن زیر بار این مسئولیت ها و برخی سختی های زندگی برایشان ناراحت کننده است.
تجربه های تلخ گذشته :
کسب هر تجربه جدید در زندگی بسیار اهمیت دارد چرا که باعث می شود دید ما در برابر برخورد با برخی مسائل عوض شود. اگر فردی تجربه ی نسبتا بدی از یک رابطه ی طولانی مدت یا ازدواج داشته باشد ، در انتخاب همسر آینده خود بیش از اندازه وسواسی خواهد شد. شکست در یک رابطه می تواند بسیار ناراحت کننده باشد.
هنگامی که قلب این گونه افراد برای بار اول زخم بخورد جبران آسیب های روانی گذشته را دشوار می کند. این دسته از افراد بیش از اندازه محتاط می شوند و به خاطر یک خاطره بد ، تمام ابعاد زندگی شان را تحت تاثیر قرار می گیرد ، این افراد به همه بدبین می شوند و به صورت کلی تغییر کرده و تا آخر عمر خیال ازدواج ا از ذهن خود پاک می کنند.
عدم مسئولیت پذیری :
تلاش و کوشش و سنگین شدن وظایف ، آغازی بر یک زندگی مشترک می باشد. افراد در زندگی مشترک باید مسئولیت پذیر باشند و نسبت به قبل سعی بیشتری کنند. از اوایل زندگی مشترک باید به تمامی مسائل از جمله ورود بچه به زندگی فکر و برنامه ریزی کرد. اغلب وظیفه حمایت و پشتیبانی از فرزند بر عهده پدران می باشد.
در این مرحله است که بعضی از آقایان از خود بی میلی نشان می دهند چرا که دوست ندارند زیر بار مسئولیت های بیشتری بروند و فکر می کنند که می توانند با فرار از ازدواج به راحتی از بار سنگین مسئولیت های مختلف شانه خالی کنند ، اما نمیدانند که زندگی سرشار از مسائل سخت و دشوار است که هر روز با آن روبرو خواهند شد و اگر همراه با شریک زندگی خود باشند این سختی ها به راحتی از بین می روند و تلخی ها به شیرینی تبدیل می شود.
ارضای نیاز های جنسی :
امروزه آقایان خیلی راحت تر از زمان قدیم می توانند نیاز های جنسی خود را برآورده کنند به همین سبب نیازی نمی بینند که فقط یک شریک ابدی برای خود انتخاب کنند. اما این نوع از اشخاص نمیدانند که از نظر روانشناسی مردی که تنها با یک زن برای مدت زمان طولانی ارتباط جنسی برقرار می کند به لذت های فیزیکی و روانی بیشتری نیز دست پیدا می کند.
ترس از طلاق :
یکی دیگر از دلایل ترس از ازدواج در پسران وجود مسئله ی بزرگ طلاق است ، اکثر آن ها فکر می کنند که با ازدواج نکردن می توانند از طلاق و هزینه های مالی که به همراه دارد پیشگیری کنند. شاید به اطرافیانشان نگاه کنند و ببینند که آن ها از زندگی خود راضی نیستند و روی آن ها نیز تاثیر بگذارد و فکر کنند برای آن ها نیز شاید این مشکلات به وجود بیاد به همین خاطر از ازدواج دوری کنند.
ترس از تغییرات :
برخی از پسران فکر می کنند که با ازدواج باید تغییرات بزرگی را در زندگی خود متحمل شوند و بر سر مسئله های زیادی با طرف مقابل خود جنگ و صلح داشته باشند. از طرفی چون به شرایط عادی زندگی روزمره خود عادت کرده اند ، تمایلی به ایجاد تغییر و تحول در زندگی ندارند.
تاثیر والدین :
ترس از ازدواج در پسران امکان دارد به این دلیل باشد که پدر و مادرش تجربه ی خوبی از ازدواج نداشتند و به صورت جدا از هم زندگی می کنند یا حتی طلاق گرفته اند. یا احتمالا در حالتی قرار گرفته است که در تمام زمان کودکی اش شاهد دعوا و جر و بحث بوده است و این مسئله باعث بی میلی فرد در ازدواج کردن شده است.
تجربه های کودکی باعث شکل گیری تفکر فرد در بزرگسالی می شود. در این شرایط ، شخصی که اینگونه بزرگ شده است برای دوری از ماجرا های کودکی اش نیاز به گذشت زمان و فراموشی خاطره های بد گذشته دارد.
چرخه ی دوستان :
احتمالا فرد مجرد دوستانی دارد که هنوز ازدواج نکرده اند و از دوران مجردی شان نهایت لذت را می برند. همچنین برای پسر ها ترسناک و سخت است که در بین دوستان شان اولین کسی باشند که ازدواج می کند. و وارد رابطه جدی می شود. در میان پسر ها اغلب گفت و گو هایی در مورد خودشان و روابط بی قید و بندشان پیش می آید که بیشتر از روی شوخی است. به علاوه می ترسد اگر در مورد جدی شدن عشق و رابطه اش با کسی چیزی به دوستان اش بگوید ، آنها مسخره اش کنند.
عدم تمایل به سازگاری :
برخی افراد هستند که تمام فضای موجود را برای خودشان می خواهند. از این که اتاق ، ماشین یا هر چیز شخصی شان را با فرد دیگری شریک شوند ، خوش شان نمی آید. آن ها علاقه ای ندارند شبیه هیچ به کسی دیگر باشند ؛ و زمان ها و فضاهای آزاد زندگی شان را از هر چیز دیگری بیش تر دوست دارند و از آن لذت می برند.
برای مثال فرد مبل راحتی تک نفره اش یا ماشین سواری اش را خیلی بیشتر از شما دوست دارد. چنین افرادی تغییر را دوست ندارند و تمایلی هم ندارند با شخص دیگری وارد رابطه شوند.
هنوز زمان ازدواج نرسیده است :
شاید فرد از طرف اطرافیانش تحت فشار زیادی قرار بگیرد ؛ درصورتی که هنوز برای این کار آمادگی کاملی ندارد. این فشار ها که اغلب از سوی پدر و مادر وارد می شوند که نه تنها به متعهد شدن فرد مجرد کمکی نمی کند بلکه سبب می شود بیشتر از این مسئله دوری کند. در این شرایط بهترین عمل این است که اجازه دهید همه چیز به شکل طبیعی انجام شود. برخی مردان ، زمان زیادی برای شناخت طرف مقابل نیاز دارند که این زمان ممکن است حتی به چندین سال نیز برسد.