سعدی، ستاره ی پر درخشش فرهنگ ایرانی در سده ی سیزدهم میلادی، هم چنان شاعری زنده، اندرزگویی در راستای سعادت شهروندگری و هشدار دهنده ی حکام، در پرهیز از ستم و مال اندوزی است.
آرامگاه او: اکنون زیارتگاه ایرانیان قدر شناس (عام و خاص)؛ پیشتر، مدرسه و خانقاه او بود.
عظمت شخصیت و منش سعدی در آن روزگار خونریز، برآمده از پیام آوریش از صلح و عشق، خردورزی و داد است. او ادیبی خوشبخت بود که در زمان حیات آوازه ی شهرتش تا چین و هند هم رسیده و حتا یک زورقبان چینی غزلی از او را زمزمه می کرد و خود در جامع دمشق مورد اکرام واقع شده بود.
استادان زبان پارسی او را با این اوصاف سنجیده و ستایش کرده اند:
- سخن سالار/ میر جلال الدین کزازی در کتاب "آب و آیینه"؛
- یکی از چهار رکن فرهنگ و قومیت ایرانی/ حسن انوری در کتاب شوریده و بی قرار؛ سعدی - سعدی شخصیتی تلفیقی دارد و یکی از چهار سخنگوی وجدان ایرانی است./ محمد علی اسلامی ندوشن در کتابی با همین عنوان؛
- سعدی شاعر عاشق، شخصیت التقاطی در حد اعتدال.../ محمد علی همایون کاتوزیان در کتاب "گلچین سعدی"؛
- شیخ سعدی نه تنها یکی از ارجمندترین ایرانیان، بلکه یکی از بزرگترین سخن سرایان جهان است.../ محمد علی فروغی: دولتمرد بی نظیر(این شاگرد خلف سعدی که دستاوردهای افتخارآمیز نیمه ی نخست زمامداری رضاه شاه، مرهون درایت های اوست)در سال ۱۳۱۹ که کلیات او را گردآوری و در اختیار همگان قرار داد.
آن پیشتر، عماد فقیه کرمانی، در برابر بارگاه سخن سعدی اظهار عجز کرده بود:
مشهور شد به نظم روان در جهان "عماد"
لیکن به گرد سعدی شیراز کی رسد؟!
در این راستا، مدح زیبای ملک الشعرا بهار (۱۳۱۶)در مسمطی مستحکم از شیخ اجل سعدی، در تضمین غزلی از او، شیرین و شور انگیز است:سعدیا چون تو کجا نادره گفتاری هست؟
یا چو شیرین سخنت نخل شکرباری هست؟
یا چو بستان و گلستان تو گلزاری هست؟
هیچم ار نیست ، تمنای توام باری هست
« مشنو ای دوست که غیراز تو مرا یاری هست
یا شب و روز به جزفکر توام کاری هست »
در بررسی کارنامه فردی ادبی بزرگان فرهنگ ایران کهن سال، ارزیابی آثارشان را با سنجه های زیر می توان مبنا قرار داد:نوآوری و تازگی
غنای زیبایی شناختی
وفاداری به آرمان های انسانی
سعدی در کنار فردوسی، عطار، مولوی، حافظ و دیگر بزرگان فخرآوران میدان سخن، دارنده ی سه مشخصه ی بالاست. هرگاه اثری یا آثاری از یک ادیب، زمان و مکان دوران ها را درنوردد و برخوردار از مُهر فخرآور ابدیت شود، می گوییم این گنجینه(ها) شاهکار جهانی و جزو کلاسیک های نامیرای بشری است(هستند).
سعدی مُهرِ "باطل شد!" زمان را باطل کرده است. او اکنون سفیر خوشنام و با اعتبار ایرانیان در میان خارجیان است.
برای آن که تاَثیرات شخصیتی و شاعرانگی او را در جهان دریابیم، نمونه وار بگویم:
همان بس که رالف والدو امرسِن نویسنده و فیلسوف آمریکایی(اواخر سده نوزدهم) یا نویسنده /شاعر و مبارز راه مردم سالاری و آزادی: ویکتور هوگوی فرانسوی(در همان زمان) خود را خوشه چین "گلستان" و "بوستان" او می دانند...
نخستین برگردان "گلستان" به زبان فرانسه توسط آندره دوریه در سال ۱۶۳۴ صورت گرفت و سپس تا کنون، دست کم چهار ترجمه ی دیگر از آن منتشر شده است.
با توجه به کارنامه ی پربار ادبی سعدی(شعر و نثر) و سخن جهان گستر او، کند و کاو در مدح و ذم او، برای امتیاز دهی و قرار دادنش در جایگاهی شایسته و بایسته، کند و کاو در انتقادات به عمل آمده از ساختار فکری اخلاقی و منش اش در زمان حیات، کوتاه و گویا می توان گفت:
او در مقایسه با دو روشنفکر آرمانی مورد نظر من: فردوسی که سی سال از بهترین سال های عمرش را وقف زنده کردن روحیه ی سلحشوری ایرانی و دفاع از خرد/ داد/ راد کرد و خود حاکم جبار زمان را گردن ننهاد و به عقوبتی سخت مبتلا شد(گوشه از آن را در شکواییه اش در سرآغاز داستان بیژن و منیژه می بینیم) و یا فریدالدین عطار که هر چه گفت همان بود و تسلیم متجاوزان نشد و کشته شد؛ سعدی ادیبی خوشباش، آموزگاری برخوردار از حریم امن اتابکان دست نشانده و ستایشگر نالایق ترین خلیفه عباسی: مستعصم؛ از این افتخار روشنفکری محروم می ماند. او مسلمانی متعبد است که عشق را خوب می شناسد، معشوقش زمینی است و هر جا هم دست دهد شاهد باز و دگر باش است، عاشق طبیعت بوده، حالی خوش با موسیقی دارد، به باده گساری، بی سر و دستار به سماع در می آید.. و این گونه خود اعتراف کرده که:
سعدی همه ساله پند مردم
می گويد و خود نمی کند گوش ...
چند منبع راهگشا برای شناخت گسترده و ژرفتر شخصیت مدنی ادبی سعدی:
۱
مقدمه ی محمد علی فروغی در کلیات سعدی
۲
شوریده و بی قرار(در باره ی سعدی و آثار او)/ دکتر حسن انوری
۳
چهار سخنگوی وجدان ایران/علامه محمد علی اسلامی ندوشن
۴
از سعدی تا آراگون/ جواد حدیدی
۵
گلچین سعدی/ گزینش و ویرایش م. ع. کاتوزیان
۶
سعدی شاعر عشق و زندگی/ م. ع. کاتوزیان