متن آهنگ ایراندخت از سالار عقیلی
تو آرام جان هر نفس با منی در این سوگ هجران و درد فراق در این حس زخم خورده ی ملتهب در آغوش بی رحم یک اتفاق به عشق تو از عمق شب رد شدم از این زجر و اندوه عاشق کشی چه طوفانی از عشق برپا شده تو در باور من نفس میکشی تو در اوج دلواپسی گم شدی به عطر حضور تو پیدا شدم به طنازی خاک و یک خاطره چه سرگشته و زار و شیدا شدم به عشق تو از عمق شب رد شدم از این زجر و اندوه عاشق کشی چه طوفانی از عشق برپا شده تو در باور من نفس میکشی