خلاصه داستان فیلم رقص پا
محمدعلی وندی بازیگر، فیلمساز و معلم تاتر، ناامید از مهاجرت به زادگاهش تهران بازگشته تا همراه با همسرش میترا صدری، نقاش، زندگی تازه ای را شروع کنند اما جستجو برای پیدا کردن خانه ای مناسب و کنجی آرام غیرممکن به نظر می رسد. کودکی در راه است...
نکاتی درباره فیلم رقص پا
آن طور که از سروشکلِ رقص پا پیداست این فیلم نشانه هایی از تجربه گرایی را در خود گنجانده است قصه یی که می خواهد چالش برانگیز باشد اما اسیر جریاناتی شده که نمی تواند لحنِ مورد نیاز فیلم را پیدا کند ، لحن و هدف قصه در ایجادِ یک چالش گم شده است و انگار این فیلم ضد اصول درام شکل گرفته ، رقص پا در وهله ی نخست به سیال ذهن شخصیت اولش می پردازد اما نریشنی در کار نیست ویژگی این فیلم قصه گویی آن است با وجود آن که قصه یی در فیلم دیده نمی شود اما همان روزمرگی و نشان دادن آسیب های جامعه هم می تواند قسمتی از قصه باشد، جوانی به همراه همسرش از آمریکا به زادگاهش بازگشته وکیل پول این زوج را بالاکشیده است و این زن و شوهر در تلاش اند تا یک خانه یی برای خودشان پیدا کنند از سوی دیگر محمد علی وندی به بچه های نوجوان تئاتر درس می دهد و همسرش میترا که باردار است در یک فیلم بازی می کند، این زوجِ مال باخته تلاش می کنند تا خانه یی مناسب با بودجه شان تهیه کنند تا علی بتواند تدوین یک مستند را به پایان برساند ، نکته ی حائز اهمیت در رقص پا نداشتن یک قصه ی منسجم و هدف نهایی ست، هدفی که مزدک میرعابدینی در دومین فیلمش از آن غافل بوده، به همین جهت ساختار فیلم تبدیل به یک فیلم دلی شده که انگار برداشتی از یک زندگی واقعی ست که حالا با میزانسن ها و بازی های رئال توام شده است اگر بخواهیم واقع بینانه با این اثر بخورد کنیم انگار رقص پا با کلیشه های مرسوم شکل گرفته و این کلیشه ها ساختارِ روایی فیلم را با آسیب مواجه کرده است ، ضمن اینکه فیلمساز سعی کرده فیلمی چالش برانگیز بسازد اما فراموش کرده یک قصه ی چالش برانگیز هم نیاز به قصه دارد و نمی شود با بهره گیری از اتفاقات دمِ دستی به یک نقد اجتماعی رسید، اساسا رقص پا دچار یک سردرگمی ست که نمی تواند با قواعد دراماتیک قصه یی را خلق کند، تماشاگر سینما نمی تواند با فیلم همراه شود چرا که این فیلم نمی تواند از آن پیله ی خاص خود بیرون بیاید و جذابیت را چاشنی خود کند ، محمد علی می خواهد به آرمان هایی که برایش زحمت کشیده است برسد اما وجه اقتصادی و مهم تر از آن شکل جامعه که زادگاه مادری اش است این اجازه را به او نمی دهد که بتواند آن طور که دلش می خواهد زندگی کند علی رغم این که محمد علی شخصیتی درون گرایی دارد اما انگار او برای اینکه خودش را موجه نگه دارد نقاب به صورتش می زند در بعضی از سکانس ها تبدیل به خودش می شود پشت فرمان ماشین با خواندن آهنگ های لاتین حرکاتی را انجام می دهد یا به یاد بیاورید زمانی که در آسانسور تنهاست روبروی آینه مونولوگ هایی می گوید و تا کسی وارد آسانسور می شود خیلی موجه رفتار می کند اما استفاده از این شخصیت پردازی برای محمد علی کافی نیست و همچنین پرداختی که برای شخصیت میترا می شود، میترا به جای اینکه به محل فیلمبرداری برود تصمیم می گیرد تا در خانه یی قدیمی نقاشی کند این مسئله را محمدعلی می فهمد و هیچ واکنشی نسبت به دروغ همسرش نشان نمی دهد به همین جهت انگار دو شخصیت اصلی رقص پا در سیال ذهن شان زندگی می کنند مثل همان خوابی که محمد علی برای میترا تعریف می کند یا مثل آن خاطره یی که همسایه ی قدیمی برای علی و میترا تعریف می کند ، ساختار فیلم در کش و قوس ها بی ثمر تلف شده است و فیلمساز سعی داشته نقد اجتماعی کند اما این اشاره ها که تبدیل به کلیپ های کوتاه می شود نمی تواند نقد اجتماعی باشد حالا اضافه کنید حرف های آن پیرمرد را که در فیلم مستندی که محمد علی در حال تدوین آن است حرف های آن پیرمرد درباره ی زندگی و ثروت به هیچ وجه نمی تواند به محتوای فیلم کمک کند چرا که احساس می شود حرف های آن پیرمرد به شعار بیشتر شباهت دارد برای اینکه ما در این سو یک زوج را می بینیم که برای زندگی کردن به دنبال یک سرپناه هستند که مهم ترین نیاز یک بشر است.رقص پا به دلیل گستردگی اش که در موضوع دارد نمی تواند در محتوا تمرکز لازم را داشته باشد به همین دلیل محتوا دچار چندپارگی شده و فیلمساز نتوانسته این چندپارگی را مهار کند و فیلمش را از کلیشه پردازی نجات دهد ، به طوری که فیلمساز می خواهد ابعاد قصه را گسترده تر کند اما این گستردگی ربطی به نقد یا چالش اجتماعی ندارد زیرا که ابعاد مختصاتی این فیلم دائما در حال درجا زدن است و گاهی فکر می کنیم آن وکیلی که پولِ این زوج را خورده است انسانِ زرنگی نبوده چرا که محمد علی به شدت منفعلانه برخورد می کند او حتی نمی تواند فیلمنامه یی که به تهیه کننده داده و قول بازی در نقش اولش را گرفته پس بگیرد یا حتی نمی تواند پول فیلمنامه را از او بگیرد تهدیدهایی هم که پشت درب بسته می کند تصنعی به نظر می رسد اضافه کنید سکانسی که محمدعلی در بنگاه دعوا می کند شاید این دعوا لحظه یی از برافروخته شدن جریانات روحی او بوده که قبل تر از این کنترل می کرده اما این سکانس که می توانست خیلی هم مهم باشد دوام لازم را پیدا نمی کند.رقص پا سعی داشته آسیب های اجتماعی را به نمایش بگذارد اما این آسیب اجتماعی تنها در یک سکانس قوام گرفته و توانسته به درستی پرداخت شود محمد علی برای نیاز به پول، سازش را می فروشد از سوی دیگر یک موتور سوار که بعدا می فهمیم اولین روز کاری اش بوده با باری از لاستیک با محمد علی برخورد می کند ، میترا از پول دیه می گذرد و خبردار می شود که نصفِ پولی که آن وکیل کلاه بردار خورده بود به آن ها برگردانده می شود و از همه مهم تر میترا خانه یی را برای اجاره پیدا می کند، میرعابدینی در سکانس آخر بده بستانِ معنوی هم کرده است که از هر دستی بدهی با همان دست پس می گیری، خوب؟ آیا می شود فیلمی ساخت با مضمونی این چنینی و پایانی هپی اند برایش در نظر گرفت؟ اساسا این پایان برای فیلمی مثل رقص پا بیش از حد اغراق آمیز به نظر می رسد بهتر می بود فیلم در همان لحظه ی تصادف به پایان می رسید این گونه سیاهی های اجتماعی بهتر به چشم می آمد در شرایطی که فیلم از سکانس اول با دیالوگ هایی فضای جامعه را نامطلوب و گران نشان می دهد بهتر بود این نابسامانی اجتماعی با همان روند به پایان می رسید، مرگ محمد علی می توانست پایانی برای معضلات زندگی شان باشد که این تعبیری گسترده از نقد اجتماعی فرض می شد.مزدک میرعابدینی پیش از این در چند فیلم به عنوان بازیگر ایفای نقش کرده اما در دومین فیلمش در مقام کارگردان علاوه بر بازی، کارگردانی این فیلم را هم برعهده دارد شاید اگر نقش محمد علی را بازیگر دیگری ایفا می کرد شاید میرعابدینی می توانست با تسلط بیشتری به کارگردانی و بوجود آوری موقعیت های نمایشی بپردازد، رقص پا انگار از کمبود مصالح لازم برای درام پردازی و خلق موقعیت رنج می برد ، بازی ها و همچنین واکنش های رئال تنها توانسته این فیلم را تا حدودی با واقعیت نزدیک کند اما واقعیت آن چیزی ست که همه ی ما با آن سروکار داریم آیا نباید به این موقعیت پردازی ها شکل و حالت داد؟ نمی شود با استفاده از آوازهای سوزناک در پس زمینه ی اثر و در موازات آن با مونولوگ های شعار زده ی یک پیرمرد که در قاب یک مستند قرار دارد یک فیلم انتقادی ساخت چرا که تماشاگر واقعیت جامعه ی خودش را بهتر از این فیلم می شناسد و درک می کند.این فیلم به لحاظ ساختار و ایجاد موقعیت هایی که در بر دارد می توانست در گروه هنروتجربه نمایش داده شود چرا که رقص پا به دلیل استفاده نکردن از بازیگران چهره یا حتی شناخته شده نمی تواند تماشاگر زیادی را به خودش اختصاص دهد، این فیلم به لحاظ ضعفی که در ساختار روایی دارد هم نمی تواند اثر متقاعد کننده یی برای مخاطب خاص باشد.
بازیگران فیلم رقص پا
مزدک میرعابدینی، ندا صارمی منفرد، حمیدرضا پگاه، افسر اسدی، نگار عابدی، مهری آل آقا، محمود نظرعلیان، نقی سیف جمالی، فیروز شیبانی، عباس احمدی مطلق، سعید آرمند، واهیک خچومیان، سام دانشور، نوید جهانزاده، نازیلا اقبال، محمدعلی نوروش اوغلی، مهرگان علوی، آسمان محمدبیگی، آمیتیس معمارپور، رها دوراندیش، سعید بحرالعلومی
دیگر عوامل فیلم رقص پا
مجری طرح: پگاه احمدی، مدیر فیلمبرداری: امین جعفری، مدیر صدابرداری: طاهر پیشوایی، طراح چهره پردازی: محمدرضا قومی، طراح صحنه و لباس: ندا صارمی منفرد، برنامه ریز و دستیار اول کارگردان: چاوش هنرآموز، مدیر تدارکات: مهدی شهرباف، عکاس: امید صالحی – محمدکاظم نخعی راد، دستیاران فیلم بردار: امین اسحاقیان، امیر سروش زاده، علی جعفری، مهردادعصری پور، دستیار اول طراح صحنه و لباس: کیان عدالت خواه، دستیار دوم کارگردان: نوید صلاحی، دستیار سوم کارگردان: شاهین دربندی، منشی صحنه: مریم شقاقی، فیلم پشت صحنه: امید صفایی، دستیار لباس: پریسا بختیاری، دستیار صحنه: میثم خان جان، گروه چهره پردازی: پویان قومی، نیلوفر گهردوست، دستیاران صدابردار: حسن مروتی، مرتضی میرخلیلی، دستیاراول تدارکات: افشین بابایی، تدارکات: حجت الله روستایی، سینه موبیل: هادی نوری، حمل و نقل: افشین حیدری، رضا خالدی، رضا خالقی، محمد رضا خادمی، خیاط پور
مشخصات فیلم رقص پا
- ژانر :اجتماعی،خانوادگی
- زبان : فارسی
- امتیاز IMDb: امتیاز 5.6 از ۱۰