به گزارش سرویس حوادث ساعد نیوز،دو مرد جوان که پدرشان را به طرز هولناکی به قتل رسانده و جسد او را در بیابان رها کرده بودند، زوایای تکاندهندهای از این جنایت را در حضور قاضی ویژه قتل عمد فاش کردند.سوم شهریور گذشته جسد پلاستیکپیچ مرد میانسالی درون شیار زمینهای کشاورزی اطراف جاده مشهد - کلات کشف شد که دچار فساد نعشی شدیدی بود. ساعتی بعد با گزارش این جنایت هولناک به قاضی ویژه قتل عمد مشهد، بلافاصله تحقیقات گستردهای با حضور قاضی دکتر صادق صفری در محل کشف جسد آغاز و مشخص شد.
مقتول «مهدی-ک» نام داشت و در منطقه لایین کلات زندگی میکرد. طولی نکشید که علم و تجربه قضایی به یاری کارآگاهان آمد و سرنخهایی از جنایت خانوادگی در دستور کار پلیس قرار گرفت. اگرچه 2 فرزند جوان مقتول در جایگاه شاکی پیگیر ماجرای قتل پدرشان بودند، اما ناگهان با دستور محرمانه قاضی صفری ورق برگشت و حلقههای قانون بر دستان دو فرزند مقتول گره خورد.
2 برادر که ناباورانه و حیرتزده به قاضی شعبه 208 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد می نگریستند، با مشاهده مدارک مستندی که روی میز مقام قضایی خودنمایی میکرد، دیگر همه راههای گریز را بسته دیدند و به قتل پدرشان اعتراف کردند.
یکی از برادران که سعی میکرد ارتکاب جنایت را بهتنهایی گردن بگیرد، به قاضی ویژه قتل عمد گفت: چند ماه بعد از مرگ مادرم در یک سانحه رانندگی، پدرم اصرار به ازدواج مجدد داشت. ما هم که از این وضعیت بسیار ناراحت بودیم، او را خفه کردیم و جسدش را به بیابانهای اطراف روستای گوجگی انتقال دادیم.
در حالی که 2 متهم به قتل آماده بازسازی صحنه قتل میشدند، چشمان مقام قضایی در جستجوی محلی بود که احتمالا متهمان از آن برای دار زدن پدرشان استفاده کرده بودند چراکه با وجود فساد نعشی شدید جسد، باز هم قاضی صفری آثار عمودی طناب را بر گردن مقتول محتمل میدانست.
دقایقی بعد ریشه این فرضیههای جنایی به سقف چوبی منزل رسید که در قسمتی از تیرچه چوبی اثر خراشیدگی رخنمایی میکرد. 2 متهم که در این لحظه انتهای نگاه مقام قضایی را به تلاقی نگاه خود گره زدند، تازه متوجه شدند که دیگر نباید چیزی را انکار کنند چراکه همه زاوایای پنهان این پرونده جنایی زیر نورافکنهای قضایی نمایان شده بود. به همین خاطر 2 متهم به طور مجزا مقابل دوربین قوه قضاییه قرار گرفتند و هر کدام با نشان دادن محل دقیق قتل و دار زدن پدرشان، همه جزئیات این جنایت تکاندهنده را فاش کردند.
«قائم و علی-ک» در حالی که صحنه جنایت را به طور عملی تشریح میکردند، به قاضی دکتر صادق صفری گفتند: مادرمان خیلی برای پدر زحمت کشید. او پا به پای پدر کار میکرد و هر کجا پدرمان برای دستفروشی با نیسان میرفت، مادرمان نیز همراه او بود. ولی چند ماه قبل، زمانی که از مشهد به کلات باز میگشتند، بین راه چراغ جلوی خودروی وانت پدر دچار نقص شد.
هنگامی که مادر با اصرار پدرمان برای زدن ضربه به طلق چراغ از خودرو پیاده میشود ناگهان با یک دستگاه خودروی ال 90 که در جاده در حرکت بود، برخورد میکند و جان خود را از دست میدهد. هنوز خانواده در سوگ مادرمان بودیم که پدرمان ماجرای تصمیم برای ازدواج مجدد را مطرح کرد. هرچه از او خواستیم فعلا از ازدواج صرفنظر کند، فایدهای نداشت، به همین خاطر ما 2 برادر تصمیم به قتل او گرفتیم.
حدود ساعت 5 بامداد بود که در خواب پتو را روی پیکر پدرم انداختیم و سپس طناب را به دور گلوی او بستیم. هر کدام یک سر طناب را گرفته و کشیدیم تا اینکه بیحرکت شد. بعد از آن و برای آنکه از مرگ او به طور کامل مطمئن شویم، همان طناب را از تیر چوبی سقف منزل آویزان کردیم و پدرمان را دار زدیم، ولی او حرکتی نداشت.
این بود که جسد را پایین کشیدیم و به درون حمام بردیم تا سر فرصت چارهای برای آن بیندیشیم. روز بعد جسد را پلاستیکپیچ کردیم و با وانت پدرم را به محل کشف جسد بردیم تا وانمود کنیم به خاطر رفت و آمدهایش به مشهد احتمالا کسی او را کشته است. خودرو را هم چند روز به پارکینگ منزل یکی از دوستان پدرم بردیم چراکه همیشه خودرو را در منزل دوستش میگذاشت.
با آشکار شدن همه ابعاد این جنایت تکاندهنده، دستور پایان بازسازی صحنه قتل از سوی قاضی ویژه قتل عمد مشهد صادر شد تا این پرونده جنایی دیگر مراحل دادرسی را طی کند.