معرفی و بررسی یک بازی جذاب به نام Oxenfree +دانلود

  شنبه، 24 خرداد 1399   زمان مطالعه 11 دقیقه
معرفی و بررسی یک بازی جذاب به نام Oxenfree +دانلود
امروزه بازی های ویدئویی همه جا هستند. بازی های موبایل و کامپیوتری یک بازی الکترونیکی است که واسطه طراحی شده ای دارد تا باعث ارتباط فرد با دستگاه ویدئویی می شود.

Oxenfree

بازی Oxenfree هم قبلا برای کنسول های بازی منتشر شده بود و الان هم نسخه اندروید دارد. اگر به فیلم های علمی تخیلی دهه ۸۰ میلادی مانند E.T. و یا سریال چیزهای عجیب علاقه دارید، بازی Oxenfree هم می تواند نظر شما را به خود جلب کند. بازی شما را در نقش چند نوجوان قرار می دهد که خود را درگیر یک ماجرای عجیب می بینند. بازی به شدت فضایی مرموز دارد و موسیقی ها و روند داستان هم باعث شده اند که نتوانید اتفاقات را حدس بزنید. بازی سرشار از دیالوگ های هوشمندانه است و شخصیت های بازی هم واقعا به یاد خواهند ماند.

سرگذشت تولید این بازی

چند سالی است که استودیوهای مستقل پروژه هایی با سرمایه گذاری کم را شروع می کنند و آثاری قوی و خوش ساختی را می سازند که مورد توجه منتقدین و بازیکنان قرار می گیرد. بازی Oxenfree یکی از این بازی های خوش ساختی است که در سال گذشته عرضه شد ولی زیر سایه بازی هایی چون Inside قرار گرفت و کمتر توسط بازیکنان دیده شد. استودیو تازه تأسیس Night School اولین تجربه حرفه ای خود را شروع کرده است. این استودیو توسط شن کرانکل و پسرخاله اش آدام هینز تأسیس شده است؛ این دو، پیش از تأسیس استودیوی Night School در دو کمپانی دیزنی و تل تیل گیمز فعالیت می کردند. آنها برای پیدا کردن عوامل ساخت بازی با مجله Backstage که یک مجله کارآفرین در حوزه برندینگ است، دست به همکاری زد. بازی Oxenfree در سبک ماجراجویی ترسناک توسعه یافته و مانند بازی های شرکت تل تیل گیمز دیالوگ محور است و تمام اتفاقات بازی بسته به انتخاب های بازیکن در طول بازی، پیش می رود.

داستان بازی روایتگر این است که ...

داستان بازی روایتگر چند دوست است که برای تفریح و خوش گذرانی به جزیره ای به نام Edwards Island می روند و در این جزیره توسط ارواح محاصره می شوند. شخصیت اصلی بازی Alexandra نام دارد که دوستانش او را الکس صدا می زنند؛ الکس در طول بازی یک رادیو با خود حمل می کند که با شنیدن صداهای مرموزی از این رادیو درگیر اتفاقات عجیب و غریبی می شود که سرنوشت تمام دوستان الکس را تغییر می دهد. شخصیت پردازی الکس به خوبی طراحی شده است که ما در طول بازی با رفتار و گذشته او آشنا می شویم و در طول بازی با انتخاب دیالوگ های مختلف می توان حس الکس را نسبت به دوستانش متوجه شد. بازی Oxenfree شاید داستان کلیشه ای داشته باشد اما نوع روایت، اتفاقات و چالش های مختلف آن، این بازی را با دیگر بازی ها متمایز می کند. داستان بازی بسیار خوب و روان روایت می شود و بازیکن از ابتدای بازی، درگیر ماجرای الکس و دوستانش می شود. درگیری ها و نقاط عطف داستان، در جریانات بازی به خوبی در جای خود قرار گرفته اند و بازیکن تا انتهای بازی کنجکاو است که بداند چه اتفاقاتی قرار است برای الکس رخ دهد.

تصویر

گیم پلی بازی

گیم پلی بازی Oxenfree بیشتر دارای دو عنصر گفتاری و حرکتی در محیط جزیره ادواردز است و در طول بازی، بازیکنان با انتخاب دیالوگ های مختلف و برگزیدن هرکدام نوع تفکر و حس خود را نسبت به وقایع مختلف در بازی با دوستان خود در میان می گذارند. رادیوی الکس را می توان تنها پازل بازی تلقی کرد که بازیکن با چرخاندن دکمه رادیو به سمت چپ یا راست، به فرکانس مورد نظر دسترسی پیدا می کند. به نظرم سازندگان می توانستند پازل های متعددی را در طول بازی قرار بدهند تا بازیکنان بیشتر درگیر اتفاقات مرموز بازی بشوند اما این کار انجام نشده است. بازی Oxenfree، دارای سیستم تصمیم گیری است که بازیکن با انتخاب راه های مختلف، سرنوشت بازی را تغییر می دهد. بخش هایی در بازی وجود دارد که بازیکن باید یکی از دوستانش را انتخاب کند و به سمت هدفی که تعیین شده بروند؛ این اتفاق باعث خواهد شد که روند پیشروی داستان تغییر کرده و اتفاقات داستان به طرز دیگری رقم بخورد.

یک کار جالب در یک بازی

سازندگان کار جالبی در بازی Oxenfree انجام داده اند که بازیکن می تواند نوع رابطه الکس با دوستان خود را تعیین کند. به عنوان مثال در ابتدای بازی، بازیکن می تواند رابطه الکس را با شخصیت Jonas به عنوان برادر ناتنی یا دوست صمیمی خود معرفی کند که این انتخاب در طول بازی رعایت خواهد شد و بقیه افراد او را به این عنوان خواهند شناخت. گیم پلی بازی دارای نکات منفی است که می توان به زمان کم انتخاب دیالوگ های بازی اشاره کرد؛ این اشکال در مواقعی که جملات انتخابی کمی طولانی هستند بیشتر حس می شود. در بعضی از بخش های بازی، طولانی بودن صحبت های شخصیت ها با یکدیگر بسیار خسته کننده است. به طوری که بازیکن هر چه زودتر دوست دارد از اتفاقات پیش رو با خبر شود اما گفت و گو های طولانی بین کاراکترها می تواند کمی این حس کنجکاوی را کاهش دهد. همچنین، مشکلات کوچکی در کنترل کردن الکس وجود دارد که در بعضی مواقع آزاردهنده است. چند باگ نیز در طول بازی دیده شده است که بازیکن باید به صورت کامل از بازی بیرون آمده و دوباره بازی را اجرا کند. البته با بروزرسانی هایی که برای بازی منتشر شده، این مشکل رفع شده است اما در بعضی مواقع این باگ ها همچنان وجود دارند. برای بازی Oxenfree چندین پایان طراحی شده است که بازیکنان بسته به انتخاب های خود با یک پایان روبرو خواهند شد که می تواند پایانی تلخ داشته باشد یا پایانی خوش. متأسفانه برای تماشای پایان های دیگر بازی باید از اول بازی را انجام داد و هیچ سیستم ریلود یا rewind در بازی تعبیه نشده است.

استودیو Night School در بازی Oxenfree از موتور Unity استفاده کرده است که آنها توانسته اند از این موتور به خوبی استفاده کنند. سازندگان، محیط جزیره ادواردز را به صورت یک پارک جنگلی طراحی کرده اند و با قرار دادن اتفاقات مختلف در تمام نقشه بازی، بازیکن حداقل یکبار در تمام نقاط نقشه قرار می گیرد. گرافیک بازی Oxenfree به صورت کارتونی کار شده است که از نظر من سازندگان بهترین حالت گرافیکی را برای این بازی در نظر گرفته اند. محیط بازی دارای مناظر زیبا و چشم نواز جنگلی است و طراحان توانسته اند گرافیکی زیبا با اتمسفری جذاب را برای بازی Oxenfree طراحی کنند و نمره قبولی را در این بخش کسب کنند.

گیم پلی و گرافیکـ

گرافیک بازی OxenFree با استفاده از موتور گرافیکی خوب و نه چندان قوی Unity ساخته شده.شرکت Night School یکی از بهترین عملکرد های گرافیکی رو از یک بازی با موتور گرافیکی Unity در بازیش پیاده میکنه.یونیتی موتور بشدت ضعیفیه که فقط برای ساخت بازی های ایندی یا فیک ایندی کاربرد داره و اگه یک استودیو با کمک این موتور بتونه یک گرافیک و Visual مثال زدنی درست کنه باید واقعا براش کف زد.این استودیو از پس اینکار بر اومده.گرافیک و طراحی محیط بازی OxenFree به شدت جذاب و چشم اندازه به طوری که یکی از بهترین گرافیک های بصری در تاریخ بازی پلتفرمر رو داراست.کیفیت بافت ها بیشتر کارتونی اما با جزئیات منحصر بفرد ساخته شده.این بافت ها و تکسچرها فضا و محیطی میسازه که نگاه کردن بهش خودش بهتون آرامش خاصی میده.اما اگه بعد فنی گرافیک بازی رو نگاه کنیم بازی واقعا خالی از ایراد نیست.از افت فریم شروع کنیم که در مکان های پرچزئیات به شدت آزار دهنده واقع میشه تا باگ های وحشتناکی که تو بازی دیده میشه.مثلا فاصله بیش از حد دوست همراتون در ماموریت ها که اصلا طبیعی نیست، رد شدن کاراکترها از توهم دیگه، کرش های الکی و خطر پریدن سیو از جمله این باگ هاست که در بازی های ایندی واقعا انتظار نداریم باهاشون برخورد کنیم.

تغییر زاویه دوربین در شرایط مختلف به بهترین و بی نقص ترین شکل ممکن انجام میشه.شاید براتون جالب باشه که بگم بازی محیطی بعضا جهان باز داره! برای بازی مپی تعریف شده که باهاش میتونید در جزیره ادوارد گشت و گذار کنید که تعداد کثیری از اچیومنت ها با گشت و گذار در مپ بازی به دست میاد.جزئیات مکان های مختلف بازی بالاست و از تنوع محیطی خوبی هم برخورداره.نقد جامع تر مپ بازی رو در بخش گیم پلی باهم انجام میدیم.گاهی اوقات هم در برخورد با موجودات فراطبیعی بازی نورپردازی تم قرمز میگیره که تاثیرگذاری به شدت زیادی روی بیینده داره.وقتی به مبحث نقد گیم پلی بازی OxenFree می رسیم می بینیم بازی نه گیم پلی چندان پیچیده ای داره و نه معماهای پیچیده و به عبارتی اصلا بهشون نیازی هم نداره! بازی OxenFree وقتی حول محوریت انتخاب دیالوگ ساخته میشه معناش این هست که تمرکز اصلی سازنده ها روی مبحث داستان بازی انجام شده.گیم پلی بازی، انقدر داستان OxenFree جذاب و درگیر کننده دنبال میشه اصلا نیازی به جزئیات نداره.بالا رفتن از نردبون، راه رفتن و صخره نوردی، استفاده از رادیو و برداشتن و اعمال حرکات روی اشیا و همچنین گاهی اوقات حل کردن معماهای به شدت مسخره تمام کاری هست که شما در بازی انجام میدید.

تصویر

آیا گیم است یا فیلم سینمایی؟

یک نکته عجیبی باعث شده من به این کم جزئیاتی بازی اصلا گیر ندم.حتما با بازی های دیوید کیج آشنا هستید که چرا نمرشون پایین شده؟ یکی از دلایل اصلی این امر سینمایی بودن بیش از اندازه بازیه به طوری که گیمر حس میکنه داره فیلم می بینه تا بازی و این اصلا برای کسی که 49 دلار برای بازی کردن پول میده خوشایند نیست.اما هرچی سعی کردم از بازی OxenFree که گیم پلی کم جزئیاتی داره لذت نبرم نتونستم! بازی به معنای واقعی کلمه اصلا نیازی به گیم پلی پیچیده نداره و انقدر داستان و گرافیکش جذاب هست که به اندازه کافی سرگرمتون کنه.اما موردی که نمیتونم از خیرش بگذرم معماهای بازی هست.شاید باورتون نشه در کل بازی فقط یک معما هست و اون هم چرخوندن چندتا نوار برای برگردوندن زمان به حالت طبیعی خودش هست.و همین! خلاء نبود معماهای جذاب در بازی به شدت قابل احساسه.شرکت Night School Studios شاید نخواسته به این مورد توجه کنه اما باور کنید بودنش میتونست این بازی رو از یک اثر معمولی به یک شاهکار تبدیل کنه.این بازی هیچ ارثی از نام Puzzle Platformer جز اسم خودش نبرده.محوریت کلی گیم پلی همونطور که در بخش نقد داستان گفته شد حول محوریت انتخاب دیالوگ میچرخه اما فقط به اون خلاصه نمیشه.

همونطور که گفته شد بازی یک مینی مپ کوچیک داره که امکان گشت و گذار در اون رو برای گیمر راحت کرده.اولا خود مپ بازی که به شما نمایش داده میشه به طور واضح مکان و مسیر ماموریت های شمارو مشخص نمیکنه و دیگری اینه مکان فعلی کاراکترتون هم مشخص نمیکنه پس در نهایت میشه گفت از کیفیت خوبی بهره نمیبره.رادیو بازی هم که نقش سلاح شمارو در بازی داره.باز کردن درهای کلیدی، نجات دادن دوست هاتون و یا تصمیم گیری های نهایی فقط و فقط با اون رادیو انجام میشه و میشه گفت مثل آچار فرانسه شما میمونه.ولی در نهایت ضمن تایید حرفم باید تکرار کنم بازی نیازی به گیم پلی پرچزئیات نداره و جز خالی بودن بازی از نظر معما و کیفیت مینی مپ بازی ایرادی رو نمیشه بهش وارد کرد زیرا هیچ آسیبی به تجربه شما در بازی نمیزنه.

موسیقی و صداگذاریـی

جدا از اینکه بازی در مکان های زیادی که جریان داره از قائله سکوت پیروی میکنه اما ساندترک ها و موسیقی های زیادی هم در خودش جای میده و هرجا که حس کنه دیالوگ های کمی داره رد و بدل میشه یا هیجان بازی زیاد شده نواخته میشه که از قضا کیفیت مطلوبی هم داره.هنگام برخورد با حوادث ترسناک موسیقی بازی با گیتار برقی نواخته میشه که خوفناکی رو بهتر به مخاطب القا کنه.اما صداگذاری روی شخصیت ها بی نظیره.از صدای جذاب جوناس بگیرید تا صدای آرامش بخش مایکل، شرکت Night School Studios از خوش صدا ترین افراد برای صداگذاری کاراکترها استفاده کرده و وقتی صدای موجود گمنام بازی رو می شنوید هم که مو به تنتون سیخ میشه.

سازندگان وظیفه ساخت موسیقی را برعهده یکی از آهنگسازان نام آشنای کشور آمریکا یعنی SCNTFC قرار داده اند. او در نواختن ساز های الکترونیکی تبحر دارد و در بازی Oxenfree نیز از این نوع ساز استفاده کرده است. SCNTFC برای هر منطقه از نقشه بازی یک قطعه خاص ساخته است که حس حضور در آن منطقه را به بازیکن به خوبی القا می کند. همچنین، او توانسته است با موسیقی خود حس رمزآلود و دلهره آور موقعیت های مختلف را با گیم پلی بازی هماهنگ کند. جالب است بدانید که پس از تمام شدن جریانات مختلف بازی، او موسیقی آرامی را در بازی قرار داده که نشان دهنده پایان یک شب کابوس وار الکس و دوستانش است. صداگذاری بازی Oxenfree بهترین بخش این بازی محسوب می شود. صداپیشگان به خوبی از پس نقش خود بر آمده اند و به خوبی حس ترس و استرس را می توان در صدا و واکنش آنها درک کرد. صدای وزیدن باد در بین درختان جنگل یکی از مواردی است که نشان می دهد سازندگان چقدر برای این بخش وقت گذاشته اند.

دانلود بازی:


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها