ظای گل تازه که بویی ز وفا نیست ترا
خبر از سرزنش خار جفا نیست ترا
رحم بر بلبل بی برگ و نوا نیست ترا
التفاتی به اسیران بلا نیست ترا
ما اسیر غم و اصلا غم ما نیست ترا
با اسیر غم خود رحم چرا نیست ترا
🌹🌹🌹
پیرهن گل دار بپوش
اینگونه بهار با آغوش تو هماهنگ می شود
اینگونه بوسه هایم در آغوش ات گل می دهند
اینگونه آغوش تو بهاری می شود …
🌹🌹🌹
نیینى باغبان چون گل بکارد
چه مایه غم خورد تا گل بر آرد
به روز و شب بود بى صبر و بى خواب
گهى پیراید او را گه دهد آب
گهى از بهر او خوابش رمیده
گهى خارش به دست اندر خلیده
به امید آن همه تیمار بیند
که تا روزى برو گل بار بیند
فخرالدین اسعد گرگانی
🌹🌹🌹
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم
عاشق نمی شوی که ببینی چه می کشم
با عقل آب عشق به یک جو نمی رود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
🌹🌹🌹
گل نگاه تو در کار دلربایی بود
فضای خانه پر از عطر آشنایی بود
به رقص آمده بودم چو ذره ای در نور
ز شوق و شور که پرواز در رهایی بود
چه جای گل که تو لبخند می زدی با مهر
چه جای عمر که خواب خوش طلایی بود
هزار بوسه به سوی خدا فرستادم
از آنکه دیدن تو قسمت خدایی بود
شب از کرانه دنیای من جدا شده بود
که هر چه بود تو بودی و روشنایی بود
فریدون مشیری
🌹🌹🌹
نرگس آتش پرستی داشت شبنم می فروخت
با همان چشمی که می زد زخم مرهم می فروخت
زندگی چون برده داری پیر در بازار عمر
داشت یوسف را به مشتی خاک عالم می فروخت
زندگی این تاجر طماع ناخن خشک پیر
مرگ را همچون شراب کهنه کم کم می فروخت
در تمام سال های رفته بر ما روزگار
شادمانی می خرید از ما و ماتم می فروخت
من گلی پژمرده بودم در کنار غنچه ها
گلفروش ای کاش با آنها مرا هم می فروخت
فاضل نظری
🌹🌹🌹
اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی
ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را
🌹🌹🌹
هست تهی خارها نیست در او بوی گل
کور بجوید ز خار لطف گل و بوی ها
مولوی
🌹🌹🌹
چنین پروراند همی روزگار
فزون آمد از رنگ گل رنج خار
فردوسی
🌹🌹🌹
چه غم ز ناله و فریاد باغبان داری
حافظ
🌹🌹🌹
انصاف نیست این گل پژمرده شود
باید در کنار این آواز گل دهد
روشن است
این چراغ است
روشن است که عمر ما
پس از پژمردن این هزاران گل سرخ
به پایان می رسد
پس از جای برخیزیم
کلاه بر سر بگذاریم
در باران برویم
تا این شاخه گل سرخ گل دهد
احمدرضا احمدی
🌹🌹🌹
ما گل به دست خود ز نهالی نچیده ایم
در دست دیگران گلی از دور دیده ایم
صائب تبریزی
🌹🌹🌹
بی رخت اشک همی بارم و گل می کارم
غیر ازین کار کنون کار دگر نیست مرا
امیر خسرو دهلوی
🌹🌹🌹
از گل شنیدم بوی او مستانه رفتم سوی او
تا چون غبار کوی او در کوی جان منزل کنم
رهی معیری
🌹🌹🌹
روزی که بجنبد نفس باد بهاری
بینی که گل و سبزه کران تا به کران است
هوشنگ ابتهاج
🌹🌹🌹
فریاد ز بی مهریت ای گل که در این باغ
چون غنچه پاییز، شکفتن نتوانم
محمدرضا شفیعی کدکنی
🌹🌹🌹
فصل بهاره، عزیز موقع کاره
شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید
بلبل سر داره؛ بلبل سر داره
بیا دل بیقراره، بیا فصل بهاره
گل پامچال، گل پامچال، بیرون بیا
فصل بهاره، عزیز موقع کاره
شکوفاهان، غنچه وا کنید، غنچه وا کنید
بلبل سر داره؛ بلبل سر داره
بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم
هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره
مهتاب شبان، مهتاب شبان
آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر
مهتاب شبان، مهتاب شبان
آیم و آیم، آیم و دیگ دی سر؛ عزیز می جان و دلبر
بیا بشیم کاول اوسانیم، دانه بشانیم
هر تومی جانه، عزیز موقع کاره؛ بیا فصل بهاره
ایرج دهقان
🌹🌹🌹
پدرم می گوید کتاب
مادرم می گوید دعا
و من خوب می دانم
که زیباترین تعریف خدا را فقط باید از زبان گل ها شنید
حسین پناهی
🌹🌹🌹
به قمریان عاشق حسد می ورزم
که دانه برمی چینند
و به ستاره و باران
که بر نیمرخ مهتابی ات بوسه می زنند
و به گلی که با اشاره تو می شکفد
علی باباچاهی
🌹🌹🌹
به موسم آمدنت
تمام مسیر را
تمام راه قدومت را
گل باران خواهم کرد
تو فقط بگو از کدام راه می آیی و کی؟
نجوا رستگار
🌹🌹🌹
پابرهنه، تا کجا دویده ای
که این همه
گل شکفته است؟!
کیکاوس یاکیده
🌹🌹🌹