شعر ساقیا برخیز و درد جام را حافظ شیرازی

  چهارشنبه، 07 اردیبهشت 1401   زمان مطالعه 1 دقیقه
شعر ساقیا برخیز و درد جام را حافظ شیرازی
خواجه شمسُ‌الدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظِ شیرازی (۷۲۷ هجری قمری / ۱۳۱۵ میلادی – ۷۹۲ هجری قمری / ۱۳۹۰ میلادی) مشهور به لِسانُ‌الْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسانُ‌الْعُرَفا و ناظِمُ‌الاُولیاء، شاعر فارسی‌زبانِ سدهٔ هشتم ه‍.ق شیراز است. بیش‌تر شعرهای او غزل است. در این بخش شعر ساقیا برخیز و درد جام از حافظ را می خوانید.

ساقیا برخیز و دَردِه جام را

خاک بر سر کن غم ایام را

ساغر می بر کفم نِه تا ز بَر

بَرکِشم این دلق اَزرَق فام را

گر چه بدنامی ست نزد عاقلان

ما نمی خواهیم ننگ و نام را

باده دَردِه چند از این باد غرور

خاک بر سر نفس نافرجام را

دود آه سینهٔ نالان من

سوخت این افسردگان خام را

شعر حافظ
محرم راز دل شیدای خود
کس نمی بینم ز خاص و عام را

با دلارامی مرا خاطر خوش است

کز دلم یک باره بُرد آرام را

ننگرد دیگر به سرو اندر چمن

هرکه دید آن سرو سیم اندام را

صبر کن حافظ به سختی روز و شب

عاقبت روزی بیابی کام را


دیدگاه ها

  دیدگاه ها
پربازدیدترین ویدئوهای روز   
آخرین ویدیو ها