به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز به نقل از مشرق، در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل بانام «ویژههای مشرق» شمارا در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید.
*******
روزنامههای امروز چهارشنبه 6 اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که ماجرای آلزایمر یکی از سران فتنه، حاشیههای استیضاح وزیر صمت و شرایط رقتبار ضدانقلاب در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
استیضاح سیدرضا فاطمیامین این روزها به یک جدل سیاسی و حتی رسانهای بدل شده است و گویا این جدل کماکان تا دهم اردیبهشت ادامه خواهد یافت. دراینباره هر نماینده و جریان سیاسی و رسانهای از منظر خود به مسئله ورود کرده و استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت را تحلیل میکند.
در حالی که روزنامههای مختلف به موضوع اسیضاح فاطمی پرداختهاند، روزنامه هممیهن یک خط جلوتر عملیات روانی روی اسیضاح وزیر اقتصاد را پیش برده و نوشته است:
در اینکه مدعی اقتصاد در دولت ابراهیم رئیسی کم نیست، شکی وجود ندارد؛ از محمد مخبر، معاون اول او که سالها رئیس کمیته اجرای فرمان امام را برعهده داشت گرفته تا محسن رضایی که دکترای اقتصاد دارد و هر چهار سال یکبار با برنامههای اقتصادی خود نامزد انتخابات ریاستجمهوری میشود. او البته در سال 1400 بعد از شکست از رئیسی، برنامههای خود را به رئیسی داد تا اجرایی کند و رئیسجمهور نیز برای او سه حکم «معاون اقتصادی رئیسجمهور»، «دبیر شورای عالی هماهنگی اقتصادی سران قوا» و «دبیر ستاد اقتصادی دولت» زد. هرچند شایعه اختلاف بین تیم اقتصادی دولت سیزدهم نیز از همان ابتدا به گوش میرسید.
در ادامه این گزارش آمده است:
در مرداد سال 1400 به نقل از یک منبع موثق نوشت که دلیل تاخیر اعلام کابینه، مخالفت مخبر با اعضای اصلی تیم اقتصادی دولت بوده، زیرا این اعتقاد را داشته که با این افراد و در شرایط بحرانی فعلی نمیتوان اقتصاد کشور را مدیریت کرد، اما در نهایت احسان خاندوزی که گفته میشود به محسن رضایی نزدیک است بهعنوان وزیر اقتصاد به پارلمان معرفی شد. مسعود میرکاظمی در سازمان برنامه و بودجه و علی صالحآبادی در بانک مرکزی نیز از اعضای مهم تیم اقتصادی بودند که از قطار دولت سیزدهم پیاده شدند. ابراهیم رئیسی بعد از برکناری رئیس بانک مرکزی از تیم اقتصادی خود خواسته بود اجرای دقیق سیاستهای اقتصادی جهت ثبات نرخ ارز، کاهش تورم و نظارت جدی بر عملکرد بانکها را مدنظر داشته باشند.
اما روزنامه شرق مستقیم به سراف استیضاح فاطمی امین رفته و مینویسد:
استیضاح سیدرضا فاطمیامین این روزها به یک جدل سیاسی و حتی رسانهای بدل شده است و گویا این جدل کماکان تا دهم اردیبهشت ادامه خواهد یافت. دراینباره هر نماینده و جریان سیاسی و رسانهای از منظر خود به مسئله ورود کرده و استیضاح وزیر صنعت، معدن و تجارت را تحلیل میکند. با این همه فاطمیامین پیش از این بارها به بهانه عملکرد ضعیف در بخشهای مختلف بهخصوص آشفتگیها در صنعت خودرو به بهارستان رفته بود. با موضوع همین عملکردها، وزیر صمت یک بار با کارت زرد از مجلسیها جریمه شد و یک بار هم از مهلکه استیضاح جان سالم به در برد و مجددا در سمت خود ابقا شد. ولی تداوم عملکردها و انتقادها به فاطمیامین این بار تعدادی از نمایندگان را مصمم کرده تا با استیضاح دوم نسخه وزیر صمت را بپیچند. در مقابل دولت و حامیانش در مجلس از هر دری به موضوع پرداخته و از ضرورت لغو استیضاح وزیر صمت میگویند.
روزنامه ایران در جناح مخالف این استیضاح نوشته است که حذف وزیر سمت تولید کشور را دچار چالش خواهد کرد! این روزنامه نوشته است:
به نظر میرسد برخی از نمایندگان مجلس و بهخصوص آنهایی که با لابی به دنبال جمع کردن امضا علیه وزیر صنعت، معدن و تجارت هستند، به فردای استیضاح فکر نکردهاند و یا تصور میکنند که با حذف سیدرضا فاطمیامین، بازار خودرو آرام میشود و تولید خودرو به اندازه تقاضای فعلی میشود. اما فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان این روزها بیش از هر فرد، گروه و سازمان دیگر به فردای استیضاح فکر میکنند و احساس نگرانی دارند.
بر اساس گزارش بانک مرکزی، رشد بخش صنعت در پاییز 1401 به 11.6 درصد افزایش یافت که بالاترین رقم از ابتدای سال 1396 به بعد محسوب میشود و پس از مدتها بخش صنعت رشد دو رقمی را تجربه کرد؛ از ابتدای سال 1396 یعنی یک سال قبل از بازگشت تحریمها در دولت قبل، رشد فصلی بخش صنعت نزولی شده بود. آمار دیگر نیز نشان میدهد که متوسط رشد بخش صنعت در دولت سیزدهم بیش از 3 برابر دولت قبل بوده است.
ایران نوشته است:
در مورد صنعت خودرو هم دستاوردهای مناسبی حاصل شده و بهجرأت میتوان گفت که یکی از بیشترین رشدهای تولید در تاریخ خودروسازی کشور در سال 1401 رقم خورد؛ رشدی که حتی در مقیاس جهانی نیز چشمگیر است، خودروسازان تولید بیش از یک میلیون و 300 هزار دستگاه خودرو، رشدی قریب به 40 درصد را نسبت به سال 1400 ثبت کردند. همچنین ارزش حجم تجارت کشور در 11 ماه منتهی به بهمنماه سال 1401 نسبت به مدت مشابه سال قبل 13.8 درصد رشد داشته است و از 90.08 میلیارد دلار در سال 1400 به 102.2 میلیارد دلار در سال 1401 افزایش یافته است. اعداد و ارقام عنوان شده در بخشهای مختلف گواه آن است که استیضاح وزیر صمت کاملاً سیاسی و بر اساس منافع برخی از نمایندگان مجلس است.
روزنامه همشهری نیز به استیضاح وزیر صمت واکنش نشان داده و مینویسد:
وقتی شرایط کشور نیازمند وحدت و همدلی مسئولان است نیازمند مراقبت و ملاحظات بیشتری هستیم. استیضاح حق قانونی است اما قدم آخر را ابتدا برنمی دارند. تصمیم برای استیضاح نیازمند یک ملاحظه اساسی است. توجه کنیم که هدف استیضاح نمی تواند و نباید نمایش و تبرج سیاسی باشد. مجلس باید مراقبت کند در سال منتهی به انتخابات گرفتار اقدامات نمایشگونه نشود. این متن بنای قضاوت ندارد؛ اما نباید مجلس خود را در مظان این اتهام قرار دهد. از اینرو اگر اصل بر وحدت است پیش از تقابل ولو قانونی، باید تلاش شود با تعامل و گفت وگوهای علنی و غیرعلنی اختلافات حل و فصل شود. اگر همیشه نیز چنین می کرده است با توجه به ضرورت همدلی در این شرایط خاص، باید مدارای مضاعف داشته باشد.
آیا شیخ فتنه آلزایمر دارد؟
روز دوشنبه چهارم اردیبهشتماه 1402 بود که روزنامه جام جم در گزارشی نوشت که مهدی کروبی علایمی مبنی بر «اختلال ذهنی شبیه آلزایمر» از خود نشان داده است. این خبر با واکنش روزنامه اعتماد ارگان رسانهای کروبی روبرو شده است.
اعتماد نوشته است:
حال کروبی بسیار خوب است و هر روز ورزش میکند، کروبی از طریق ماهواره و سایتها و کانالها در جریان ریز اخبار و رخدادهای کشور هستند. هم کیهان و «اعتماد» را مطالعه میکند و هم هرروز برنامههای ماهوارهای و دیدگاههای دیگر را مرور میکنند. ایشان حتی در جریان ریز قیمت اقلام مصرفی و کالاهای مصرفی مردم هستند.
اما روزنامه اعتماد علاوه بر اختصاص تیتر یک خود به کروبی در تیتر دیگری به سراغ محمد خاتمی رفته و از قول او نوشته است که جمهوری اسلامی باید جای خود را به یک جمهوری سکولار بدهد! اگر خبر آلزایمر کروبی را در کنار جملات پر طمطراق خاتمی قرار دهمی باید این سوال را مطرح کنید که این روزها چه کسی آلزایمر گرفته است، مهدی کروبی یا محمد خاتمی؟
خاتمی همان کسی است که در کنار موسوی و جریان سیاسی و رانتی وابسته به لیبرالها، کودتای آمریکایی- صهیونیستی را در سال 1388 هدایت کرد و با دروغ تقلب، علیه جمهوریت و رای 24/5 میلیون نفری مردم آشوب به راه انداخت، در آن زمان جمهوری اسلامی ایران آنقدر مظلوم بود که از خطای بزرگ این افراد گذشته و این کرم براندازی روز به روز فربهتر شد.
این ناسپاسی حالا باعث شده برخی که آلزایمر سیاسی دارند بدون لکنت پروژه منافقین برای عبور از جمهوری اسلامی ایران را فریاد بزنند، این روزها به نظر حال کروبی خوب است و علاوه بر دیدارهای منظم و مسافرتهای اعیانی شرایط نرمالی دارد، اما حال رئیسجمهور اصلاحات چگونه است؟
تنفس مصنوعی لندن به اپوزیسیون مرده
پس از شکست ائتلاف خودخوانده و متزلزل اپوزیسیون خارج از کشور که با خروج حامد اسماعیلیون و بروز اختلافات داخلی از هم پاشید و کوس رسوایی این سیرک عالمگیر شد، حالا انگلیس به حمایت از آن برآمده است.
روزنامه جوان در اینباره نوشته است:
دولت بدسابقه انگلیس که دخالتهای تاریخی او در مسائل داخلی ایران قدمتی چندصدساله دارد، این بار برای احیای اپوزیسیون ورشکسته، مجوز برگزاری تجمعی ضد ایرانی در لندن برای روز شنبه صادر کرده است؛ تجمعی که با هدف دامن زدن به اختلافات و تحریک اعتراضات در داخل کشور طراحی شده است. این در حالی است که تلاش دولتهای غربی از پاییز گذشته برای تزریق ناآرامی و تنشهای ویرانگر به بهانه درگذشت مهسا امینی، با شکست قطعی آنها در یک جنگ پیچیده ترکیبی با تدارک همه امکانات و گسیل احزاب و گروههای تروریستی در قالب جنگ احزاب، انجامید. این اقدام خطرناک لندن در راستای مداخله سیاسی و با هدف ایجاد بی ثباتی بیشتر در منطقه و آسیب رساندن به تلاشهای دیپلماتیک در زمینه ارتقای ثبات، گفتگو و آرامش است.
جوان در ادامه نوشته است:
نمیتوان شباهتهای قابل توجهی که در این اقدامات با راهبرد قدیمی انگلیسی «تفرقه بینداز و حکومت کن» را نادیده گرفت. بریتانیا در طول تاریخ در نقاط مختلف جهان مانند هند، آفریقا و خاورمیانه این رویکرد را پیگیری کرده است. این سیاست که حول محور ایجاد اختلاف بین گروههای مختلف مردم میچرخد، به نظر میرسد امروز در رابطه با ایران و در کل منطقه در حال ظهور است. در تحلیل سیاست انگلیس در قبال ایران باید این گزاره را در نظر گرفت که هدف نهایی لندن حمایت از دموکراسی نیست، بلکه تفرقه انداختن بین ملت ایران است، همانطور که در گذشته این کار را با ملتهای دیگر انجام داده است.