به گزارش سایت خبری ساعد نیوز به نقل از پایگاه خبری نشان، داریوش فرضیایی : بوی هجرت می آید.. بالش من پُرِ آوازِ پَرِ چلچله هاست. صبح خواهد شد؛ و به این کاسهٔ آب آسمان هجرت خواهد کرد. باید امشب بروم! باید امشب چمدانی را که به اندازهٔ پیراهن تنهایی من جا دارد، بردارم و به سمتی بروم که درختانِ حماسی پیداست؛ رو به آن وسعتِ بی واژه که همواره مرا می خوانَد.. یک نفر باز صدا زد: سهراب..! ….کفش هایم کو..؟!
![تصویر](https://saednews.com/storage/media-center/images/ac-image-Y01602568872MQ.jpeg)
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش
4 سال پیش