معرفی رمان جنایت و مکافات اثر فئودور داستایفسکی

  سه شنبه، 04 خرداد 1400   زمان مطالعه 10 دقیقه
معرفی رمان جنایت و مکافات اثر فئودور داستایفسکی
رمان بزرگ و فوق‌العاده مهم جنایت و مکافات با عنوان انگلیسی Crime and Punishment اثری ماندگار از فئودور داستایفسکی است که مهری آهی آن را از روسی ترجمه کرده است. ترجمه‌ای درخشان که پس حدود نیم قرن همچنان می‌توان آن را بهترین ترجمه جنایت و مکافات دانست.

درباره کتاب جنایت و مکافات

با کتاب بارون درخت نشین اثر ایتالو کالوینو به گشت و گذار در سرزمینى مى رویم که البته در دل دنیاى شنیده ها و دانسته هاى ما قرار دارد؛ اما در هر گام، در سر هر پیچ شاخه اى و در پس هر دسته برگى، ماجرا و افسانه و حماسه اى در انتظار ماست.

چگونه مى توان هم از مردم گریخت و هم از نزدیک با ایشان، و برایشان، زندگى کرد؟ چگونه مى توان هم به زندگى آدمیان و قراردادهاى دیرینه آن پشت پا زد و هم براى آنان و به کمک خودشان، زندگى نو و نظم نوینى را جستجو کرد؟ بارون روندو به این پرسش ها پاسخ مى گوید. پاسخى نه با وعظ و نظریه پردازى که با خود زندگى اش، با شیوه زیستنش مى آموزد که براى آدم همه چیز شدنى است؛ تنها به این شرط که بخواهد و بهاى آن را بپردازد.

بارون درخت نشین (The Baron) بی تردید یکی از شاهکارهای مهم ادبیات جهان و از برترین آثار ایتالو کالوینو نویسنده بزرگ ایتالیایی است. کتاب بارون درخت نشین، داستان انسانی است به نام بارون روندو که با مردم گریزی می کوشد قواعدی سامان دهد، دنیایی که او می خواهد دنیای روشنایی است، دنیایی که باید در اثر جوشش ها و خیزش های انسانی نو از آن پدید آید.

ایتالو کالوینو (Italo Calvino) یکى از سرشناس ترین چهره هاى ادبیات امروزى ایتالیاست و به خاطر شیوه خاص خودش جایگاه ویژه اى در میان رمان نویسان اروپایى دارد، شیوه اى که تخیل نیرومند، طنز پاک و ظریف و توجه نزدیک به واقعیت و تاریخ را در هم مى آمیزد. در آثار او، که آکنده از تمثیل و استعاره است، نگرش موشکافانه واقعیت و طنز و افسانه پردازى و تخیل شاعرانه همه به یک اندازه جا دارد. «بارون درخت نشین» معروف ترین اثر و بهترین نمونه سبک کار اوست.

بارون روندو از سنت هاى کهنه و قیدهاى بى چون و چراى اجتماعى مى گریزد و شیوه اى از زیستن را براى خود برمى گزیند که دیگر کوچکترین همانندگى با زندگى مردمان ندارد. زمین سفت و آشناى زیر پا را رها مى کند و به زندگى در راه پیچاپیچ و لرزان بالاى درختان مى رود، یعنى مى توان گفت که دنیاى دیگرى را جایگاه خود مى کند. اما نه این که در «برج عاج» بنشیند. فاصله گرفتنش از زمین براى دورى جستن ازمردم نیست. برعکس؛ پندارى در جستجوى میدان دید گسترده ترى به میان شاخ و برگ درختان مى رود تا همه چیز را بهتر و بیشتر ببیند، تا بهتر بتواند به آنچه برایش «شورش» کرده است عمل کند.

آنچه بارون روندو را به سرکشى و خیره سرى وا مى دارد وبه دنیاى سبز و هوایى مى کشاند دلزدگى از نظم کهنه اجتماعى و نیاز پرشور به دگرگون کردن آن و پى افکندن نظم تازه اى است که کردار آدمیان و رابطه شان را با خودشان و طبیعت، درست و بسامان کند. در این راه، از یک سو به جهان کهنه پشت پا مى زند تا به دنیایى تازه راه برد و آن را بشناسد و از سوى دیگر با دگرگون کردن زندگى خود الگویى از تازه جویى و پویندگى را به نمایش مى گذارد و شاید مهم ترین درس زندگى بارون روندو و این کتاب همین است که هرآنچه در آن مطرح مى شود با زندگى عملى و شدنى آدم ها رابطه مستقیم دارد. بارون روندو به هیچ انگیزه و دستاویزى در بیرون از میدان بینش و دانش و توانایى انسان کارى ندارد و به همین دلیل، همه آنچه مى کند و در نگاه اول شگرف و حتى افسانه اى مى نماید، در نهایت واقعى است و با تجربه سازگارى دارد. از این رو، همان گونه که برادر بارون در پاسخ ولتر مى گوید، دورى گرفتن او از زمین براى نزدیکتر شدن به آسمان نیست، براى این است که زمین را بهتر ببیند.

خلاصه داستان جنایت و مکافات

فئودور داستایوسکی کتاب جنایت و مکافات را در سال ۱۸۶۶ نوشت. هفت سال پیش از نگارش آن، داستایسفکی در سال ۱۸۵۹، در نامه ای به برادرش، گفته بود طرح این داستان را در زندان ریخته، در دورانی که با درد و دریغ و سرخوردگی روزگار می گذراند. او این اثر را اقرارنامه یی در شکلِ رمان خوانده بود و گفته بود قصد دارد آن را با خونِ دل خود بنویسد.

داستایفسکی در کتاب جنایت و مکافات داستان دانشجویی به نام «راسکولنیکف» را روایت می کند که مرتکب قتل می شود؛ بنابر انگیزه های پیچیده ای که حتی خود او از تحلیل شان عاجز است. راسکولنیکف زن رباخواری را همراه با خواهرش، که غیرمنتظره به هنگام وقوع قتل در صحنه حاضر می شوند، می کشد و پس از قتل خود را ناتوان از خرج کردن پول و جواهراتی که برداشته می بیند و آن ها را پنهان می کند و خود نیز دچار آشفتگی و بیماری می شود. کار جوان داستان بعد از چند روز بیماری و بستری شدن در خانه، با این تصور که هر کس را که می بیند به او مظنون است، به جنون می کشد. در این بین او عاشق سونیا، دختری که به خاطر مشکلات مالی خانواده اش دست به تن فروشی زده بود، می شود.

درباره نویسنده کتاب جنایت و مکافات

فیودور میخاییلوویچ داستایفسکی نویسنده مشهور و تأثیرگذار قرن نوزده اهل روسیه است. وی در سال ۱۸۲۱ در مسکو متولد شد. پدرش پزشک بود و از اوکراین به مسکو مهاجرت کرده بود و مادرش دختر یکی از بازرگانان مسکو بود. در نوجوانی همراه با برادرش به مدرسه شبانه روزی منتقل شدند و سه سال آنجا ماندند. در پانزده سالگی مادرش از دنیا رفت. در همان سال امتحانات ورودی دانشکده مهندسی نظامی را در سن پترزبورگ با موفقیت پشت سر گذاشت و در ژانویه ۱۸۳۸ وارد دانشکده شد. در تابستان ۱۸۳۹ خبر فوت پدرش به او رسید. او با درجه افسری از دانشکده نظامی فارغ التحصیل شد و شغلی در اداره مهندسی وزارت جنگ به دست آورد. داستایفسکی در تابستان ۱۸۴۴ اوژنی گرانده اثر بالزاک را ترجمه کرد و در همین سال از ارتش استعفا داد و پس از آن به داستان نویسی مشغول شد. پس از آن داستایفسکی وارد محافل نویسندگان رادیکال و ساختارشکن بزرگ در سن پترزبورگ شد اما پس از مدتی جاسوس پلیس در این محفل رخنه کرد و موضوعات بحث این روشنفکران را به مقامات امنیتی روسیه گزارش داد. پلیس مخفی در روز ۲۲ آوریل ۱۸۴۹ او را به جرم براندازی حکومت دستگیر کرد و وی به چهار سال زندان در سیبری محکوم شد.

ویژگی منحصر به فرد آثار داستایفسکی روانکاوی و بررسی زوایای روانی شخصیت های داستان است. سوررئالیست ها مانیفست خود را بر اساس نوشته های داستایفسکی ارائه کرده اند. اکثر داستان های این نویسنده سرگذشت مردمی ست عصیان زده، بیمار و روان پریش همچون خودش است.

ازجمله مهم ترین آثار منتشر شده از داستایوسفکی عبارت هستند از: بیچارگان، همزاد، خانم صاحبخانه، قمارباز، ابله، برادران کارامازوف و...

قسمتی از کتاب جنایت و مکافات

واجب است که هر انسانی لااقل کسی را داشته باشد که برای او دلسوزی کند! (جنایت و مکافات – صفحه ۴۰)

تقریبا هر جنایت کاری، در حین جنایت دستخوش نوعی ضعف اراده و فکر می گردد. یعنی درست هنگامی که بیش از هر چیز احتیاج بع تعقل و احتیاط است، اراده و فکر روشن جای خود را به نوعی سبکسری عجیب بچگانه ای می دهد. (جنایت و مکافات – صفحه ۱۱۶)

راسکلنیکف در ضمن که پیش می رفت با خود اندیشید «در کجا، کجا خوانده بودم که محکوم به مرگی یک ساعت پیش از مرگ می گوید یا می اندیشد که اگر مجبور می شد در بلندی یا بر فراز صخره ای زندگی کند که آنقدر باریک باشد که فقط دو پایش به روی آن جا بگیرد و در اطرافش پرتگاهها، اقیانوس و سیاهی ابدی، تنهایی ابدی و توفان ابدی باشد و به این وضع ناگزیر باشد در آن یک ذرع فضا تمام عمر، هزار سال، برای ابد بایستد؛ باز هم ترجیح می داد زنده بماند تا اینکه فورا بمیرد! فقط زیستن، زیستن و زیستن – هر طور که باشد، اما زنده ماندن و زیستن! عجب حقیقتی! خداوندا! چه حقیقتی! چه پست است انسان!» پس از لحظه ای افزود «اما آن کسی هم که او را به این سبب پست می خواند، خودش هم پست است.» (جنایت و مکافات – صفحه ۲۳۹)

من وقتی مردم دروغ می گویند دوست دارم! دروغ تنها مزیت انسان است بر سایر موجودات! با دروغ به راستی می رسی! من از آن جهت انسانم که دروغ می گویم. هرگز به حقیقتی نرسیدند بی آنکه چهارده بار یا شاید صد و چهارده بار دروغ بگویند و این در نوع خود قابل احترام است. (جنایت و مکافات – صفحه ۲۹۹)

آن کسی که وجدان دارد اگر به اشتباه خود پی برد، رنج می کشد. این خود بیش از اعمال شاقه برایش مجازات است. (جنایت و مکافات – صفحه ۳۸۷)

زیرک ترین اشخاص را باید سر آسانترین چیزها گیر انداخت. (جنایت و مکافات – صفحه ۳۹۵)

راسکلنیکف پاسخ نمی داد، با رنگی پریده و بی حرکت نشسته بود و همچنان بدقت به صورت پارفیری نظر دوخته بود، با خود می اندیشید « درس خوبی است! این حتی، مانند دیشب، شبیه بازی موش و گربه هم نمی باشد و بیهوده نیست که قدرت خود را به من نشان می دهد… گویی… تذکر می دهد. خیلی عاقلتر از اینهاست… هدف دیگری در کار است. اما چه هدفی؟ نه، برادر، یاوه می بافی، مرا می ترسانی و نیرنگ می زنی! شاهد و دلیلی نداری و آدم دیروزی هم وجود ندارد! تو فقط می خواهی مرا از راه بدرکنی. می خواهی مرا پیش از وقت عصبانی کنی و در آن حال به دامم افکنی. اما کور خوانده ای، اشتباه می کنی، اشتباه! اما آخر برای چه تا به این حد به اشاره می پردازد؟… آیا حساب اعصاب بیمار مرا می کند! نه، برادر کور خوانده ای، اشتباه می کنی، هر چند که زمینه ای هم چیده ای… خوب، بالاخره خواهیم دید چه خوابی برایم دیده ای.» (جنایت و مکافات – صفحه ۴۶۲)

اگر دیگران نفهم هستند و من یقین می دانم که نفهمند، پس چرا خودم نمی خواهم عاقلتر شوم. بعد، سونیا، دانستم که اگر منتظر شوم تا همه عاقل شوند، خیلی وقت لازم است… بعد نیز دانستم که چنین چیزی هرگز نخواهد شد، مردم تغییر نخواهند کرد و کسی آنها را تغییر نخواهد داد و نمی ارزد که انسان سعی بیهوده کند! بله، همین طور است! این قانون آنهاست… قانون است، سونیا! همین طور است! و من اکنون می دانم سونیا، کسی که عقلا و روحا محکم و قوی باشد، آن کس بر آنها مسلط خواهد بود! کسی که جسارت زیاد داشته باشد، آن کس در نظر آنان حق خواهد داشت. آن کس که امور مهم را نادیده بگیرد، بر آن تف بیندازد، او قانونگذار آنان است. کسی که بیشتر از همه جرات کند، او بیش از هر کس دیگری حق دارد! تا به حال چنین بوده است و بعدها نیز چنین خواهد بود! باید کور بود که اینها را ندید. (جنایت و مکافات – صفحه ۵۹۷)

شناسنامه کتاب جنایت و مکافات

نویسنده: فئودور داستایفسکی

مترجم: اصغر رستگار

ناشر: نگاه

تعداد صفحات: 711


دیدگاه ها
  دیدگاه ها
پربحث های هفته   
همسر رهبر معظم انقلاب: آقای ما اجازه نمی‌دهد که در خانه، غیر از برنج کوپنی استفاده کنیم و آن هم کفاف خوراک ما را بیش از یک بار در هفته نمی‌دهد (668 نظر) نگاهی به سفره مفصل و تمام و کمال حضرت ابوالفضل در منزل شاه نشین علی دایی+عکس/ از گل آرایی و شمع‌دان‌هایی طلایی تا پَک هایی لاکچری و جذاب (120 نظر) نگاهی به ماشین مازراتی هوش پران علی دایی که همه آرزوشو دارن/ شهریار فوتبال ایران سوار بر دلبر مشکی😍 (96 نظر) رهبر معظم انقلاب: بعد از فوت پدرم همه‌ی موجودی خانه‌اش 45 هزار تومان شد که نمی‌شد با آن گاز یا یخچال خرید (81 نظر) مات و مبهوت موندن مهران مدیری از دیدن همزاد خودش تو دورهمی/ چقدرم که شبیه همدیگه هستن!+عکس (70 نظر) میز غذای ساده رهبر معظم انقلاب و خوردن غذا در بشقاب استیل/ ساده زیستی ایشان همیشه مثال زدنی است+عکس (53 نظر) خلاقیت خنده‌دار اوستا بنّا در ساختن توالت کنار روشویی برای راحتیِ صاحبخانه حماسه آفرید+ عکس/ مغز نیست که فسفر خالصه😂 (41 نظر) خلاقیت منحصر به فرد آرایشگر خوش ذوق در تغییر چهره داماد حماسه ساز شد+ویدئو/سلطان بی چون و چرای گریم در سطح خاورمیانه😂 (40 نظر) رهبر معظم انقلاب: من در کلاس اول ابتدایی چشمانم ضعیف بود و تخته سیاه و چهره معلم رو نمی‌دیدم +ویدیو/ از 13 سالگی عینکی شدم (30 نظر) درخت خرمای بزرگ حیاط باصفای خونه ویلایی زهرا گونش/ نخل های هم قد والیبالیست مشهور ترکیه ای (21 نظر) مراسم تشییع پدر حامد بهداد، با حضور چهره های سرشناس و بازیگران +عکس/ روحش شاد و یادش گرامی (22 نظر) حضور ساده و بدون تشریفات همسر رهبر معظم انقلاب در یک درمانگاه/ ایشان گفتند من نمی‌خواهم پارتی بازی بکنم+ویدیو (17 نظر) بازیگرانی که در جوانی فوت شده اند + ویدئو با صدای معتمدی سریال گرگ و میش / روحشان شاد چقدر حیف شدن😥 عسل بدیعی، پوپک گلدره و .. (17 نظر) نگاهی به حضور صبحگاهی بازیگران و چهره‌های مشهور در کله‌پزی+عکس/ از الناز شاکردوست و المیرا شریفی مقدم تا احسان خواجه امیری و نسرین مقانلو (16 نظر) خلاقیت خنده دار هندونه فروش شیرازی، برای فرار از گرما حماسه آفرید/ هنر نزد ایرانیان است و بس... (16 نظر)
منتخب روز   
(فیلم) سکانس فوق العاده احساسی و عاشقانه از شهاب حسینی و معشوقه‌اش در سریال "شهرزاد" / با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر هیچکس به تو مانند نشد😍 (فیلم) خرید دکتر مسعود پزشکیان از یک سوپرمارکت در تهران به همراه نوه‌ها و عروسش با کارت بانکی شخصی / نوه‌ها پدربزرگ را به خرج انداخته‌اند اقدام منحصربفرد و زیبای طلافروش یزدی به احترام دختر سه ساله امام حسین(ع)+عکس/ این جور تصاویر مخصوص ایران ماست والسلام👌 (فیلم) رهبر معظم انقلاب: به من می‌گویند شما گفتید سوءاستفاده جویان را افشا نکنید / ما حق نداریم افراد را به صرف گمان متهم کنیم سکانس خوشحالی قُباد از بارداری شهرزاد/ قُباد: من تا الان نمیدونستم از این دنیا و از این زندگی چی میخوام اما الان.... (عکس) هدایای ارزشمندی که پزشکیان در پشت صحنه یک هیئت دریافت کرد / خوشا راهی که آغازش با حسین است ... (ویدئو) شعر سوزناک شهریار برای مادر بزرگش که با شنیدنش اشک از چشمانتان سرازیر خواهد شد به یادماندنی ترین سکانس عاشقانه سریال شهرزاد / از بله گفتن شهرزاد تا مرگ مرگ بزرگ آقا نقش دختر رهبر انقلاب در ترمیم دست مجروح ایشان/ فرزند دختری که به پدر اُنس داشت (عکس) شوخی ظریف با آقای ظریف؛ از مقایسه ظریف با مِسی تا انداختن ماسک به شکل آقای رئیس جمهور!! واکنش عضو دفتر رهبر انقلاب به پست اینستاگرامی پسرش با هشتگ برای ایران، پزشکیان