درباره کتاب تام سایر
تام سایر داستان رشد و بلوغ شخصیت های مختلف کتاب را روایت می کند. نکته مهم در کتاب اما چگونگی توصیف و نمایش رشد فکری شخصیت هاست. تواین برای توضیح بلوغ شخصیت ها مراحل مختلفی از رشد آن ها را در داستان آورده است. به عنوان مثال تام به یک باره از نوجوانی بازیگوش به فردی بالغ که در دادگاه حاضر می شود تا از دیگران دفاع کند تبدیل نمی شود بلکه گام به گام این مسیر را طی می کند. ابتدا زمانی که متوجه می شود ماف بی گناه به زندان افتاده است، تام جرات شهادت دادن برای اثبات بی گناهی او را ندارد. تنها کاری که انجام می دهد تا حدی از عذاب وجدان خود بکاهد این است که برای او در زندان خوراکی می برد. بعد و به مرور زمان با مشاهده رفتارهای جو سرخپوسته، تام به این نتیجه می رسد که باید با او مقابله کند. از طرفی دیگر در رمان تام سایر قرار نیست تمام شخصیت ها به بلوغ برسند و برخی تا انتهای داستان نیز شخصیت ضعیف خود را حفظ می کنند. نکته مهم دیگر در کتاب حضور پررنگ اجتماع و خرد جمعی در رشد فکری افراد است. در بخشی از داستان، گروهی از مردم در تلاش هستند تا از جو سرخپوسته حمایت کنند که نشان دهنده ضعف فرهنگی جامعه و عدم حمایت از افراد لایق است.
رمان تام سایر را چه کسانی بخوانند؟
مارک تواین کتاب را درباره نوجوانان اما برای بزرگسالان در انگلستان و آمریکا منتشر کرد. اما با توجه به توصیف فوق العاده زندگی نوجوانان و بررسی تمام ابعاد فکری آن ها، خواندن کتاب برای نوجوانان نیز می تواند بسیار مفید باشد.
ترجمه کتاب تام سایر در ایران
داستان تام سایر ابتدا در انگلستان و سپس در آمریکا انتشار یافت. علت این قضیه هم آن بود که در زمان چاپ کتاب مرسوم بود که نویسندگان آمریکایی ابتدا کتاب خود را در انگلستان منتشر می کردند تا حق تالیف آن را در کشورهای مشترک المنافع انگلستان بدست آورند. چاپ تام سایر در آمریکا بسیار زمان برد و باعث شد که نسخه های قاچاق آن از کانادا به بیرون درز پیدا کند و بسیاری از مردم ابتدا نسخه قاچاق کتاب را بخوانند.
در ایران نیز با توجه به شهرت و اهمیت کتاب، انتشارات های مختلفی کتاب را به فارسی منتشر کرده اند. کتاب را برای اولین بار «محمدرضا جعفری» برای نشر «امیرکبیر» در سال 1354 به فارسی برگرداند. نشر «مرکز» نیز کتاب را با ترجمه «جعفر مدرس صادقی» روانه بازار کتاب کرد. در سال 1377 نیز محسن سلیمانی کتاب را به فارسی ترجمه کرد و انتشارات سوره آن را در 167 صفحه منتشر کرد، این نسخه در سال 1388 توسط نشر افق باز نشر شد. کتاب با ترجمه های دیگر نیز در بازار کتاب ایران یافت می شود.
اقتباس های کتاب تام سایر
کتاب تام سایر از همان ابتدا توجه کارگردانان و تهیه کننده های مختلف را برای ساخت آثار مصور به خود جلب کرد. ابتدا فیلم صامت «تام سایر» در سال 1917 به کارگردانی «ویلیام دزموند تیلر» به نمایش درآمد. پس از آن در سال 1930 فیلم پرفروش «تام سایر» با کارگردانی «جان کرامول» ساخته شد. نسخه ی فیلم موزیکال کتاب نیز در سال 1973 به کارگردانی «دان تیلر» تولید شد که آوازهای فیلم را «ریچارد و رابرت شرمن» سرودند. نسخه موزیکال «تام سایر» کاندیدای جوایز «اسکار» و «گلدن گلاب» شد. آخرین اقتباس از داستان تام سایر در سال 2000 انجام شد و انیمیشن «تام سایر» به کارگردانی «فیل مندز» و «پل سابلا» بر پرده سینماها به نمایش درآمد.
خلاصه داستان کتاب تام سایر
تام سایر پسری ۱۵-۱۴ ساله، که در شهر خیالی سن پترزبورگ، در کنارهٔ رود می سی سی پی به دنیا آمده و بزرگ شده است. پسر بچه شیطانی است که والدینش فوت کرده اند و او با خاله پیر و مهربانش زندگی می کند.
تام پسر خوش قلب اما فوق العاده شیطان و دردسر ساز است. او مانند بسیاری از پسرهای آن زمان، بیشتر اوقات دوست دارد پابرهنه راه برود. بهترین دوستانش جو هارپر و هاکلبری فین هستند. او نمایندهٔ دنیای فوق العاده و بی دغدغهٔ پسرهای نوجوان پیش از جنگ داخلی آمریکا است. تام همراه با دوست صمیمیش هاکلبری فین و دیگر دوستانش همواره دنبال ماجرا می گردند و برای خود و دیگران دردسر ایجاد می کنند.
با دوستانش کارهای عجیب زیادی انجام می دهد: رنگ کردن فنس ها؛ بازی دزدان دریایی با رفیقش، هاک فین؛ برگزاری مراسم خاکسپاری خودش؛ و یا کمک به دستگیری یک قاتل.
احساس نوستالژی تواین در رابطه با شهرهای کنار رود می سی سی پی که در دوران جوانی اش در آن ها زندگی می کرد، در این اثر ماندگار می درخشد. کتاب تام سایر، شوخ طبعی های همیشگی تواین را در خود جای داده اما علاوه بر این، پرداختی ظریف به ناعدالتی ها و سختی های زندگی در مناطق جنوبی در جای جای آن به چشم می خورد.
درباره نویسنده کتاب تام سایر
مارک تواین در ۳۰ نوامبر ۱۸۳۵ در مرز ایالت میسوری آمریکا در روستای فلوریدا با کلبه های چوبی پراکنده به دنیا آمد. پدرش قاضی بخش و تاجری کوچک و اصالتاً اهل ویرجینیا بود که در کنتاکیدرس حقوق خوانده و در همان جا به جین همپتون موخرمایی برخورده و با او ازدواج کرده بود. در ۱۲سالگی پدرش فوت کرد و سمیوئل مجبور شد در چاپخانه های محلی پادویی کند و بعد در روزنامه ای که برادرش اوریون کلمنز دایر کرده بود، ابتدا حروفچین و سپس چاپچی شد. صفحاتی از روزنامه به مقالات طنزآمیز اختصاص داشت که رفت. سپس به نیویورک رفت و مدت کوتاهی در چاپخانه های کوچک کار کرد. در طی ۲–۳ سال به شهرهای مختلف می رفت و در آنجا حروفچینی می کرد. وی سفر نافرجامی بهآمریکای جنوبی داشت. از ۱۸۵۷ تا ۱۸۶۴ سوار بر کشتی بخار بهمی سی سی پی سفر می کرد. در ۱۸۵۹ مجوز ناخدایی کشتی گرفت و در این حین با امضاهای مختلف برای مجلات مقاله های طنز می نوشت. در جنگ داخلی آمریکا نقش کوچکی را برعهده گرفت. در سال ۱۸۶۶ با آلتا کالیفرنیا برجسته ترین روزنامه غرب قراردادی به این مضمون امضا کرد: خبرنگار سیار بدون محدودیت مکان و زمان و سمت که دور کره زمین می گردد و ضمن سفر گزارش می نویسد.
با اولیوه لنگدن دختر یکی از صاحبان صنایع ثروتمند نیویورک پس از مغازلات بسیار ازدواج کرد. در بیست سال بین ۱۸۷۵ و ۱۸۹۴ شادترین و ثروتمندترین نویسنده بود و بهترین کتاب هایش را در این مدت نوشت. اما در نیمه دهه ۱۸۹۰ اندوه و تلخ کامی روزافزونی نصیبش شد. دختر جوانش سوزی وقتی پدر و مادرش در خارج بودند مرد. خانم کلمنز که سال ها بیمار بود از دنیا رفت و کوچک ترین دخترش ناگهان در شب کریسمس فوت کرد. در ۱۹۰۶ انشای سرگذشتش را آغاز کرد. ۱۵ سال آخر عمرش را با نوشتن کتاب های جدّی و چند کتاب طنز گذراند. کلمنز نام مارک تواین را از ناخدای یک کشتی که با این نام در مجلات می نوشت به عنوان ادای دِین گرفت و در تمام کارهای طنزش از این اسم استفاده کرد.
اوّلین تجربهٔ انتقال فکر و تلگراف ذهنی برای مارک تواین با هلن کلررخ داده است. در سال ۱۸۸۵ میلادی، در اوّلین نشریه انجمن تحقیقاتیِ SPR، با عنوان «تلگرافِ ذهن»، مقالاتی نوشت که در آن ها از اهمیت و جایگاه ذهن و بیشتر تله پاتی صحبت می کرد. در ادامه تحقیقاتش درزمینه تله پاتی، روشی به نام «فرنوفن» را معرفی کرد که باکمک این روش ارتباطی بین یک ذهن با ذهن شخص دیگری (با کنترل و هدایت ذهنی) برقرار می شود.
قسمتی از کتاب تام سایر
صبح شنبه فرا رسیده بود و آن دنیای تابستانی سراپا شاداب و درخشان و سرشار از زندگی بود. در دلِ هرکس چشمۀ سرودی می جوشید؛ و اگر آن دل جوان بود، آن نغمه بر لب هایش هم جاری می شد. چهرۀ هرکس شاد بود و گام هایش چست و چالاک. درختان اقاقیا به گل نشسته بودند و هوا پر از بوی شکوفه ها بود. تپۀ کاردیف، در آن سوی دهکده و بر فراز آن، سبز بود و غرق در گل و گیاه، و به قدر کفایت دور بود که یک «سرزمین رویایی» به نظر بیاید، سرزمینی خیال انگیز و آرام و وسوسه کننده. (کتاب ماجراهای تام سایر – صفحه ۳۷)
هرقدر یک سنت رایج نامعقول تر باشد، خلاص شدن از شر آن دشوارتر است. (کتاب ماجراهای تام سایر – صفحه ۷۳)
صبح دوشنبه تام سایر حال و روز بدی داشت. صبح های دوشنبه همیشه تام همین طور بود – چون دوشنبه ها شروع یک هفته زجرکش شدن در مدرسه بود. تام معمولاً آن روز را با این آرزو شروع می کرد که کاش اصلاً تعطیلات آخر هفته وجود نداشت، زیرا بعد از این تعطیلات، بازگشت به دورۀ اسارت و غل و زنجیر خیلی نفرت انگیزتر می شد. (کتاب ماجراهای تام سایر – صفحه ۷۹)
به نظرش آمد که زندگی، در بهترین حالت، چیزی جز رنج و عذاب نیست. (کتاب ماجراهای تام سایر – صفحه ۱۱۰)
تام دیگر تصمیمش را گرفته بود. غمگین و نومید بود. خودش می گفت که او یک پسرک تنها و بی کس است؛ هیچ کس دوستش ندارد؛ موقعی که همه متوجه می شدند که کار او را به کجا کشانده اند، شاید پشیمان می شدند؛ تام سعی کرده بود پسر خوبی باشد و بار هر اوضاعی بسازد، ولی نگذاشته بودند؛ از قرار معلوم، تنها چیزی که آنها را راضی می کرد این بود که از شرّ او خلاص بشوند، پس بگذار چنین باشد؛ و بگذار دیگران او را مقصر بدانند – چرا ندانند؟ مگر آدم بی کس وکار حق شکایت هم دارد؟ بله، آنها او را عاقبت مجبور به آن کار کرده بودند: تام یک زندگیِ سراسر جنایت را در پیش می گرفت. راه دیگری نداشت. (کتاب ماجراهای تام سایر – صفحه ۱۵۹)
شناسنامه کتاب تام سایر
نویسنده: مارک تواین
مترجم: محسن سلیمانی
ناشر: افق
تعداد صفحات: 360
معرفی رمان آنا کارنینا اثر لئون تالستوی










































