متن آهنگ خاطره از علی احمدی
یادته لحظه دیدار، توی اون کوچه ی برفی شوق اولین نگاهو ، توی چشمای تو دیدم یادته خندیدی آروم ، وقتی دستامو گرفتی تو شدی هم نفس من، من به آرزوم رسیدم روی اون نیمکت چوبی ، ته اون کافه ی خلوت خنده های از ته دل ، بهترین نقطه عالم زیر اون نم نم بارون ، دیگه اون چترو خیابون شال قرمز روی موهات ، قاب عکس تو خیالم لحظه لحظه زندگیمو ، من با رویای تو ساختم حیف اون همه خیالی ، که به رویای تو باختم حالا از تو مونده اینجا خاطرات تو خیابون منم و دستای خالی با همه خاطره هامون یادته که خیلی آروم سر رو شونه هام گذاشتی گفتی آغوش تو امنه میون اینهمه غوغا یادته بوسه ی لبهات وقتی شد آروم قلبم گفتی که فقط تو هستی ، عشق پاک من تو دنیا حالا از تو مونده اینجا ، خاطرات تو خیابون منمو دستای خالی ، با همه خاطره هامون لحظه لحظه زندگیمو ، من با رویای تو ساختم حیف اون همه خیالی ، که به رویای تو باختم حالا از تو مونده اینجا،خاطرات تو خیابون منمو دستای خالی ، با همه خاطره هامون