تعریف دادنامه و انواع آن

  دوشنبه، 24 شهریور 1399   زمان مطالعه 7 دقیقه
تعریف دادنامه و انواع آن
یکی از اصطلاحاتی که اشخاص درگیر در جریان رسیدگی به پرونده‌های قضایی بسیار با آن مواجه می‌شوند «دادنامه» است. معمولا پس از پایان بررسی‌های لازم درمورد پرونده‌های قضایی یک رای قضایی صادر می‌شود و پس از‌ آن دادنامه صادر می‌شود. در این مبحث می‌خواهیم ببینیم مفهوم حقوقی دادنامه چیست و صدور اجزای آن چه مراحلی دارد.

دادنامه چیست؟

در هر صورت پس از آنکه رسیدگی به پرونده قضایی آغاز گردید، قاضی مکلف است که تشریفات قانونی مربوط به دادرسی عادلانه (مانند آنکه پس از تعیین و ابلاغ وقت رسیدگی، جلساتی را با حضور طرفین تشکیل داده و به ادعا ها و ادله ی هریک از آنها گوش فرا دهد) را اجرا کرده و پس از آن با انجام بررسی های لازم و استنباط یا استخراج حکم قانونی، در بازه زمانی خاصی که توسط قانون گذار تعیین شده است، تصمیم نهایی (رأی) خود را که می تواند به صورت حکم یا قرار باشد، صادر کند. به عبارت بهتر قاضی پس از شروع رسیدگی به پرونده نمی تواند به بهانه اجمال، ابهام یا سکوت قوانین از صدور رأی خودداری کند. رأی دادگاه می تواند حکم یا قرار باشد، اما در هر صورت این رأی در قالب دادنامه صادر می شود و می توان چنین گفت که دادنامه به رأی مکتوب قاضی گفته می شود؛ بنابراین، ممکن است قاضی پس از انجام بررسی های لازم در خصوص پرونده کیفری یا حقوقی تصمیم خود را بگیرد و رأی صادرشده را با صدای بلند اعلام کند. در این موارد نیز می توان گفت که قاضی رأی صادر کرده است اما نمی توان از صدور دادنامه سخن گفت، زیرا دادنامه به رأیی گفته می شود که به صورت مکتوب درآمده باشد. صدور رأی به صورت مکتوب و در قالب دادنامه به این صورت است که یک نسخه را قاضی صادر کننده رأی دست نویس می نویسد و در انتهای آن امضای خود را درج می کند و پس از او، این دادنامه تایپ شده و سپس برای طرفین یا وکلای آنان ابلاغ می شود. براین اساس چون نسخه تایپ شده ی دادنامه در اختیار طرفین قرار می گیرد و نسخه اصلی بایگانی می شود، نمی توان امضای قاضی را در دادنامه ی ابلاغ شده به طرفین ملاحظه کرد، بلکه در این موارد امضای مأمور ابلاغ وجود دارد.

تصویر

انواع دادنامه

دو نوع دادنامه داریم:

  • دادنامه بدوی

دادنامه بدوی همان رای قاضی در دادگاه بدوی می باشد و دادنامه تجدید نظر دادنامه ای می باشد که به رای قاضی در دادگاه بدوی اعتراض زده و به دادگاه تجدید نظر رفته و رایی که صادر می گردد دادنامه تجدیدنظر می باشد.

  • دادنامه تجدیدنظر

در بعضی مواقع در پرونده های کیفری یا حقوقی قاضی بعد از انجام بررسی های لازم، رای خود را به صورت شفاهی در جلسه اعلام می کند و آن را به صورت بلند قرائت می کند در این مواقع می توانیم بگوییم که قاضی برای این پرونده رای صادر کرده است اما نمی توانیم بگوییم که این رای دادنامه می باشد چرا که دادنامه رای کتبی قاضی می باشد.

دادنامه از چه قسمت هایی تشکیل شده است؟

دادنامه به عنوان رأی قضایی که به صورت مکتوب درآمده است، اجزاء و بخش های گوناگونی دارد که عبارت اند از:

  • شماره هایی قیدشده که می توان پرونده را از طریق آن ها پیگیری کرد

شماره دادنامه، شماره پرونده و شماره بایگانی شعبه از جمله این شماره ها هستند که در آغاز دادنامه و بخش بالای آن درج می شوند. در میان این شماره ها شماره بایگانی شعبه، جهت پیگیری پرونده از اهمیت زیاد تری برخوردار است.

  • مشخصات طرفین پرونده ی قضایی و همچنین وکلای آنان (درصورت داشتن وکیل)

در صورتی که موضوع پرونده ، حقوقی باشد مشخصات طرفین درگیر در پرونده به عنوان خواهان و خوانده و در صورتی که موضوع پرونده، کیفری باشد تحت عنوان شاکی و مشتکی عنه (کسی که از او شکایت شده است) در دادنامه درج می شود.

  • در دادنامه های مربوط به پرونده های حقوقی، خواسته های خواهان نیز درج می شود

خواسته عبارت است از همه اموری که خواهان از دادگاه درخواست کرده که به آن رسیدگی کند و قاضی باید تصمیم خود در خصوص هر یک از آن ها را در دادنامه اعلام کند. برای نمونه در صورتی که خواهان از دیگری طلب دارد و برای مطالبه وجه خود دادخواست تنظیم کرده است، مطالبه وجه و همینطور مطالبه خسارت های دادرسی ازجمله خواسته هایی است که او (خواهان) در دادخواست قید می کند و براساس آن، در بخش مربوط به خواسته ها در دادنامه نیز درج می شود تا قاضی تصمیم خود را در خصوص آن اعلام کند.

  • گردش کار یکی از مهم ترین قسمت های هر دادنامه است

در واقع قاضی در این بخش به بیان علت هایی می پردازد که باعث به صدور دادنامه شده است. جهت نمونه معمولا در دادنامه ها بدین گونه است که گفته می شود، خواهان به خواسته فوق به طرفیت… دادخواستی تنظیم کرده/شاکی شکایتی علیه… مطرح کرده و براساس این دادخواست/شکایت نامه و بعد از انجام تشریفات قانونی با تعیین وقت مقرر و ابلاغ وقت به آن ها جلسه های دادرسی تشکیل شده و بعد از آن دادگاه با توجه به محتویات پرونده ختم دادرسی را اعلام و با استعانت از خداوند متعال به شرح آتی مبادرت به صدور رأی می کند. درواقع، در گردش کار، قاضی دلیلی را که منجر به شروع فرایند رسیدگی شده و همچنین تشریفات قانونی صورت گرفته را ذکر می کند.

  • رأی دادگاه مهم ترین بخش هر دادنامه ای است

در این بخش، قاضیِ صادرکننده رأی ابتدا به توضیح امور موضوعی می پردازد و بعد از آن جهات حکمی را بیان می کند. در آخر نیز، از جمعِ میان جهات موضوعی و جهات حکمی، رأی اصلی را که معمولا یک سطر است اعلام می کند. منظور از امور موضوعی ماجرایی است که در گذشته در عالم واقع اتفاق افتاده است. برای نمونه این که شخص الف در تاریخ 96/10/۱1 سندی را امضا کرده که به موجب آن متعهد شده مبلغی را در 96/10/16 به شخص ب بپردازد، یک امر موضوعی است. جهات حکمی نیز به حکمی گفته می شود که قانون در خصوص موضوعی که اتفاق افتاده، مقرر کرده است. برای نمونه، طبق قانون هر فرد که دِین دارد باید دِین خود را ادا کند، یک امر حکمی است. بعد از بیان موضوع واقع شده در عالم واقع و همچنین ذکر حکم قانونی مربوط به آن، در نهایت رأی نهایی اعلام شده و برای نمونه قاضی شخص الف را با استناد به این مقرره قانونی به پرداخت دین خود محکوم می کند. در این بخش، بعد از ذکر رأی اصلی، به قطعی یا غیرقطعی بودن (قابل اعتراض بودن) رأی نیز اشاره شده و درصورت قطعی نبودن قاضی قید می کند که طرفین تا چه زمانی برای اعتراض به آن فرصت دارند.

  • امضای مأمور ابلاغ و همینطور نام قاضی صادرکننده رأی

امضای مأمور ابلاغ و همینطور نام قاضی صادرکننده رأی نیز از مورد هایی است که در بخش انتهایی دادنامه ذکر می شود، همان گونه که ذکر شد، در دادنامه ای که به طرفین ابلاغ می شود، امضای قاضی صادرکننده درج نمی شود؛ بلکه این امضا صرفا در نسخه اصلی و بایگانی شده دادنامه ملاحظه می شود، ولی نام قاضی یا قضات صادرکننده رأی را می توان در دادنامه مشاهده کرد.

اجرای دادنامه

پس از اینکه رأیِ صادر شده به صورت قابل تجدید نظرخواهی باشد و بعد از گذشت مراحل اعتراض، دادگاه تجدیدنظر، اعتراض را رد کند، رای قطعی را صادر می کند و شرح آن به این صورت است: مستند به قانون دادرسی کیفری (طبق آخرین اصلاحات این ماده) ضمن رد تجدید نظر خواهی، دادنامه تجدید نظر خواسته تائید می گردد و رأی قطعی است. در این حالت خواهان برای اجرای حکم، به اجرای احکام دادگاه بدوی مراجعه کرده و درخواست صدور اجراییه مبنی بر رأی قطعی را درخواست می کند. زیرا رأی صادر شده خود به خود اجرا نمی شود و یکی از شروط اجرای آرا، قطعی شدن آن هاست. صدور اجراییه به عهده دادگاه نخستین می باشد، یعنی دادگاهی که دادخواست اولیه دعوا به آن تقدیم شده است.


دیدگاه ها

آخرین ویدیو ها