درباره مارکوس سجویک
مارکوس سجویک، زاده ی 8 آپریل 1968، تصویرساز، موزیسین و نویسنده ای انگلیسی است. سجویک قبل از تبدیل شدن به نویسنده ای تمام وقت، در یک کتاب فروشی مخصوص کتاب های کودک کار می کرد. او تا به حال چندین کتاب تصویری کودک نوشته و مجموعه ای از داستان های اساطیری و قصه های قومیتی برای مخاطبین بزرگسال را تصویرسازی کرده است.
درباره کتاب شش لول
داستان کتاب شش لول (Revolver) از سال 1910 آغاز می شود. نوجوانی 14 ساله به نام زیگ در کلبه ای متروک در سرزمین های شمالی با جسد پدرش تنها است. اِینار اندرسن، پدر زیگ از سرما یخ زده و مُرده بود. زیگ خشکش زده بود و خیره به پدرش نگاه می کرد؛ منتظر بود تا پدرش بلند شود و مثل همیشه شروع به حرف زدن کند اما این طور نشد؛ پدر برای همیشه رفته بود. اگر آن روز صبح زیگ همراه پدرش بود، آن وقت چه؟ اگر پدرش با آن ها رو راست تر بود، آن وقت چه می شد؟ اگر پدر کلت را با خودش برده بود چه؟ آن وقت هنوز زنده بود؟ این ها سؤال هایی بود که به ذهن زیگ می رسید. در این احوالات سروکله ی مردی غریبه پیدا می شود که مدعی است پدر زیگ طلاهایش را دزدیده و فرار کرده. او از زیگ می خواهد طلاها را پس بدهد و اگر نگوید که طلاها را کجا مخفی کرده، حسابی به خدمتش می رسد. اما زیگ به طور کل از طلاها و ماجراهایی که مرد غریبه می گوید بی خبر است. فقط می داند که در کلبه شان اسلحه ای دارند! یک شش لول! آیا زیگ می تواند اسلحه را برداشته و قبل از آن که مرد غریبه اقدامی کند، به او شلیک کند؟...
جوایز و افتخارات کتاب شش لول
- از آثار منتخب در فهرست نهایی نشان کارنگی در سال 2010
- بهترین کتاب داستانی از طرف نشریه ی پابلیشرز ویکلی
- بهترین کتاب سال از طرف مؤسسه ی آموزشی بنک استریت
- راه یافته به بیست و سومین فهرست کتاب های لاک پشت پرنده با دریافت 5 لاک پشت
- نامزد جایزه مایکل ال پرینتز در سال 2011
نکوداشت های کتاب شش لول
- تریلری جذاب. (گاردین)
- داستانی زیبا و درخشان. (مجله تایمز لندن)
- خوانندگان با تعلیق و فصل های کوتاه داستان میخکوب می شوند. (School Library Journal)
- داستانی که با دقت نوشته شده و با طرح های محکم و فضاسازی اش در ذهن ها ثبت می شود. (Booklist)
- سجویک خوانندگانش را در حالی که این داستان هیجان انگیز را می خوانند، به تفکر عمیق تر تشویق می کند. (Publishers Weekly)
- داستانی مهیج و فضایی که با توصیفاتش از یک زمین متروک و تصمیمات دشوار زیگ، خوانندگان را شگفت زده خواهد کرد. (Kirkus Reviews)
در بخشی از کتاب شش لول می خوانیم...
می توانید فقط با فکر کردن به چیزی حسش کنید، ببینیدش و بویش را حس کنید؟ همان طور که زیگ داشت فکر می کرد چه بگوید که بلایی سرش نیاید، دید نمی تواند به چیزی جز کلت فکر کند. انگار کلت داشت از توی پستو صدایش می کرد و گرچه اسلحه سه متر آن ورتر توی جعبه ی چوبیِ در بسته بود، می توانست وزن فلز سرد را توی دستش، بوی روغن و فلز و حتی بوی دلپذیر باروت سوخته را حس کند که آن قطعه ی کوچک مرگبار را به طرف ولف پرتاب کرده بود. زیگ گاهی از این فکر که چطور گلوله تا این حد ویرانگر بود حیرت می کرد، از این فکر که چطور چیزی به این کوچکی می توانست به این راحتی آدم را بکشد، حتی اگر به قلب یا سر آدم نمی خورد. تا روزی که اینار برایش توضیح داد نیروی فراوان گلوله به هر چه می خورد، حفره ای به بزرگی یک مشت، شاید هم بزرگ تر تویش باز می کرد. اگر آن چیز گوشت انسان بود، دوباره سر جایش برمی گشت، اما دیگر کار از کار گذشته بود و خون زیادی هم از آدم رفته بود. زیگ به ولف خیره شده بود، اما نمی دیدش. تنها چیزی که می دید کلت بود، چخماق عقب رفته، حاضر و آماده برای کوبیده شدن به فشنگ و هدف در مقابل نوک لوله. سال ها از آخرین باری که اسلحه را در دست گرفته بود می گذشت، اما تصویر همه چیز توی ذهنش واضح و روشن بود. ولف منتظر جواب سؤالش بود. به صندلی اش تکیه داد و دوباره شش لولش معلوم شد، شش لولی که در غلافش کنار کمر او کمین کرده بود. ولف دستش را کنار اسلحه گذاشت، معلوم بود که می خواهد نشانش بدهد. دستش به قبضه ی اسلحه رسید و انگشتانش را روی ماشه کشید، اما گذاشت سر جایش باشد.
شناسنامه کتاب ش لول
- نویسنده: مارکوس سجویک
- مترجم: آرزو احمی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: نشر پیدایش
- تعداد صفحات: 239
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان نوجوان
- نسخه الکترونیکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
نوجوانان علاقه مند به داستان های مهیج، رازآلود و تاریخی از خواندن کتاب شش لول لذت خواهند برد. امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید و برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. همچنین شما نیز بهترین کتابی که تا حال مطالعه کرده اید، برای ما معرفی نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم.