به گزارش پایگاه خبری تحلیلی ساعدنیوز، او نزد استادان بزرگی مانند جواد معروفی، ردیفهای موسیقی ایرانی را آموخته و حال به عنوان یک نوازنده، جایگاه خود را روی صحنه تثبیت کرده است. به بهانه حضور او به عنوان نوازنده پیانو در کنسرت آنلاین سالار عقیلی که جمعه شب گذشته در تالار وحدت اجرا شد، به سراغ او رفتیم تا بیشتر درباره چالشهایی که از سرگذرانده، موسیقی و زندگی با یک خواننده محبوب بگوید.
متعلق به صد سال پیشم، شاید هم بیشتر!
مادر حریر شریعتزاده عاشق موسیقی سنتی بوده و این اصلیترین دلیل پا گذاشتن او به دنیای موسیقی است. وی درباره کودکی و فضای خانه پدریاش میگوید:«من از بچگی عاشق موسیقی بودم. مادرم علاقه زیادی به موسیقی داشت و همیشه در خانه ما نوای موسیقی سنتی میپیچید؛ به خصوص استاد بنان و محجوبی. من هم با این نواها و صداها بزرگ شدم. در کودکی استادی داشتم که نابینا بود. استاد محمود رضایی، خدا رحمتش کند. او الفبای موسیقی و حتی سلفژ را به زبان کودکانه و با حوصله بسیار زیاد به من آموزش داد. بعد از او خدمت استاد معروفی رسیدم و موضوع جدیتر شد. بعدتر، خدمت خانم فریبا جواهری، سبک محجوبی را کار کردم و واقعا از خود بیخود شدم. پس از آن خدمت استاد فخری ملکپور که تنها شاگرد استاد محجوبی بودند، موسیقی را ادامه دادم و کار حرفهای خودم را شروع کردم.» او درباره حسرت بزرگ و همیشگیاش این طور میگوید:«راستش یکی از حسرتهای من این بود که چرا من دیر بهدنیا آمدم. من مال این نسل نیستم. همیشه حسرت میخورم که اصلا تعلقی به این نسل ندارم ؛ باید پنجاه سال شاید هم صدسال پیش بهدنیا میآمدم. واقعا من مال آن دوره هستم. همیشه میگویم خوش به حال کسانی که آن دوره موسیقی را دیدند.»
پسرمان دوست دارد پزشک شود، نه خواننده!
ماهور، فرزند حریر شریعتزاده و سالار عقیلی است.طبیعی به نظر میآید که اغلب فکر کنیم او هم قصد جا پای پدر گذاشتن را دارد؛ همان طور که فضای حاکم بر دوره کودکی مادرش او را به سمت موسیقی و نوازندگی سوق داده است. مادر ماهور درباره علایق و شخصیت پسرش این طور میگوید:«ماهور به موسیقی علاقه دارد. چند سالی است که ویولن کار میکند و با تنبک هم زیاد کار میکند. به موسیقی علاقهمند است و آن را دنبال میکند؛ اما اینکه حرفهاش باشد را نمیپذیرد. به خصوص این که زیاد نمیتواند مانند دیگران با پدرش در بیرون از خانه حریم خصوصی و شخصی داشته باشد. میگوید نمیخواهم موسیقی شغلم باشد؛ می خواهم جوری باشد که در عین موفقیت در کار، کسی مرا در خیابان نشناسد. خیلی به پزشکی علاقه دارد. حالا خدا چه بخواهد، چطور این داستان بچرخد و زندگی چطور پیش برود، نمیدانیم.» او اضافه میکند:« ما مدت زیادی را برای کنسرت و آلبوم مشغول تمرین هستیم. سفر برای کنسرتها نیز، زمان زیادی از ما میگیرد و ماهور اغلب تنهاست. شاید به همین دلیل دوست ندارد به طور جدی موسیقی کار کند. وقتی ما نیستیم، مادرم مراقب ماهور است، به درسهایش میرسد و کلا زحمت پسرم در مدتی که نیستیم با مادرم است. در واقع یک جورهایی او ماهور را بزرگ کرده است.»
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش
3 ماه پیش