معرفی کتاب همیشه کنارت هستم اثر کریستین هانا

  شنبه، 29 بهمن 1401   زمان مطالعه 3 دقیقه
معرفی کتاب همیشه کنارت هستم اثر کریستین هانا
دوست قدیمی بهترین آینه است! در کتاب همیشه کنارت هستم نوشته‌ی کریستین هانا داستان جذابی را می‌خوانیم از دوستی دو زنی که در طول سه دهه در شادی‌ها و غم‌های یکدیگر سهیم بوده‌اند، اما اکنون خیانتی میان آن‌ها فاصله انداخته است. سریال «کوچه‌ی کرم شب‌تاب» در نتفلیکس بر اساس این رمان خواندنی ساخته شده است. در ادامه ساعدنیوز به معرفی کتاب فوق خواهد پرداخت.

پوستر کریستین هانا

درباره کریستین هانا

نویسنده‌ی آمریکایی کتاب حاضر در ابتدا به وکالت اشتغال داشت. کریستین هانا بعدها به نویسندگی روی آورد و موفق شد چندین کتاب بنویسد که بسیاری از آن‌ها در صدر پرفروش‌های نیویورک تایمز نشسته‌اند. از کریستین هانا تا کنون چندین کتاب به فارسی برگردانده شده است که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به «تنهای بزرگ»، «باغ زمستانی» و... اشاره کرد.

درباره‌ی کتاب همیشه کنارت هستم

«به دختران کوچه‌ی کرم شب‌تاب معروف بودند. خیلی وقت پیش بود، بیشتر از سی سال.» کتاب همیشه کنارت هستم (Firefly Lane) ماجرای دو دختر به نام‌های تالی و کیت است که دیگران آن‌ها را با عنوان «تالی‌وکیت» می‌شناختند، زیرا آن دو را جدایی‌ناپذیر فرض می‌کردند، مانند یک روح در دو بدن. کریستین هانا (Kristin Hannah) داستان این کتاب را در طول سه دهه پیش می‌برد. همه‌چیز از دهه‌ی هفتاد شروع می‌شود، زمانی که کیت، که دختری تنها و سرخورده است، با تالی، باحال‌ترین دختر جهان، آشنا می‌شود، و در کمال شگفتی، تالی می‌خواهد با او دوست شود. از نظر کیت، تالی همه‌چیزتمام است؛ زیبا، باهوش و بسیار جاه‌طلب. آن دو ظاهراً کاملاً متضاد یکدیگرند، اما با هم پیمان می‌بندند که تا ابد بهترین دوستان هم باشند. در طول دهه‌ی هشتاد، این دو دوست بزرگ می‌شوند و انتخاب‌های متفاوتی می‌کنند. در دهه‌ی نود، هر یک در مسیر خود پیش می‌روند؛ تالی به‌دنبال اخبار تلویزیون می‌رود و راهش به نیویورک و سراسر جهان باز می‌شود. کیت همسر و مادر می‌شود و یک زندگی معمولی را اداره می‌کند. اما آیا این مسیرهای متفاوت دوستی آن‌ها را خدشه‌دار خواهد کرد؟ آیا این دوستی پرفرازونشیب از گرداب حوادث جان سالم به در خواهد برد؟ کتاب همیشه کنارت هستم داستانی است در ستایش دوستی دو زن که در طول سال‌ها رابطه‌شان را با وجود تمام غم‌ها و شادی‌ها و خشم‌ها و حسادت‌ها حفظ کرده‌اند، و اکنون در انتظار آزمون نهایی برای سنجش ارزش دوستی‌شان هستند. کتاب حاضر در سال 2008 نامزد دریافت جایزه‌ی آرتی اِوارد شده است و دنباله‌ای با عنوان بازگشت به خانه (Fly Away) دارد که هنوز به فارسی برگردانده نشده است.

فیلم‌های اقتباس‌شده از کتاب همیشه کنارت هستم

در سال 2021، سریالی با اقتباس از این کتاب در شبکه‌ی نتفلیکس ساخته شده که تا کنون یک فصل از آن پخش شده است. مگی فریدمن کارگردان این اثر است و کاترین هایگل و سارا چالک بازیگران شخصیت‌های تالی و کیت هستند.

نکوداشت‌های کتاب همیشه کنارت هستم

  • آخرین کتاب کریستین هانا تصویری جذاب و واقع‌گرایانه است از یک دوستی پیچیده و پایدار. (بوک‌لیست)

  • کتابی فوق‌العاده درباره‌ی دوستی دو دختری که از انواع فجایع جان سالم به در می‌برند. (سیاتل تایمز)

  • کریستین هانا بسیار عالی و پرانرژی دهه‌های 70 و 80 را به تصویر می‌کشد، و در سطحی عمیق‌تر، خوانندگان را به عمق دوستی دو زن دعوت می‌کند. (الین هیلدربرند)

بخشی از کتاب همیشه کنارت هستم

تالی سراغ عروسک ترولش، که موهای زردرنگی داشت، رفت؛ آهنگ خیال‌باف را زمزمه کرد و آن را با عروسک کلَمیتی کیدل رقصاند. اواسط آهنگ بود که صدای در شنیده شد. شنیدن این صدا آن‌قدر غیرمنتظره بود که تالی بازی را رها و سرش را بلند کرد. به‌غیر از یکشنبه‌ها که سروکله‌ی آقا و خانم بیتل پیدا می‌شد تا آن‌ها را به‌کلیسا ببرند، هیچ‌کس به دیدنشان نمی‌آمد. مادربزرگ سوزن‌دوزی‌اش را در کیسه‌پلاستیکی صورتی کنار صندلی گذاشت، بلند شد و آرام‌آرام و لخ‌لخ‌کنان از اتاق بیرون رفت. این‌جور راه رفتن در چند سال اخیر برای مادربزرگ عادی شده بود. در را که باز کرد، پس از سکوتی طولانی، گفت: «ای وای.» صدای مادربزرگ عجیب بود. تالی دزدکی نگاهی انداخت و زنی بلندقامت با موهای آشفته‌ی بلند و لبخند به لب دید که روی پاهایش بند نبود. یکی از زیباترین زنانی که تالی به عمرش دیده بود: پوستی سفید چون شیر، بینی باریک و سربالا، گونه‌های برجسته که بالای چانه‌ی ظریفش جا خوش کرده بودند و چشمان قهوه‌ای شفاف که آرام بازوبسته می‌شدند. «این چه طرز برخورد با دخترته که مدت‌هاست ندیده‌ای‌ش؟» زن مادربزرگ را کنار زد، مستقیم به سراغ تالی رفت و خم شد، «این تالولا رُزِ کوچولوی منه؟»

دختر؟ یعنی...

شناسنامه کتاب همیشه کنارت هستم

  • نویسنده: کریستین هانا

  • مترجم: مهناز ولی

  • زبان: فارسی

  • ناشر چاپی: نشر مون

  • تعداد صفحات: 600

  • موضوع کتاب: کتاب داستان و رمان خارجی

  • نسخه الکترونیکی: دارد

  • نسخه صوتی ندارد

سخن پایانی

بنابراین اگر دوست دارید رمانی بخوانید که با غم و شادی‌های شخصیت‌های آن بخندید و گریه کنید، این کتاب انتخاب مناسبی برای شماست. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها