معرفی رمان گیرنده شناخته نشد اثر كاترين كرسمن تيلور

  یکشنبه، 17 مرداد 1400   زمان مطالعه 8 دقیقه
معرفی رمان گیرنده شناخته نشد اثر كاترين كرسمن تيلور
گیرنده شناخته نشد اثری‌ست کوتاه ولی تکان‌دهنده. نویسنده این کتاب را در زمان اوج قدرت هیتلر، سال ۱۹۳۸ نوشته است. زمانی که جنگ جهانی دوم شروع نشده بود و هنوز هیچ کدام از کشورهای آمریکایی و اروپایی اقدامات هیتلر را جدی نمی‌گرفتند.

درباره کتاب گیرنده شناخته نشد

کتاب گیرنده شناخته نشد، رمانی نوشته ی کاترین کرسمن تیلور است که اولین بار در سال 1939 انتشار یافت. زمانی که این داستان برای نخستین بار در مجله ی Story به چاپ رسید، خیلی زود به اثری موفق و پرطرفدار تبدیل شد. این رمان همچنان در فرانسه فروش بسیار بالایی دارد و اقتباس انجام شده از آن بر روی صحنه ی تئاتر نیز به موفقیت های بزرگی دست یافته است. کتاب گیرنده شناخته نشد، قدرت خارق العاده ی قلم را به عنوان یک سلاح به نمایش می گذارد. این اثر که در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم و هلوکاست نگاشته شد، داستان خود را در قالب نامه هایی رد و بدل شده میان دو دوست روایت می کند: مردی آمریکایی در سان فرانسیسکو و شریک تجاری سابق و دوست او که به کشورش آلمان بازگشته است. این کتاب جاودان، به یاد مادنی و تأثیرگذار، شرارت های نازیسم را به تصویر می کشد و در عصر نژادپرستی و تبعیض های قومیتی، هشدار می دهد که تاریخ ممکن است تکرار شود.

نامه های مارتین و ماکس

نامه های پرکشش مارتین و ماکس در کتاب گیرنده شناخته نشد از نوامبر 1932 تا مارس 1934 را پوشش می دهند. این نامه ها شرح و بسط زیادی ندارند و به دور از هرگونه زیاده گویی داستان را پیش می برند. کاترین کرسمن تیلور به خوبی توانسته در طی این نامه ها رفتار هیتلر را در قالب شخصیت مارتین بیافریند.

هیتلر ناجی آلمان پس از جنگ جهانی اول

آلمان کشوری است که طی قرن نوزده میلادی درگیر دو جنگ جهانی خانمان سوز شد و پس از پایان جنگ جهانی اول در 1918 تنها سرزمینی ویران و پرتلفات از این کشور باقی ماند. آدولف هیتلر که ابتدا به عنوان صدر اعظم فعالیت می کرد از سال 1934 حکومت کشور را برعهده گرفت. او دولت خود را براساس فاشیسم و نازیسم که از انواع افراطی و دیکتاتوری حکومت داری است برنامه ریزی کرد زیرا تنها از این طریق می توانست کشور نا به سامان پس از جنگ جهانی اول را از قدرت گرفتن سایر بخش های جامعه حفظ کند. این فضا و شرایط بحرانی بسیار بر روند زندگی مردم تاثیرگذار بود که بخش بسیار کوچکی از آن در کتاب گیرنده شناخته نشد به تصویر کشیده شده است.

خلاصه کتاب گیرنده شناخته نشد

کل داستان کتاب گیرنده شناخته نشد با نامه نگاری دو دوست شکل گرفته است. دو دوست آلمانی تبار با نژادی متفاوت. ماکس یهودی و مارتین که پس از سال ها دوستی، رابطه و صمیمیت شان تحت تاثیر آلمان دهه سی دست خوش تغییراتی جدی می شود و خواننده توسط همین نامه ها از گذشته دو دوست و اتفاقات بعد آن مطلع می شود.گیرنده شناخته نشد در واقع داستانی است نمادین از ملت آلمان. ملتی که بعد جنگ جهانی اول و تحقیرهای تحمیل شده و رکود اقتصادی بعد از آن منتظر رسیدن منجی بزرگ هستند. و این منجی کسی نیست جز هیتلر که با به قدرت رسیدنش همه احساسات و افکار جامعه دست خوش تغییر می شود، به طوری که برای همه جنایات نازیسم توجیهی قانع کننده دارند.

درباره نویسنده کتاب گیرنده شناخته نشد

کاترین کرسمن تیلور، زاده ی سال 1903 و درگذشته ی جولای 1996، نویسنده ای آمریکایی بود.تیلور پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه اورگان در سال 1924، به سان فرانسیسکو رفت و در عرصه ی تبلیغات مشغول به کار شد. او در سال 1928 با الیوت تیلور ازدواج کرد که صاحب یک آژانس تبلیغاتی بود. ده سال بعد، کاترین و الیوت به نیویورک نقل مکان کردند.تیلور از سال 1947 به تدریس علوم انسانی، روزنامه نگاری و نویسندگی خلاق در کالج گتیسبورگ در پنسیلوانیا روی آورد. او همسرش را در سال 1953 از دست داد و پس از بازنشستگی در سال 1966 به فلورانس رفت. تیلور در سال 1967 با مجسمه سازی آمریکایی به نام جان رود ازدواج کرد و این زوج مدام بین مینه سوتا و فلورانس در رفت و آمد بودند. او پس از مرگ همسر دومش در سال 1974، همچنان به این سبک از زندگی در دو کشور ادامه داد.

کاترین کرسمن تیلور

اقتباس سینمایی گیرنده شناخته نشد

براساس داستان کتاب گیرنده شناخته نشد «ویلیام کمرون»، کارگردان و طراح آمریکایی فیلم سینمایی ساخته است. این فیلم که با همان نام کتاب در سال 1944 اکران شد داستانی در ژانر درام است که مربوط به دو خانواده است که قبل از شروع جنگ جهانی دوم درگیر ظهور نازیسم در آلمان هستند.

اولین و بهترین ترجمه گیرنده شناخته نشد

کتاب گیرنده شناخته نشد پس از انتشار در آمریکا طرف داران به کتاب های هیجانی و مربوط به جنگ جهانی اول و دوم در قرن نوزده میلادی را به خود جلب کرد و به زبان های مختلف ترجمه شد. این کتاب در ایران نیز توجه ناشرین مختلفی را به خود جلب کرد و مترجمین به نامی آن را ترجمه کرده اند.بهمن دارالشفایی مترجم و روزنامه نگار ایرانی که در سال 1358 به دنیا آمده با مطبوعات مختلفی از جمله روزنامه همشهری، شرق، اعتماد ملی و مجله چلچراغ همکاری داشته است. او در حال حاضر به ترجمه آثار ادبی مشغول است و نسخه ی ترجمه او از کتاب گیرنده شناخته نشد جدیدترین ترجمه ی کتاب در ایران است که «نشر ماهی» آن را در اختیار قرار داده است. همچنین از دیگر ترجمه های بهمن دارالشفایی کهموجود هستند می توان به «بیوه ها» نوشته ی «آريل دورفمن»، «صبحانه در تیفانی» نوشته ی «ترومن کاپوتی» و «آس و پاس در پاریس و لندن» نوشته ی «جورج اورول » اشاره کرد.کتاب گیرنده شناخته نشد پیش تر نیز به فارسی ترجمه شده و قدیمی ترین ترجمه آن مربوط به «ابراهیم یونسی بانه» است که در سال 1340 راهی بازار شد. «انتشارات بهنام» هم در سال 1379 نسخه دیگری از کتاب را با ترجمه ی «حسن مرتضوی» منتشر کرد و پس از آن «نشر ناکجا» کتاب را با نام «ناشناس در این آدرس» با ترجمه ی «تینوش نظم جو» در اوایل دهه هشتاد شمسی به چاپ رساند. «شهلا حائری» نیز در سال 1382 گیرنده شناخته نشد را ترجمه کرد که «نشر قطره» آن را منتشر کرده است.

درباره مترجم کتاب گیرنده شناخته نشد

بهمن دارالشفایی (متولد ۱۳۵۹) روزنامه نگار، مترجم و مستندساز ایرانی است.وی در سال ۱۳۷۷ در رشته مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف شروع به تحصیل کرد. دارالشفایی در سال ۱۳۸۲ فعالیت مطبوعاتی خود را با همکاری با ضمیمه روزنامه همشهری به نام همشهری جهان که تحت سردبیری محمد قوچانی منتشر می شد، آغاز کرد و در آنجا به ترجمه مقاله پرداخت.پس از تأسیس روزنامه شرق به گروه بین الملل این روزنامه پیوست، وی هم چنین سابقه همکاری با روزنامه اعتماد ملی و مجله چلچراغ را در کارنامه دارد.دارالشفایی پس از آن به بی بی سی فارسی پیوست و مدتی در قسمت وبگاه و رادیو بی بی سی فعالیت کرد.وی پس از استعفا از کار در بی بی سی فارسی به ایران بازگشت و به کار ترجمه و ادبیات پرداخت.

قسمتی از کتاب گیرنده شناخته نشد

دوست عزیز به نظر من همه چیز در غلیان است، واقعا در غلیان است. مردم همه جا به جنب و جوش افتاده اند. این را در کوچه و بازار حس می کنی. ناامیدی مثل لباسی کهنه به گوشه ای پرتاب شده. مردم دیگر خودشان را در ردای شرم نمی پیچند. دوباره امیدوار شده اند. شاید این فقر بالاخره به پایان رسد. اتفاقی در راه است. اتفاقی که نمی دانم چیست. بالاخره رهبری پیدا شده! اما با احتیاط از خودم می پرسم این رهبر ما را به کجا خواهد برد؟ از بین رفتن ناامیدی خیلی وقت ها منجر می شود به قدم گذاشتن در راه های جنون آمیز.

آزادی خواه یعنی کسی که اعتقاد ندارد باید کاری کرد. مدام از حقوق انسان حرف می زند، ولی فقط حرف. دائم درباره ی آزادی بیان قیل و قال به پا می کند و آن وقت این آزادی بیان چی هست؟ این که آزاد باشد هیکل مبارکش را تکان ندهد و بگوید هر کس هر کاری می کند غلط است. عاطل و باطل تر از چنین آدم آزادی خواهی داریم؟

اما وادی دیگری هست که همیشه می توانیم احساسات صادقانه را در آن تجربه کنیم. محضر دوست. آنجا که خودپسندی های حقیرمان را دور می ریزیم و صمیمیت و تفاهم را حس می کنیم؛ همان جا که خودخواهی های حقیر غیر ممکنند و شراب و کتاب و کلام معنای دیگری به زندگی ما می دهند. به این ترتیب چیزی ساخته ایم که هیچ دروغی به آن راه ندارد. آن جا در آرامش کاملیم.

چیزی که از خودم می پرسم و فقط به تو میتوانم بگویم و به هیچکس دیگر نه، این است: آیا هدفمان صحیح است؟ آیا به سوی افق روشن تری در حرکتیم؟ می دانی ماکس، از وقتی به اینجا برگشته ام حال و روز هموطنانم را دیده ام و درک کرده ام که چه عذابی کشیده اند. چه سال هایی را پشت سر گذاشته اند. سال هایی که قرص نانشان روز به روز کوچک تر میشد و تنشان روز به روز لاغرتر، و امیدشان از بین میرفت. تا بالاخره در باتلاق نا امیدی فرو رفتند.

شناسنامه کتاب گیرنده شناخته نشد

  • نویسنده: کاترین کرسمن تیلور
  • ترجمه: بهمن دارالشفایی
  • انتشارات: ماهی
  • تعداد صفحات: ۶۴
  • نسخه صوتی:دارد
  • نسخه الکترونیکی: دارد

مشخصات کتاب صوتی گیرنده شناخته نشد


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها