درباره کتاب پی یر و لوسی
«پییر و لوسی» رمانی از رومن رولان (۱۹۴۴-۱۸۶۶) نویسنده فرانسوی است. نویسنده ای که مدال گوته را از دولت نازی نپذیرفت. این نویسنده فرانسوی با آثار پرشمار و پرارزش، صاحب نثری درخشان است که تا به امروز همچنان تابناک باقیست.
کتاب پی یر و لوسی رمانی ست عاشقانه با تصویری زیبا از عشق دو دلداده پاک دل که نجوای لطیف و روح نوازِ عاشقانه شان، در میان صفیر گوش خراش بمب افکن های جنگ خانمان سوزِ جهانی اول گم می شود. در پشت جلد کتاب درباره این اثر چنین آمده است:
پی یر یک هملت مدرن و امروزی است؛ افسرده، ناامید و سرخورده از جهانی که در آن زندگی می کند. در حقیقت او جوان هجده سالۀ بورژوایی است که در دوران جنگ جهانی اول به خدمت سربازی فراخوانده شده است. رمان زیبای «پی یر و لوسی» داستان عشق پرشور و پاک دو دلدادۀ جوان است که در آن آرمان های شفقت، صلح و انسان دوستی نویسندۀ مشهور و برندۀ جایزۀ نوبل، رومن رولان، و آرزوی او در داشتن جهان عاری از خشونت تجلی یافته است.
خلاصه داستان پی یر و لوسی
این کتاب، اثری کمتر شناخته شده از این نویسنده است که نثر زیبایی دارد و تمام باورهای رولان را که مهم ترینشان عقاید ضد جنگ بود در قالب یک رمان عاشقانه مطرح می کند.
«پی یر» در این رمان یک هملت مدرن و امروزی است؛ افسرده، ناامید و سرخورده از جهانی که در آن زندگی می کند. در حقیقت او جوان ۱۸ ساله بورژوایی است که در دوران جنگ جهانی اول به خدمت سربازی فراخوانده شده است. رمان زیبای «پی یر و لوسی» داستان عشق پرشور و پاک دو دلداده جوان است که در آن آرمان های شفقت، صلح طلبی و انسان دوستی نویسنده مشهور و برنده جایزه نوبل، رومن رولان، و آرزوی او در داشتن جهانی عاری از خشونت، تجلی می یابد.
درباره نویسنده کتاب پی یر و لوسی
رومن رولان، زاده ی ۲۶ ژانویه ۱۸۶۶، درگذشته ی ۳۰ دسامبر ۱۹۴۴، نویسنده ی فرانسوی بود. او در سال ۱۸۶۶ در شهر کلامسی، در ایالت بورگونی، در خانواده ی بورژوآی مرفهی به دنیا آمد.در چهارده سالگی به همراه خانواده اش برای تحصیل راهی پاریس شد. در نوجوانی با افکار باروخ اسپینوزا آشنا شد و لئو تولستوی را کشف کرد. در ۱۸۸۹ در رشته ی تاریخ ادامه تحصیل داد و در ۱۸۹۵ به رم رفت و در رشته ی هنر مدرک دکترا گرفت.او دوبار ازدواج کرد. بار اول در ۱۸۹۲ با کلوتیلد برئال که نه سال بیشتر دوام نیاورد
قسمتی از کتاب پی یر و لوسی
دختر از دریچه چشمهای او به قلبش راه یافت، با سراپای وجودش راه یافت؛ و دریچه بسته شد. سر و صدای بیرون آرام گرفت. سکوت. آرامش. اکنون او آنجا بود. دختر به او نگاه نمی کرد. هنوز حتی از وجود او آگاه نبود. اما خودش درونِ پی یر بود! پی یر تصویر او را در ذهن داشت، خاموش، میان بازوانش، و جرات نفس کشیدن نداشت مبادا نفسش او را آزار دهد.
هم پدر و هم مادر، فرزندان شان را می پرستیدند و مانند فرانسویهای راستین، در حق آنها عشقی عمیق و ذاتی داشتند و حاضر بودند همه چیزشان را فدای آنها کنند؛ همچنان که حاضر بودند برای همرنگ بودن با جماعت، آنها را بی هیچ تردیدی فدا کنند. فدای که؟ فدای آفریدگار نادیده. در هر زمانه ای ابراهیم، اسحاق را به مسلَخ برده است. و این سرمشق هنوز هم برای بشریت باقی است.
رنج کشیدن مهم نیست، مردن مهم نیست اگر معنایی در آن باشد. فداکاری خوب است اگر توجیه پذیر باشد. اما مفهوم دنیا با این همه مصیبتهایش برای یک نوجوان چیست؟ و اگر صادق و سالم باشد چرا باید پلیدی کشورهای در حال جنگ، که چون قوچهای ابله بر لبه پرتگاهی ایستاده اند که همه به درونش سقوط خواهند کرد، برایش جالب باشد؟ برای همه که جای عبور بود. پس این جنون خودویرانگری چیست؟ پس این وطنهای مغرور، این کشورهای دزدان، این ملتهایی که آدمکشی را چون وظیفه می آموزند چیست؟ چرا همه جا این همه کشتار میان آدمها؟ چرا همه یکدیگر را می درند؟ از چیست این کابوس هولناک زنجیره ای و بی انتهای زندگی که هر حلقه آن نیش در گردن دیگری فرو می کند و از خوردن گوشتش لذت می برَد، از دردش لذت می برد و با مرگش زنده می ماند؟ نبرد برای چیست؟ درد برای چیست؟ مرگ چرا؟ زندگی چرا؟ چرا؟ چرا؟
شناسنامه کتاب پی یر و لوسی
نویسنده: رومن رولان
مترجم: مینو مشیری
ناشر: نو
تعداد صفحات: 108
معرفی رمان دانه زیر برف اثر اینیاتسیو سیلونه










































