حکم قصاص چیست و چه مجازاتی دارد ؟
قصاص از «قص» گرفته شده و در زبان عربی وقتی یک امر دوبار تکرار شود لفظ «قصه» را بکار میگیرند. در این مقاله درباره حکم قصاص سخن خواهیم گفت. قصاص در لغت به معنای دنبال کردن و پی گیری کردن است. در اصطلاح به معنای قتلی است که به دنبال قتل دیگر می آید و در جایی دیگر قصاص به معنای پی گیری کردن اثر جنایت به گونه ای که قصاص کننده (و یا اولیای دم) همان جنایتی را برجانی وارد کنند که جانی بر او یا مقتول وارد کرده است.
انواع قصاص:
قصاص به دو صورت است:
- قصاص نفس: حکم در برابر قتل عمد است و سالب حیات
- قصاص عضو: حکم در برابر ایراد عمدی صدمه بدنی و سالب عضو است که مشابه با صدمه منجر به جرم، اجرا می شود.
تعریف قصاص در قانون مجازات اسلامی:
قانون کشور ما از دلیل های شرعی گرفته می شود، قانون مجازات اسلامی مصوب۱۳۹۲ نیز درباره مجازات قصاص مباحثی را مطرح کرده است. از ماده ۲۸۹ تا ۲۹۵ قانون مجازات اسلامی درباره جنایت برنفس و حکم آن که قصاص است سخن به میان آورده است.
قانون مجازات اسلامی جنایات را بر۳ نوع بیان می دارد که عبارتند از:
- جنایت عمدی
- جنایت غیر عمدی
- شبه عمدی و خطایی
بنابر قانون مجازات فرد در صورتی به قصاص محکوم میشود که نوع وارد شده جنایت عمدی باشد. به بیان دیگر از یک طرف هم قصد فعل را داشته باشد هم قصد نتیجه یا از طرف دیگر قصد فعل را دارد و نوع وسیله هم کشنده است ولی قصد نتیجه ندارد و قصد انجام فعل را نسبت به مجنی علیه ای دارد که دارای شرایط عادی نیست مانند بیمار یا کودک. در این سه مورد جنایت عمدی و فرد به قصاص محکوم میشود.
ماهیت قصاص:
برای تشخیص حق از حکم از سوی صاحب نظران اسلامی ملاک ها و ضوابط محتلفی ارائه شده برخی عقیده دارند برای تشخیص باید به آثار آن توجه کرد چنانچه این آثار قابل نقل و انتقال باشد این سلطه و توانایی حق است و در غیر اینصورت حکم است و برای تشخیص علاوه بر معیار فوق باید به امر دیگر که همان مفاد ادله است توجه کرد چون حق و حکم هر دو نتیجه ادله شرعی و قانونی است گاهی ادله بیانگر این معنی است که اراده شخص در نتیجه حاصل از آنها تأثیری ندارد و در اینصورت این نتیجه حکم است و در غیر اینصورت حق است و با توجه به اینکه قصاص از شئونات و اختیارات من له الحق است و شارع مقدس در قصاص حکم به جواز آن نکرده بلکه جعل سلطنت از برای صاحبان حق کرده است لذا می توان گفت که قصاص از مصادیق حق است و قصاص یک حق غیرمالی است چون با اجرای آن نفع مادی و قابلیت تقویم به پول برای اولیای دم از بین می رود و حقی است که قابل اسقاط است و از حق الناس است.
قصاص چه شرایطی دارد؟
شرایط قصاص به مجموعه اوضاع و احوالی گفته میشود که اگر در مجنی علیه و جانی وجود داشته باشد و ثابت شود جانی به سزای اعمال خود میرسد.
- ازجمله شریط قصاص آن چیزی است که در آیه ۱۷۸ سوره بقره بیان شده است. همانطور که از نص قرآن برمی آید برای قصاص باید بین مجنی علیه و جانی از لحاظ حریت تساوی وجود داشته باشد. حریت یعنی آزاد بودن فرد از تملک به شخصی و در برابر عبد و بنده قرار میگیرد که در ماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی توضیح داده شده است. عبد در مقابل عبد قصاص میشود زیرا در عبد بودن مساویاند. زن در مقابل زن قابل قصاص است وهم چنین مرد دربرابر زن مشروط بر رد فاضل دیه و زن در برابر مرد بدون رد هیچگون مازادی.
- از سایر شرایط قصاص تساوی در دین است. طبق این گفته هیچگاه یک فرد مسلمان برای مجنی علیه کافر قصاص نمی شود و فقط از باب عادت نشدن چنین جنایتی تعزیر خواهد شد که درماده ۳۰۱ قانون مجازات اسلامی توضیح داده شده است ولی اگر کافری موجب جنایتی برمسلمان شود حق قصاص پابر جاست.
- مجنی علیه باید محقون الدم باشد. به عبارت دیگر باید خونش قابل احترام باشد که در مقابل مهدور الدم قرار میگیرد. این به این معنا نیست که اولیا دم مقتول میتوانند به تنهایی جانی را قصاص کنند زیرا این امر نیاز به اجازه مقام قضایی دارد و اگر بدون اجازه چنین عملی را مرتکب شوند بنابر نظری گناه کرد.. بر طبق قانون مجازات فرد تعزیر میشود.
- از شرایط دیگر حکم قصاص کامل بودن عقل جانی و مجنی علیه است. بنابر این دیوانه در مقابل عاقل قصاص نمیشود و عاقل هم دربرابر دیوانه قصاص نمیشود به دیل اینکه در عقل تساوی ندارند و فقط دیه اینجا دیه ثابت میشود که در ماده ۳۰۵ توضیح داده شده است.
ذکر چند نکته دراین قسمت خالی از لطف نیست.
- پدر در مقابل کشتن فرزند خود اعم از اینکه دختر باشد یا پسر قصاص نمی شود. ولی مادر اگر فرزند خود را به قتل برساند حکم قصاص دارد . ولی عکس این موضوع امکان پذیر نیست.
- جنایت عمدی نسبت به مجنی علیه نابالغ، موجب قصاص می شود که در ماده ۳۰۴ به آن اشاره شده است.
- جنایت عمدی بر جنین هرچند بعد از دمیده شدن روح باشد موجب قصاص نمی شود و فقط مرتکب تعزیر خواهد شد که در ماده ۳۰۶ توضیح داده شده است.
ادله اثبات قصاص:
به مجموعه ادله و دلیل هایی گفته میشود که باعث محکم شدن اتهام جنایت از طرف جانی بر مجنی علیه میشود که عبارتند از:
- اقرار: عبارت است از اخبار شخص به ارتکاب جرم از جانب خود است. مبنای این ادله روایتی ست از پیامبر اکرم که میفرماید: اقرار العقلا علی انفسهم جایز.
- شهادت شهود: شهادت عبارتند از اخبار شخصی غیر از طرفین دعوی به وقوع یا عدم وقوع جرم توسط متهم یا هر امر دیگری نزد مقام قضائی است.
- قسامه: عبارت از سوگند هایی است که در صورت فقدان ادله دیگر غیراز سوگند منکر و وجود لوث، شاکی برای اثبات جنایت عمدی یا غیر عمدی یا خصوصیات آن و متهم برای دفع اتهام از خود اقامه میکند.
- علم قاضی: عبارتند از یقین حاصل از مستندات بیّن در امری است که نزد او مطرح میشود. در مواردی که مستند حکم علم قاضی است او موظف است قرائن و امارات مستند علم خود را به طور صریح در حکم قید کند.
صاحبان حق قصاص چه کسانی هستند؟
صاحبان حق قصاص شامل افرادی ست که حق قصاص به آنها تعلق دارد و می توانند اجرای آن را از مقام قضایی خواستار باشند. طبق آنچه که در قانون مجازات بیان می شود ولی دم همان ورثه مقتول است به جز زوج یا زوجه او که حق قصاص ندارد. یعنی زن و شوهر ولی دم نمی باشند. صاحبان حق قصاص سه تصمیم میتوانند نسبت به جانی اعمال کنند:
- گرفتن قصاص که اولی آنهاست
- دیه که جایگزین قصاص شده
- عفو که نه دیه گرفته میشود و نه حکم قصاص
طبق ماده ۳۵۰ قانون مجازات اسلامی اگر اولیای دم مقتول متعدد (بیش از یک نفر) باشند حق قصاص برای همه آنها وجود دارد.
تفاوت قصاص با اعدام:
- اﻋﺪام ﺳﺎﻟﺐ ﺣﯿﺎت ﺑﻮده اما ﻗﺼﺎص ﻣﻤﮑﻦ اﺳﺖ هم ﺳﺎﻟﺐ ﺣﯿﺎت ﺑﺎﺷﺪ ﻫﻢ ﻗﺎﻃﻊ ﻋضو.
- قصاص با درخواست اولیای دم اجرا می شود ما اعدام از جانب مدعی العموم با اقامه دعوا واقع می شود.
- منشا قصاص صرفا جرایم مستوجب قصاص است اما ممکن است دراعدام جرایم مستوجیب حد ، تعزیر یا بازدارنده باشد.مثل مجازات اعدام درجرایم مواد مخدر.
- اعدام مجازات كلي تر و عمومي تر است كه مي تواند در بسياري از موارد اعم از قتل و غيره حكم به آن داد.
شرایط گذشت چیست؟
صاحبان حق قصاص در هر زمانی تا قبل از اجرای حکم قصاص می توانند قاتل را ببخشند؛ لذا حتی اگر قاتل بالای چوبه دار باشد، با گذشت اولیای دم از قصاص رهایی می یابد. اما بعد از گذشت، دیگر امکان رجوع از آن وجود ندارد و در صورتی که اولیای دم، قاتل را بکشند، خود قاتل محسوب می شوند. اگر مقتول پیش از مرگ خود قاتل را عفو کرده باشد، اولیای دم او دیگر نمی توانند قاتل را قصاص کنند؛ چرا که اساسا این حق از آنِ مقتول بوده که با بخشش خود پیش از مرگش، حق قصاص را از بین برده است. گذشت باید منجز باشد؛ بدین معنا که معلق به تحقق هیچ شرطی نباشد. برای مثال اگر پدر مقتول بگوید درصورتی قاتل را می بخشم که فلان کار را انجام دهد، به این بخشش ترتیب اثر داده نمی شود. گذشت از قصاص ممکن است مجانی باشد یا در ازای گرفتن دیه (به میزانی که هر ساله از جانب رییس قوه قضاییه اعلام می شود) یا کمتر یا بیشتر از آن باشد که در این حالت به آن مصالحه گفته می شود. لازم به ذکر است که اگر مقتول بدهی داشته باشد، و ارث باقی مانده از او برای پرداخت بدهی کافی نباشد، ورثه نمی توانند بدون پرداخت یا تضمین بدهی های وی، به طور مجانی قاتل را ببخشند و اگر چنین کنند، مکلفند دیون متوفی را از اموال خود پرداخت کنند.