به گزارش پایگاه خبری-تحلیلی ساعد نیوز، جشنهای پرهزینه 2500 ساله شاهنشاهی در ایران در سال 1350 با هدف فخرنمایی از یک تمدن باشکوه برگزار شد اما نتیجه آن تمسخر شاه به سبب هزینه برای خونمایی بود.
از جمله خبرنگار روزنامه ایرلندی «ایونینگ هرالد» که عنوان کرد: «من در زیر سایههای ستونهای تخت جمشید در شگفت شدم که این همه پول را در بیابانی بیآب و علف برای چه خرج کردهاند؟ آیا وسیله دیگری برای خودنمایی باقی نمانده بود؟» خبرنگاران و ناظران بین المللی که به این جشن دعوت شدند به جای تعریف و تمجید از آن این موارد را بیشتر نشانه عقدهگشایی قلمداد کردند.
روایتی از ولخرجی شاه در یک بیابان که تنها خاویار آن ایرانی بود
«سینتیا هلمز» همسر «ریچارد هلمز» سفیر آمریکا در ایران که بعدها به عنوان رئیس سازمان سیا انتخاب شد در خاطرات خود در این باره مینویسد: «شاه جشن معروف دو هفتهای خود را در نزدیک ویرانههای تخت جمشید برگزار کرد. در محوطهای به مساحت یکصد و شصت آکر (هر آکر حدود 4 هزار متر مربع) حدود هفتاد چادر برپا شده بود که توسط ژانسن پاریس به گونهای مجلل با کریستال، چینی، و پارچههای کتان فرانسوی تزئین شده بود و در آن چلچراغهای پر تلالو با ابریشم و مخمل قرمز آویزان شده بود.»وی میافزاید: «پانصد نفر میهمان از شصت و نه کشور، شامل 9 پادشاه، پنج ملکه، شانزده رئیس جمهوری و سه نخست وزیر در جشنهای سه روزه دربار حضور داشتند ... لانون برای خانواده سلطنتی یونیفورم جدیدی طراحی کرده بود که با نخی از طلا به طول تقریبی یک مایل دوخته شده بود. آشپزهای ماکسیم شام باشکوهی تهیه کرده بودند که شامل پاته دم خرچنگ، طاووس بریان شده و شکم پر، شامپاین و شراب کهنه و گرانقیمت فرانسوی بود. فقط خاویاری که برای پر کردن تخم بلدرچین مورد استفاده قرار گرفته بود، ایرانی بود.» (سینتیا هلمز، خاطرات همسر سفیر در ایران، ترجمه اسماعیل زند، ص69.)
برگزاری جشنهای 2500 ساله چقدر آب خورد؟
همچنین روایتهای زیادی از بریز و بپاشهای شاه برای اینکه خود را به جهانیان نشان دهد، ذکر شده است. برخی در حیطه روانشناسی از عقده بزرگ نمایی و درواقع حقارت شاه با مهمانی دادن و برگزاری جشن های بزرگ سخن میگفتند که یک فقره آن ماجرای جشنهای 2500 ساله بود. مواردی که خرج بسیاری را به خزانه مملکت در آن زمان تحمیل میکرد؛ این درحالی بود که بسیاری از ایرانیان در فقر و تنگدستی زندگی میکردند. «منصور رفیع زاده» آخرین رئیس شعبه ساواک در آمریکا، در کتاب خاطرات خود پیرامون جشن به مناسبت نظام 2500 ساله شاهنشاهی در ایران برگزار گردید، مینویسد: «در یکی از سفرهایم به تهران، تیمسار مقدم رئیس ساواک به من گفت: اگر از ارقام نجومی خرجها و دزدیهایی که برای تدارک این جشنها در جریان است مطلع شوی مغزت داغ میشود. مجموع این جشن 300 میلیون دلار برآورد شد، اما مسلماً هزینههای واقعی به مراتب بیش از مبلغ فوق بود، زیرا عمده مخارج به گردن وزارتخانههای مختلف بود و هیچ یک از وزرا جرأت مطرح نمودن آن را نزد شاه نداشتند و تمامی سازمانهای دولتی و شرکتهای خصوصی موظف بودند مبالغی را به برگزاری این جشن اختصاص دهند. طبق یک برآورد تقریبی، توسط شاه 800 میلیون دلار در این جشن هزینه شد.» (منصور رفیع زاده، کتاب خاطرات (شاهد)، 1987، ص 56.)