به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز، داستان از جایی شروع میشه که پاول در بندری کار میکرده که یک روز محمولهای وارد میشه و بهش اجازه میدن هر چیزی که میخواد برداره و پاول، 10 تا لباس برای پارتنرش یعنی مارگو انتخاب میکنه
پاول در مصاحبههاش میگه: من شیفتهی لباسهای دههی 50 بودم و کت و دامن باعث میشه زنها ظریف و زیباتر به نظر برسن و من دوست داشتم دختری که با من به زمین رقص میاد، از این سبک پیروی کنه و البته لباس تکراری هم نپوشه!
البته خیلی زود این علاقه تبدیل به وسواس شد چون این زوج هر هفته به سالن رقص میرفتن و مارگو لباس تکراری نمیپوشید
پاول هر وقت لباس میدید، همسرش رو تصور میکرد و اون لباس رو براش میخرید
پاول و مارگو در طول 56 سال زندگی مشترک، یک مجموعهی بار ارزش از 55 هزار لباس جمعآوری کردن که کاملا مخفیانه بود اما وقتی دخترشون این موضوع رو متوجه میشه، والدینش رو متقاعد میکنه این لباسها رو بفروشن!
این زوج بخشی از لباسها رو به فروشگاههای بزرگِ وینتیج دادن و بخشی رو هم به نوحوانها و طراحها فروختن اما در مجموع 7 هزار لباس فروخته شد. پس این زوج یک وبسایت راهاندازی کردن تا افراد بیشتری محصولاتشون رو ببینن
این کلکسیون بسیار ارزشمنده چون شامل لباسهایی از بهترین و قدیمیترین طراحان هست .