علت بی انگیزگی در زندگی چیست؟

  شنبه، 22 شهریور 1399   زمان مطالعه 6 دقیقه
علت بی انگیزگی در زندگی چیست؟
مهم ترین دلیل بی انگیزگی در زندگی نداشتن هدف است، کشتی ای که در دریا نداند به کدام ساحل می خواهد برود ،انقدر در دریا می ماند تا بالاخره غرق میشود.

علت بی انگیزگی در زندگی

گاهی اوقات در زندگی ما شرایطی پیش می آید که به شدت بی انگیزه می شویم و حوصله هیچ چیز را نداریم ، یا حتی بدتر از این حرف ها!! از خودمان می پرسیم اصلا برای چی زندگی می کنیم؟ آخرش که چی؟ این حالات معمولا برای افراد زیادی رخ می دهد. زمانی که این حالات برای ما رخ می دهد دچار بی انگیزگی در زندگی شده ایم، یعنی یک مشکلی در زندگیمان داریم که نمیدانیم آن چیست ؟ پیدا کردن آن و رفع آن می تواند شور و شوق را دوباره به ما برگرداند و بتوانیم با عشق زندگی کنیم .

دلایل بی انگیزگی

1. نداشتن اعتماد به نفس:

رابطه اعتماد به نفس و انگیزه رابطه ای دو طرفه است. به نحوی که بی انگیزگی باعث عدم کارایی شما می شود؛ این عدم کارایی، باعث احساس ناکارآمدی، مفید نبودن و در نهایت کاهش اعتماد به نفس می شود. فقدان اعتماد به نفس به شما می گوید تو هیچ کار مفیدی نمی توانی بکنی.

2. افسردگی:

نداشتن انگیزه و اعتماد به نفس، زیر مجموعه های اختلال افسردگی هستند. افسردگی یک معضل بسیار شایع و آزار دهنده است و اگر در زمان مناسب به آن توجه نشود می تواند باعث پایین آمدن کیفیت زندگی شما بشود. برای شناسایی این اختلال لازم است علائم آن را بشناسید. علائم افسردگی بی انگیزگی را نیز در بر می گیرد.

3. نداشتن محرک بیرونی:

انگیزه، محرک درونی انسان هاست. نیرویی که از درون شما را تقویت می کند. اما یکی از عوامل مؤثر در ایجاد انگیزه های درونی محرک های بیرونی است. نیاز به تشویق، تأیید، پول، امکانات، توجه و ... برخی از این محرک های درونی می باشند.

4. سبک زندگی ناسالم:

عدم تحرک، نداشتن فعالیت مفید، مصرف مواد مخدر و الکل، مقایسه دائم خود با دیگران، نداشتن خودشناسی، ارتباط معیوب با اطرافیان و ... برخی از موارد سبک زندگی ناسالم هستند که موجب بی انگیزگی می شوند. در صورتی که به شناخت درستی از خود دست یابید و اهداف را مشخص کنید، می توانید به صورت مؤثرتری سبک زندگی خود را انتخاب کنید.

5. نداشتن مهارت سازگاری و حل مسئله:

اینکه شما ندانید در هر مرحله از زندگی باید چه کنید و نسبت به تغییرات چه واکنشی نشان دهید، نیاز به فراگیری مهارت های حل مسئله و سازگاری دارید. این دو مهارت مهم، مانند هر مهارت دیگری قابل یادگیری است. افراد سالم و با انگیزه، می دانند که چگونه باید در مقابل اتفاقات مختلف اقدام کنند و می توانند خود را برای تمام شرایط، آماده نگه دارند.

نتایج بی انگیزگی در محیط کار چیست؟

زمانی که بی انگیزگی در محیط کار به سراغ تان می آید، سپری کردن یک روز در محل کار می تواند مثل یک مبارزه ی دشوار باشد. این بی انگیزگی در طولانی مدت می تواند باعث ایجاد استرس در شما شود و شاید احساس گناه کنید که به اندازه ی کافی برای پیشرفت در کارتان تلاش نمی کنید.

اثرات این حالت بر شما بی شمار است: شاید دچار مشکل در خوابیدن شوید، بیمار شوید یا توانایی تان برای تمرکز کم شود. سلامت ذهنی شما با خستگی احساسی به همراه اضطراب و بدبینی که خلق تان را تحت تأثیر قرار می دهد، به خطر می افتد.

اما نیازی نیست در این مسیر باقی بمانید. با کمی کندوکاو و تفکر می توانید به آنچه که انرژی تان را تحلیل می برد پی ببرید و خودتان را از شرش خلاص کنید. در اینجا سه دلیل بی انگیزگی در محیط کار همراه با راهکارهایی برای برگشتن به وضعیت مناسب معرفی می شوند.

۱. در دام مشغله ی زیاد افتاده اید

امروزه «مشغول بودن» به یک وضعیتِ نمادین تبدیل شده است، نمادِ اینکه خیلی ها دنبال شما هستند و می خواهند با شما کار کنند. در حالی که شاید خودتان عمیقا از این مسئله لذت ببرید، اما همیشه در حال کار بودن و آمادگی داشتن برای اضافه کاری، می تواند منجر به خستگی مفرط و بی انگیزگی در محیط کار شود.

کار کردن با این توهم که مشغولیتِ دائمی به شما کمک می کند از نظر حرفه ای پیشرفت کنید، می تواند نتیجه ی معکوس داشته باشد و برای تان لقب «ساده لوحِ شرکت» را به ارمغان بیاورد یا حتی باعث انزجار شما از شغل، رئیس و همکاران تان شود.

برای رهایی از دام مشغله ی زیاد، کارهایتان را اولویت بندی کنید و وظایف غیراضطراری را حذف کنید و برای کاری زمان بگذارید که واقعا مهم است.

۲. فقط به اراده تان متوسل می شوید

قانع کردن خودتان برای انجام یک تکلیف بدون رضایت محض، دشوار خواهد بود. زمانی که عزم راسخ تان شکست می خورد، بر ایجاد عادت هایی تمرکز کنید که موفقیت تان را حتمی می سازد. اغلب، شروع یک هدف بزرگ یا یک پروژه ی پیچیده، سخت ترین بخش کار است. اما وقتی کار را آغاز کنید، کل پروژه کمتر ترسناک به نظر می رسد.

ترفندی برای باانگیزه باقی ماندن، ایجاد عادت های کوچکی است که به بهره وری کمک می کند و باعث می شود احساس خوبی در مورد آنچه انجام می دهید داشته باشید

۳. از نظر احساسی خسته هستید

اگر احساس می کنید در طول روزِ کاری خود همچون یک مرده ی متحرک هستید، احتمالا جزو ۷۰ درصد از افرادی هستید که از نظر احساسی از محل کار جدا هستند.

وقتی تلاش می کنید تا با دقت موانع انگیزشی خود را بررسی کنید، نیازهای اجتماعی خود را دست کم نگیرید. در هرم مازلو، سومین پله مربوط به سلامت ذهنی است که پس از نیازهای فیزیکی و امنیت قرار دارد. احساس مورد پذیرش بودن و مفید بودن در کار، برای حفظ انگیزه جهت انجام وظایف روزمره تان ضروری است.

در واقع «امنیت روانی» مهم ترین ویژگی ای است که تیم های موفق در آن با هم اشتراک دارند. گروه هایی که دارای ویژگی اعتماد میان فردی و احترام متقابل هستند، نه تنها شادترند، بلکه بهره وری بالاتری نیز دارند. زمانی که کارکنان اعتماد به نفس دارند و همکاران شان آنها را به خاطر اظهار نظر مسخره نمی کنند، پس نمی زنند یا تنبیه نمی کنند، کارهای بیشتری انجام می دهند و در شغل شان پیشرفت می کنند. برای جبران خستگی احساسی، در جریان کار خود عمدا فرصت های اجتماعی ایجاد کنید. یک راه ساده برای شروع، حضور ۵ دقیقه زودتر در جلسات است. از این زمان برای یک مکالمه ی ساده استفاده کنید. این صحبت کوتاه غیررسمی فقط یک گپ بی هدف نیست، بلکه مسیری طولانی برای ایجاد روابطی قوی تر با همکاران تان است.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
نظر خود را به اشتراک بگذارید
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها