معرفی رمان ملکه‌ی سرخ اثر ویکتوریا اویارد

  دوشنبه، 04 مرداد 1400   زمان مطالعه 7 دقیقه
معرفی رمان ملکه‌ی سرخ اثر ویکتوریا اویارد
کتاب ملکه ی سرخ (Red Queen) اولین کتاب از مجموعه ی چهار جلدی به همین نام است که در فوریه ی 2015 چاپ شد. قرار است جلد دوم این مجموعه به نام شمشیر شیشه ای (Glass Sword) در فوریه ی 2016 چاپ شده و جلد سوم و چهارم که نام شان هنوز مشخص نشده است، به ترتیب در 2017 و 2018 چاپ شوند. همچنین دو نیم جلد نیز در مورد شخصیت های مهم این مجموعه در نظر گرفته شده اند.

درباره کتاب ملکه ی سرخ

افراد با خون سرخ، رعیت به حساب می آیند و تحت حاکمیت خون نقره ای هایی هستند که ابرقدرت هایی خداگونه دارند. در نظر دختری سرخ خون و هفده ساله به نام مر بارو که در فقر زندگی می کند، هیچ چیز تغییر نخواهد کرد و شرایط بهتر نخواهد شد. همین گونه هم هست، تا این که مر خود را مشغول کار در قصر نقره ای می یابد. او که در این محل با دشمنان خونی اش احاطه شده، درمی یابد که علی رغم خون سرخش، دارای قدرتی مرگبار و ویران کننده است. قدرتی که تهدید کننده ی تعادل ایجاد شده میان قدرت هاست. خون نقره ای ها که از قدرت مر بسیار در هراس اند، او را از انظار عمومی پنهان کرده و وانمود می کنند که او، شاهزاده ای نقره ای است که برای مدت ها گم شده بوده و اکنون با شاهزاده ای خون نقره ای نامزد کرده است. اگرچه مر می داند یک حرکت اشتباه، منجر به مرگ وی خواهد شد، به صورت پنهانی به یک گروه مقاوت نظامی به نام گاردهای سرخ کمک می کند تا رژیم نقره ای را سرنگون سازند. اما او در دنیایی سرشار از خیانت ها و دروغ ها زندگی می کند و وارد بازی خطرناکی شده است.

خلاصه کتاب ملکه ی سرخ

کتاب ملکه ی سرخ داستان دو نژاد متفاوت از انسان هاست. گروهی خون خاکستری دارند و گروهی خون قرمز. افرادی که خون خاکستری دارند از قدرت های ویژه و خارق العاده ای برخوردار هستند و بر خون سرخ ها حکومت می کنند. خون قرمز ها افراد ضعیف و رعیت جامعه هستند که در قلمرو خون خاکستری ها زندگی می کنند. مر بارو Mare Barrow دختر نوجوان هفده ساله ای است که از جامعه خون قرمزهاست ولی قدرت استثنائی دارد. پادشاهی خون خاکسترها برای این که قدرت خاص یک خون قرمز دردسر ایجاد نکند تصمیم می گیرد مر بارو را نامزد یکی از پرنس ها کند، این دختر جوان در دنیایی پر از جنگ و نبرد درگیر داستان عشق پرنس ها می شود. در کنار رخ دادن این اتفاق ها در قصر خون خاکسترها مر بارو تلاشی مخفیانه می کند، او به گروهی به نام گاردهای سرخ می پیوندد تا به آن ها کمک کند حکومت خون خاکستری ها را سرنگون کنند.

درباره نویسنده کتاب ملکه ی سرخ

ویکتوریا آویارد، نمایشنامه نویس و نویسنده ی داستان های نوجوان و فانتزی اهل آمریکا است. او بیشتر به خاطر رمان فانتزی خود، ملکه ی سرخ شناخته می شود. آویارد در محله ای کوچک به نام لانگ مدو شرقی واقع در ایالت ماساچوست به دنیا آمد. او در سنی بسیار پایین، علاقه ی خود به نوشتن را نشان داد و به گفته ی خود او، از زمانی که به صورت فیزیکی قابلیت نوشتن پیدا کرد، نویسندگی را آغاز نمود.

ویکتوریا اویارد

ملکه سرخ؛ از سیندرلا تا بازی تاج و تخت

ویکتوریا اویارد تحت تاثیر چند کتاب و مجموعه تلویزیونی مختلف که همه در ژانر تخیلی هستند کتاب ملکه ی سرخ را نوشته است. یکی از این کتاب ها که در نوشتن ملکه ی سرخ تاثیرگذار بوده، داستان کوتاه معروف «سیندرلا» است که اکثر کودکان آن را خوانده اند. داستانی که خواندن آن در کودکی ویکتوریا اویارد را با دنیای تخیل و فانتزی آشنا و به این دنیا علاقه مند کرد.مجموعه تلویزیونی «بازی تاج و تخت» که برگرفته از رمان «ترانه یخ و آتش» نوشته ی «جرج ریموند ریچارد مارتین» است اثر دیگری است که در نگارش کتاب ملکه ی سرخ، ویکتوریا را تحت تاثیر قرار داده است. همچنین فیلم علمی و تخیلی «عطش مبارزه» با نام اصلی The Hunger Games که براساس کتابی با همین نام است نیز ویکتوریا اویارد را علاقه مندتر به سبک فانتزی کرده است.مجموعه فیلم دیگری که در نوشتن ملکه سرخ برای ویکتوریا اویارد الهام بخش بوده، مجموعه فیلم «مردان ایکس» است که براساس مجموعه کتاب های مصور شرکت «مارول کامیکس» Marvel Comics ساخته شده است. مجموعه فیلم «مردان ایکس» داستان ابرقهرمان ها و انسان های جهش یافته است که قدرت های خاص و ویژه دارند.

ترجمه ملکه سرخ به فارسی

کتاب ملکه سرخ با ترجمه ی محمدصالح نورانی زاده را «انتشارات کتاب سرای تندیس» راهی بازار کرده است. نورانی زاده مترجم جوانی است که علاقه به دنیای فانتری و تخیل دارد و در این زمینه کتاب های «قهرمان»، «شب گرد» و «نابغه» نوشته ی «مری لو» را نیز ترجمه کرده است.

ملکه سرخ از ویکتوریا اویارد یا مارگارت دربل؟

مارگارت دربل، رمان نویس اهل بریتانیا کتابی با عنوان ملکه ی سرخ نگاشته است که داستان آن درباره کره ی جنوبی است و محتوای آن ارتباطی با کتاب ملکه ی سرخ از ویکتوریا اویارد ندارد و تنها تشابه اسمی دارند. مجموعه کتاب دیگری نیز با عنوان جنگ ملکه سرخ وجود دارد که آن را «مارک لارنس» در ژانر حماسی و فانتزی نوشت است. از جمله کتاب های این مجموعه می توان به «شاهزاده احمقها» و «کلیدلوکی» اشاره کرد.

قسمتی از کتاب ملکه ی سرخ

آرایش و نقاشی کردنم برای تبدیل شدن به دختری که باید باشم ساعت ها طول می کشد اما تنها چند دقیقه به نظر می رسد. وقتی خدمتکارها جلوی آینه بلندم می کنند و در سکوت منتظر تاییدم هستند، فقط می توانم سرم را به سمت دخترکی که در آینه می بینم، تکان دهم. زیباست ولی زیر زنجیرهای ابریشمی لرزانی که پوشیده، وحشت زده به نظر می رسد. باید دخترک ترسیده را مخفی کنم؛ باید لبخند بزنم و برقصم و مثل یکی از آن ها به نظر برسم. با تلاش بسیار ترس را از خودم دور می کنم. وحشت باعث مرگم میشه. میون در انتهای راهرو مثل سایه ای در یونیفرم، منتظر ایستاده است. رنگ زغالی لباس باعث می شود درخشش چشمان آبی در پس زمینه ی پوست سفید و رنگ پریده اش بیشتر به چشم بیاید. به ظاهرش نمی خورد ترسیده باشد اما خب، او یک شاهزاده است. یک نقره ای است. از زیر مسئولیت شانه خالی نمی کند. بازویش را به سمتم می گیرد و من با خوشحالی آن را می گیرم. توقع دارم باعث شود احساس امنیت یا قدرت و یا ترکیبی از این دو کنم اما تماسش فقط من را به یاد کال و خیانت مان می اندازد. خاطرات شب قبل واضح تر به ذهنم وارد می شود تا وقتی که تک تک نفس های مان را به یاد می آوردم. برای اولین بار میون متوجه ناراحتی ام نمی شود. چیزهای مهم تری دارد که باید به فکرشان باشد. به لباسم اشاره می کند و آرام می گوید :«زیبا شدی.» با او موافق نیستم. آن قدر زیاد روی لباسم کار شده که احمقانه به نظر می رسد، ترکیبی از جواهر های بنفش رنگ است که هر چرخش بدنم می درخشند و باعث می شوند مثل حشره ای درخشان بشوم. با این حال، امشب قرار است یک بانو باشم، شاهدخت آینده، بنابراین با تشکر لبخند می زنم. نمی توانم جلوی خودم را بگیرم و به این فکر می کنم که همین لب هایی که الان به میون لبخند می زنند، دیشب داشتند برادرش را می بوسیدند. «فقط دلم می خواهد تموم بشه.» «همین امشب تموم نمی شه، مر. مدتی هیچ چیز تموم نمی شه. خودت این رو می دونی، مگه نه؟» مثل کسی که خیلی بزرگ تر و با تجربه تر از پسری هفده ساله است، حرف می زند. نمی دانم باید چه حسی داشته باشم و مکث می کنم، که باعث می شود چانه اش منقبض شود...بیشتر روز بعد را با این که ذهنم جای دیگری است، به گشت زنی می گذرانم. قصر وایتفایر قدیمی تر از تالار خورشید است و دیوارهایش به جای شیشه های الماسی، از سنگ و چوب تراشیده شده است. شک دارم هرگز بتوانم کل نقشه اش را به ذهن بسپارم، چون به جز محل سکونت خانواده ی سلطنتی، چندین دفتر مدیریت و سالن رقص، یک سالن تمرین کامل و خیلی چیزهای دیگر را شامل می شود که هنوز آن ها را ندیده ام.

شناسنامه کتاب ملکه ی سرخ


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
از سراسر وب   
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها   
آخرین تصاویر