امیل زولا
امیل ادوار شارل آنتوان زولا (فرانسوی: Émile Édouard Charles Antoine Zola )(زاده ۲ آوریل ۱۸۴۰ – درگذشته ۲۹ سپتامبر ۱۹۰۲) رمان نویس، نمایش نامه نویس و روزنامه نگار فرانسوی، مهم ترین نمایندهٔ مکتب ادبی ناتورالیسم و عامل مهم در گسترش تئاتر ناتورالیستی بود. او یکی از معروف ترین نویسندگان فرانسوی است که کتاب هایش در سطح وسیع در جهان ترجمه و چاپ شده و مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. از کتاب های او در سینما و تلویزیون فراوان اقتباس شده است. زندگی و آثار زولا موضوع پژوهش های تاریخی بسیار بوده است. در زمینهٔ ادبیات او را عمدتاً با مجموعهٔ بیست جلدی روگن ماکار می شناسند که جامعهٔ فرانسه را در دوران امپراتوری دوم فرانسه به تصویر می کشد. این مجموعه دربارهٔ سرگذشت خانوادهٔ روگن ماکار طی نسل های مختلف است و شخصیت های هر دوره و نسل خاص موضوع هر رمان هستند.
درباره ترجمۀ فارسی رمان ترز راکن
رمان «ترز راکن» با ترجمۀ محمد نجابتی و همراه با ترجمۀ مقدمۀ امیل زولا بر چاپ دوم این رمان در انتشارات فرهنگ معاصر منتشر شده است. محمد نجابتی، متولد 1372 در اصفهان، مترجم ایرانی و دارای لیسانس زبان و ادبیات فرانسه از دانشگاه شهید بهشتی و فوق لیسانس همین رشته از دانشگاه تهران است. از دیگر ترجمه های نجابتی می توان به «بیست هزار فرسنگ زیر دریاها»، «دورِ ماه»، «نه حوا، نه آدم»، «مسافرخانۀ سرخ» و «سه روز و یک زندگی» اشاره کرد. رمان «ترز راکن» را محسن هنریار نیز به فارسی ترجمه کرده است. ترجمۀ هنریار از این رمان اولین بار در سال 1346 و در شرکت سهامی کتابهای جیبی منتشر شده است.
معرفی رمان ترز راکن اثر امیل زولا
رمان «ترز راکن» داستان زنی به نام ترز است که به مردی به نام لوران دل می بازد و عشق میان آن ها به جنایت و جنون و تباهی می انجامد. عشق در رمان «ترز راکن» نه احساسی متعالی و شوری رمانتیک بلکه مِیلی غریزی و جسمانی است. زولا در «ترز راکن» سعی دارد نشان دهد که نیروی غریزه و سیستم عصبی انسان ها چگونه آن ها را به جانب جنایت و جنون سوق می دهد، بی آنکه آن ها اختیاری از خویش داشته باشند و بتوانند خلاف فرمانِ غریزه و سلسلۀ اعصابشان عمل کنند. شخصیت های «ترز راکن» جسم هایی هستند بر میز تشریح نویسنده ای که چون جراحی موشکاف به تشریح آن ها مشغول است تا اعمال آدمیان را با نگاهی علمی ریشه یابی کند. او آدم هایش را با همان دقت و ریزبینی ای وصف می کند که مکان ها و محیط و فضایی را که آدم ها در آن قرار دارند و زندگی و کار می کنند؛ شاید به این دلیل که زولا، به عنوان یک ناتورالیست، هم وراثت و ویژگی های فیزیولوژیکی انسان و هم محیط را عوامل تأثیرگذار بر خُلقیات و رفتارهای انسان می داند. زولا در «ترز راکن» مانند نقاشی ریزبین تیرگی ها و تلخی هایی را که در محیط پیرامون خود و روابط انسانی می بیند نقش می زند. تاریکی و تیرگی و بیماری و رنج و هوس و خشونت و ناکامی در کانون فضاسازی و شخصیت پردازی رمان «ترز راکن» قرار دارد.
بررسی رمان «ترز راکن»، اثر امیل زولا
یک رمان ناتورالیستیِ کلاسیک. «تِرِز راکَن» (Thérèse Raquin) نخستین رمان امیل زولا، از سردمداران مکتب ناتورالیسم، است. زولا در رمان «ترز راکن»، چنانکه خود در مقدمه اش بر چاپ دوم این رمان توضیح داده، «طبع انسان ها» را زیر ذره بین گذاشته و مورد مطالعه قرار داده است. «ترز راکن» رمانی درباره نیروی غریزه و تأثیر سیستم عصبیِ آدمی و نیز تأثیر محیطی که انسان در آن رشد و پرورش یافته بر رفتارها و سرنوشت اوست.
انتشار چاپ اول متن اصلی رمان «ترز راکن» در سال 1867 خشم منتقدان را برانگیخت. رمان از چیزهایی سخن می گفت و صحنه ها و اعمالی را به تصویر می کشید که بیان و تصویرکردن شان در ادبیات داستانیِ رایج و مرسوم بی سابقه بود. منتقدانِ «ترز راکن» در مطبوعات مطالب تند و تیزی علیه آن نوشتند و این رمان را سخیف و چندش آور خواندند. زولا نیز واکنش نشان داد و بر چاپ دوم این رمان مقدمه ای نوشت و در این مقدمه توضیح داد که در «ترز راکن» به دنبال چه بوده و چه نگاه و طرز فکری را دنبال می کرده است. زولا در رمان «ترز راکن» حیوان درون انسان را به صحنه آورده یا به تعبیری که خود از آن استفاده کرده «حیواناتی انسان گونه» خلق کرده است. او با نگاهی علمی و همچون یک جراح به تشریح شخصیت های داستانی خود پرداخته و جسم و غرایز و سلسلۀ اعصاب آن ها را زیر ذره بین گذاشته است
در بخشی از این رمان می خوانید:
«مغازه گذر پن نف تا سه روز تعطیل بود. وقتی دوباره باز شد، تاریک تر و نمورتر از قبل به نظر می آمد. ویترین از گرد و غبار زرد شده بود، گویی سوگ خانه بر آن نیز نشسته بود. در پس شیشه های چرک، همۀ اجناس پخش و پلا بود. پشت کلاه های کتان که به آویزهای سه گوشِ زنگ زده ای آویزان بودند، چهره ترز رنگ پریده تر و مرده گون تر شده بود و بی حرکتی اش آرامشی شوم داشت. خاله زنک هایِ گذر اشک تمساح می ریختند. زن بدلیجات فروش نیم رخِ تکیده بیوه جوان را همچون شی ءِ نادرِ جالب توجه و ترحم برانگیزی به تک تک مشتری هایش نشان می داد. در آن سه روز، خانم راکن و ترز در بسترشان مانده بودند، بی آنکه با هم حرف بزنند یا حتی یکدیگر را ببینند. خراز پیر، روی بستر می نشست، به چند بالش تکیه می داد و با چشمانی گیج و ویج روبه رویش را می نگریست و در هپروت سیر می کرد. مرگ پسرش همچون ضربه ای سهمگین بر فرقش فرود آمده بود و انگار هوش از سرش پرانده بود. غرق در ورطۀ دل شکستگی، ساعت های متمادی، آرام و کرخت، در آن حال می ماند. گاهی نیز دچار تشنج می شد و می گریست، شیون می کرد یا هذیان می گفت. ترز، در اتاق کناری، انگار خواب بود. سرش را سمت دیوار گردانده و روانداز را تا روی چشمانش آورده بود. در همین حال، خشکیده و خاموش، دراز کشیده بود، بی آنکه هق هقی بدنش را بلرزاند و ملافه ای را که روی خودش انداخته بود بجنباند. گویی در تاریکیِ زیرِ روانداز درصدد پوشاندن افکاری بود که او را به بند کشیده بودند. سوزان که مسئول تیمار کردن آن دو زن بود، با بی حالی از بالین یکی به بستر دیگری می رفت، خرامان پاهایش را روی زمین می کشید، صورت موم زده اش را روی بستر آن دو خم می کرد، اما نه می توانست صورت ترز را برگرداند که از بی قراری تکان هایی ناگهانی می خورد و نه به خانم راکن دلداری دهد که تا صدایی رشتۀ افکار غم زده اش را پاره می کرد، اشکش روان می شد.»
شناسنامه کتاب ترز راکن اثر امیل زولا
- نویسنده: امیل زولا
- مترجم: محمد نجابتی
- زبان: فارسی
- ناشر چاپی: فرهنگ معاصر
- تعداد صفحات:324
- موضوع کتاب:کتاب های داستان و رمان خارجی
- نسخه الکتریکی:دارد
- نسخه صوتی : ندارد
امیدوارم از محتوای معرفی کتاب نهایت لذت را برده باشید و برای کسانی که کتاب دوست هستند، میتوانید ارسال نمایید. همچنین برای مشاهده ی مطالب پر محتوای دیگر میتوانید به بخش فرهنگ و هنر ساعدنیوز مراجعه نمایید. از همراهی شما بسیار سپاسگزارم .