درباره کتاب اتاق قرمز
داستان های کتاب اتاق قرمز عبارتند از:
- کرم ابریشم
- صندلی انسانی
- دو زندگی پنهان
- اتاق قرمز
- پرتگاه
- دوقلوها (اعترافات یک جانیِ محکوم به مرگ نزد کشیش)
در این کتاب با عجیب ترین و هیجانی ترین داستان های کوتاه برخورد خواهید کرد. داستان هایی که شما را به خوبی درگیر خود می کند و در نهایت به شدت شما را غافلگیر خواهد کرد.داستان های کوتاه این کتاب همگی در ویژگی – ترس – مشترک هستند. ترس از دست دادن، ترس آشکار شدن حقیقت، ترس کشته شدن و…قطعا داستان های این کتاب متفاوت ترین داستان های کوتاهی خواهد بود که تا به امروز خوانده اید.ترجمه کتاب، همانند شکار و تاریکی یک ترجمه درجه یک و عالی بود.
در پشت جلد کتاب قسمتی از داستان اتاق قرمز آمده است:
این بازی می تواند در یک کلمه خلاصه شود، کلمه ای که به گمانم قادر است لرزه به اندام شما بیندازد: قتل. بله آقایان، قتل!
خلاصه کتاب اتاق قرمز
اتاق قرمز در داستان،اتاقی است که در آن افراد دور هم جمع میشود و هیجان های هولناک زندگی خود را باهم به اشتراک میگذارند.در یک شب فردی جدید به جمع اضافه میشود و داستان قتل را که مرتکب شده است برای دیگران بازگو میکند.رانپو در کتاب اتاق قرمز شش داستان کوتاه دارد که در تمامی آنها در ذات و نهان آدمی کنکاش کرده است.به عقیده رانپو خیر و شر هر دو در نهاد آدمیست و شرایط اجتماعی نه سازنده و تشکیل دهنده ی خیر و شر، که تنها برملا کننده و موقعیت ساز این خیر و شر نهان است.شخصیتهای داستانهای رانپو همه در موقعیتی مشخص شر را به مثابه ی ابزار سلطه به کار می گیرند و خواننده را به این داوری وا میگذارند که اساسا خیر تنها در صورتی لایه و روی دیگرش را نشان نمی دهد که شرایط بر وفق مراد باشد. شاید حتی رانپو، خود، شر درونش را در داستانهایش بازنمایی کرده است.
درباره نویسنده کتاب اتاق قرمز
نام اصلی ای ادوگاوا رانپو «هیرائی تارو» بود و به دلیل علاقه و ارادتی که به ادگار آلن پو نویسنده مشهور آمریکایی رمان های معمایی داشت؛ این نام مستعار را برای خود انتخاب کرد. در دوران نوجوانی و جوانی ادوگاوا رانپو رمان های آلن پو و سایر رمان های معمایی و جنایی به ژاپنی ترجمه می شد و طرفداران زیادی داشت اما نویسنده ژاپنی مطرحی در این ژانر فعالیت نمی کردند. ادوگاوا رانپو یکی از پیشتازان این ژانر در ژاپن است که شاید در زمان خود به اندازه کافی در دنیا شناخته نشد اما اکنون بعد از حدود هفتاد سال رمان ها و داستان های کوتاه او هنوز هم مصادیق بی نقص و حرفه ای از ژانر جنایی هستند. او بیشترین تأثیر را از ادگار آلن پو و آرتور کانن دویل گرفته است.
قسمتی از کتاب اتاق قرمز
- کرم ابریشم: پزشک ناشیانه سعی کرده بود او را تسلی دهد و دوباره گفته بود: «حقیقتا معجزه است. ستوان سوناگا تنها کسی نیست که در جنگ دست ها و پاهایش را از دست داده، اما تنها کسی که توانستیم نجات دهیم اوست. معجزه است، معجزه ای واقعی که به لطفِ پیشرفت پزشکیِ نظامی میسر شد و تبحر پزشکِ جراحش. این اتفاق بی تردید یک شاهکارِ بی نظیر پزشکی در دنیاست!»
- صندلی انسانی: خانم عزیز، آیا می توانم امیدوار باشم که شما فردی ناشناس را که برایتان نامه نوشته و بی شک اذیتتان کرده است خواهید بخشید؟… تصمیم گرفته ام در این نامه پیش شما به جنایت هولناکی که مرتکب شده ام اعتراف کنم.
- اتاق قرمز: علاقه ای مشترک به هیجانات شدید و غیرعادی این هفت مرد را به هم نزدیک می کرد، هفت مردی که امشب به شکلی رسمی در اتاق قرمز که مخصوصا برای آن ها مهیا شده بود گرد آمده بودند. من هم یکی از اعضای این گروه بودم؛ در مبل های گودی که رویه ای از مخمل ارغوانی داشت راحت نشسته و آماده بودیم تا حرف های سخنرانِ آن روز را بشنویم.
- دوقلو ها: بزرگ ترین تبهکاران نیز با نزدیک شدنِ مرگ، انسان های خوبی می شوند.
شناسنامه کتاب اتاق قرمز
- نویسنده: ادو گاوا رانپو
- ترجمه: محمود گودرزی
- انتشارات: چترنگ
- تعداد صفحات: ۱۱۹
- نسخه صوتی:دارد
- نسخه الکترونیکی: دارد